مصطفی امه طلب

در هر انقلاب، رهبران انقلاب، مردم را به پیشینه های پذیرفته شده ذهنی ایشان ارجاع می دهند و تعارض آنها با واقعیات رژیم موجود متذکر می شوند و از مردم می خواهند تا با اعتراض، نهضت و انقلاب موجب تغییر وضع موجود در جهت همسازی آن با عقاید، اندیشه ها، ارزش ها و حتی نظام اسطوره ای ذهنی اکثریت جامعه گردند.

مثلاً انقلاب کبیر فرانسه، مسبوق به اندیشه ها و باورهای دموکراتیکی بود که دو سه قرن قبل نویسندگان و متفکران اروپایی آن را ابداع و تبلیغ کرده بودند. انقلاب امریکا هم مسبوق به همین تفکرات اروپایی بود(زیرا اکثریت امریکاییان، اروپایی بودند.) اما انقلاب اکتبر روسیه که توسط کمونیست‌ها شکل گرفت، شبیه کودتایی بود که پس از سرنگونی تزار، به کشتار بیش از چهل میلیون روسی انجامید! در این زمینه تفاوتی که انقلاب اسلامی ایران دارد آن است که مردم انقلابی را به حوزه های متنوعی ارجاع می دادند که به حضور قشرها و گروه های گوناگونی در انقلاب اسلامی منجر گردید. در مقاله حاضر سعی شده است تا برخی منابع معرفت شناختی و تاریخی مورد رجوع و ارجاع رهبران و مردم را در انقلاب اسلامی ایران، باز شناسانده شود.

نسخه کامل PDF