در دوره قاجار و پهلوی افرادی با عنوان ایرانشناس پا به خاک کشورمان گذاشتند و تحقیقات فراوانی در زمینههای زبان، مذهب، صنایع دستی مانند فرش، آثار باستانی و… به عمل آوردند. ایرانشناسان در شناخت تمدن باستانی و سایر ویژگیهای مردم ایران و معرفی آن به اروپاییان و امریکاییها نقش مهمی داشتند. برخی از آنها خدمات بزرگی به تمدن ایران نمودند مانند راولینسون که با تلاش فراوان کتیبه بیستون را صورتبرداری کرده و عاقبت رمز خواندن خط میخی را کشف کرد و با این کشف، زوایای تاریک فراوانی از تاریخ باستانی ایران آشکار گردید.
در این میان برخی ایرانشناسان با توجه به نفوذ و نزدیکی به دولتمردان و دربار ایران، در دستیابی به آثار نفیس و ارزشمند تاریخی و باستانی وطن ما از راه راست و امانتداری خارج شده و دست به غارت و چپاول اموال گشودند. این قبیل افراد در میان ایرانشناسان انگلیسی و امریکایی بیشتر دیده میشود زیرا آنان معتقدند که دوست همیشگی ندارند بلکه منافع همیشگی دارند! بنابراین در بررسی کارنامه ایرانشناسان باید دقت لازم علمی داشت و به اصطلاح هر دو روی سکه را دید و از خدمت و خیانت ایرانشناسان سخن گفت.
در این مقاله میکوشیم کارنامه یکی از این ایرانشناسان امریکایی به نام آرتور اپهام پوپ را با نقد علمی و مستند به اسناد مورد بررسی قرار دهیم. امید است این مقاله گامی در آگاهی بیشتر نسل جوان با بخش مهمی از تاریخ ایران و روابط خارجی آن با امریکا باشد. آنچه کارنامه آرتور اپهام پوپ را خواندنی و بیشتر قابل پژوهش میسازد نقش وی در تثبیت رضاخان و اتصال بدنه غربگرایان و فراماسونهای دولت وی به محافل رسمی و دولتی امریکاست. پوپ در شناساندن جایگاه ایران در منطقه خاورمیانه به محافل صهیونیستی و فراماسونری امریکا نقش مهمی ایفا میکند.
نسخه کامل PDF