یکی از مهمترین گامهای جدی در مسیر دستیابی به شناخت صحیح تاریخی، تکیه بر منابع و دادههایی است که از دو ویژگی صحت و کفایت برخوردار باشد. جدیت در امر کفایت دادهها، تاریخپژوه را به جنب و جوش وادار میکند تا هر جا که احتمال وجود دادهای را میدهد حضور یابد و به ثبت و ضبط آنها بپردازد. اهتمام به صحت دادههای تاریخی نیز چنین میطلبد که تاریخنگار همچون منتقدی زبردست و با ذکاوت حداکثری، در مقام ارزیابی دادهها و منابع آنها برآید؛ به هر چه گفتهاند و نوشتهاند اعتماد نکند و خود در این باب دست به داوری توأم با تحقیق زند.
وقتی سخن از مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی در میان باشد، مراعات اصل تجمیع گزارههای پراکنده و اصل صحتسنجی دادههای تاریخی از ضرورتی دو چندان برخوردار خواهد بود. از یکسو منابعی که میتواند به کمک تاریخنگاری انقلاب اسلامی آید محدود به منابع موجود نخواهد بود لذا منبعیابی و تتبع در منابعی که در خود دادههای مهم و مفیدی را جای دادهاند، ضرورت دارد و غفلت از این دادهها کفایت دادههای تاریخی پیرامون ابعاد گسترده و جهانشمول انقلاب اسلامی را با مشکل جدی مواجه خواهد ساخت. از سوی دیگر ثبت و پذیرش بیچون و چرای این دادهها حکایت از سادهاندیشی تاریخنگار درباره پژوهش تاریخی دارد.
درک ضرورتهای پیشگفته، پرداختن به تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی را موضوعی درخور اهمیت جلوه میدهد لکن باید دانست که قلمرو تاریخ شفاهی به مراتب بیش از عرصه تاریخ مکتوب نیازمند دیدگاه انتقادی است و به همان نسبت نقش تاریخنگار در تدوین تاریخ شفاهی بیش از عرصههای تاریخی دیگر دارای اهمیت است. از این رو لازم است که عرصه تدوین تاریخ شفاهی به دست کسانی سپرده شود که با تاریخ و روششناسی آن آشنایی دارند و همچنین آگاهانه توان بکارگیری شیوههای نقد و سنجش در عرصه داده تاریخی را دارا هستند.
در سالهای اخیر در راستای تدوین تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی تلاشهای بسیاری انجام گرفته است. نقاط قوت و ضعف هر یک از این تلاشها باید در بوته نقد قرار گیرد تا در آینده با دقت و جدیت بیشتری به این امر مهم پرداخته شود. مجموعه «تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر» یکی از همین تلاشهاست. این مجموعه که حاصل کار چندین ساله حسین دهباشی و همکاران اوست، مجموعه گفتوگوهایی است که با کارگزاران پهلوی دوم صورت گرفته است. تاکنون تنها تعدادی از این گفتوگوها تدوین شده و در قالب کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. از جمله ابتکاراتی که در تدوین کتابهای مجموعه یادشده به کار رفته، وجود پاورقیهایی است که در حاشیه صفحات کتاب جای گرفته است. این پاورقیها به همراه تصاویر مرتبط، مشتمل بر توضیحاتی در خصوص اشخاص، مکانها، کتابها و به طور کلی اعلامی است که در ضمن گفتوگو از آنها یاد شده است. دانستنی است این پاورقیها دربردارنده اطلاعات تاریخی گستردهای است که کار مطالعه متن بدون مراجعه به آنها با دشواریهایی مواجه خواهد گشت. طبعاً نادرستی بخشهایی از این حواشی تاریخی ممکن است به سردرگمی مخاطب یا شکلگیری ذهنیت نادرست تاریخی در وی منجر شود و از این حیث، نقد و اصلاح آن امری ضروری است.
کتاب حکمت و سیاست که حاصل گفتوگوهای حسین دهباشی و همکاران او با دکتر سید حسین نصر است یکی از حلقههای این مجموعه است که برای اولینبار در ابتدای استقرار دولت اعتدال و در سال ۱۳۹۳ روانه بازار نشر گردید. نصر علاوه بر جایگاه علمی، در دوره پهلوی دارای سمتهایی بوده که آخرین و مهمترینش ریاست دفتر مخصوص فرح پهلوی بود. او در این گفتوگو به خاطرات خود از دوران کودکی تا ایام وقوع انقلاب اسلامی پرداخته است.
نوشتار حاضر با هد ف نقد و بررسی کتاب حکمت و سیاست سامان یافته و در گام نخست به ارزیابی پاورقیهایی خواهد پرداخت که در کنار صفحات کتاب به طبع رسیده است. در این پاورقیها مجموعهای از دادههای تاریخی ارایه شده است. ما با بررسی دادههای یادشده میزان صحت و سقم آنها را ارزیابی خواهیم کرد و از آنجا که مسئولیت این بخش با مؤلف کتاب است، طبعاً نقدها نیز متوجه همو خواهد بود. لازم است پیش از بیان نقد، خواننده را به این نکته توجه دهیم که ما در این نوشتار بر پایه چاپ دوم به نقل و گزارش مطالب خواهیم پرداخت تا فرصت ویرایش اغلاط فاحش را برای نویسندگان لحاظ کرده باشیم.
نقد مطالب در ذیل تیترهایی کوتاه بیان شده و پیش از نقد، مطلب مورد نظر، با نقل مستقیم به خوانندگان عرضه شده است و ترجیحاً از مبنا قرار دادن گزارش غیر مستقیم محتوای کتاب پرهیز گردیده. در هر فراز، ابتدا صفحه مطلب مورد نقد با علامت اختصاری «ص» و شماره پاورقی آقای دهباشی با علامت «پ» و در ادامه متن مورد نقد درج شده است.
در بررسی این اثر، در حوزههای مختلف از معرفی رجال و آثار گرفته تا تبیین مفاهیم و نقل وقایع تاریخی، اشتباهات فراوانی به چشم میخورد که پذیرفتنی و توجیهپذیر نیست. مواجهه با این حجم از اشتباهات فاحش علمی در حاشیهنگاری یک اثر در حوزه تاریخ شفاهی، سرسامآور و موجب تعجب و تأسف محافل علمی و تاریخی است. ورود عناصر غیر متخصص به حوزه حساس تاریخ، منجر به چنین نتایجی خواهد شد. سخنان پرمناقشه دکتر نصر نیز نیازمند نقد مستقلی است که باری، به امید خداوند در فرصت آتی منتشر خواهد شد.