نوشته: دکتر حمید عنایت

ترجمه: سعید محبی

حمید عنایت در مطالعات اندیشه سیاسی ایران و جهان اسلام و حتی غرب در دوره پهلوی، چهره ناشناخته‌ای نیست. آثار وی در دین و جامعه، اندیشه سیاسی جهان عرب، فلسفه سیاسی غرب و از همه ماندگارتر، کتاب اندیشه سیاسی در اسلام معاصر که عموماً به عنوان متن درسی در دانشگاه‌های ایران به خصوص دانشگاه تهران مورد استفاده قرار می‌گرفت، در میان اساتید و دانشجویان علم سیاست در ایران از جمله متون مرجع به حساب می‌آید. عنایت از معدود روشنفکرانی است که فارغ از حب و بغض‌های ایدئولوژیک جریان منورالفکری در تاریخ ایران، به نقش دین در جامعه و تحولات سیاسی- اجتماعی مسلمانان به شکل علمی توجه ویژه داشته و بخش عمده‌ای از دغدغه‌های پژوهشی وی متمرکز بر مطالعه جنبش‌های اسلامی در جهان عرب بوده است. تمرکز پژوهشی حمید عنایت تا سال ۱۳۵۶ عموماً بر نهادها و اندیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی در دنیای اهل سنت بود. آشنایی و دوستی وی با استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری و اوج‌گیری نهضت امام خمینی در سال ۱۳۵۶ که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شد، تمرکز وی را به تحولات ایران به خصوص اندیشه سیاسی شیعه و نظریه ولایت فقیه معطوف کرد. حاصل این رویکرد پژوهشی، تألیف دو اثر در آخرین سال‌های زندگی وی را به خود اختصاص داده و در نهایت حمید عنایت در سوم مرداد سال ۱۳۶۱ دار فانی را وداع کرد.
بخش قابل توجهی از کتاب اندیشه سیاسی در اسلام معاصر که محصول چند ماه پژوهش وی از اکتبر ۱۹۷۹م (۱۳۵۷ش) تا مارس ۱۹۸۰م (۱۳۵۸ش) در لندن است، به بررسی تحولات اندیشه سیاسی در شیعه اختصاص دارد. خود عنایت در مقدمه این اثر می‌نویسد: «اگر دوستی اینجانب با مرحوم مرتضی مطهری استاد فلسفه اسلامی دانشگاه تهران نبود، اندیشه اصلی این کتاب به خاطرم خطور نمی‌کرد. مطهری متفکری اصیل و خلاق، مسلمانی به تمام معنی و انسان‌دوست بود.» اثر دوم، مقاله حاضر است که در همان سال‌های اول انقلاب نوشته شد و در سال ۱۹۸۳م (۱۳۶۱ش) به چاپ رسید.
عنایت شاید از جمله معدود منورالفکرانی باشد که تلاش کرده در این اثر نظریه ولایت فقیه را، نه بر مبنای تمایلات ایدئولوژیک خود بلکه به عنوان نظریه‌ای که توانسته است در جهانی که به‌ظاهر دیگر دین نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات اجتماعی نداشت، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. اگرچه عنایت در این مقاله داوری‌هایی دارد که بخشی از آنها ربطی به دیدگاه شیعه ندارد و ما در بعضی از جاها به شکل پاورقی به نام فصلنامه، این خطاها را گوشزد کرده‌ایم لیکن این مقاله از آن جهت که نویسنده آن یکی از متفکران دانش سیاسی در ایران معاصر است ارزش بازخوانی دارد. مقاله حاضر ظاهراً برای اولین‌بار در سال ۱۳۷۵ ترجمه و در ماهنامه کیان منتشر شد. متأسفانه بعد از آن، جریان منورالفکری در ایران ظاهراً روزه سکوت و بایکوت در قبال این مقاله را مانند بسیاری از تحولاتی که با علایق و سلایق آنها سازگار نبود برگزیدند و تلاش کردند آن را از حافظه تاریخی جامعه پاک نمایند.
فصلنامه پانزده خرداد

نسخه کامل PDF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *