گفتمان های رسمی در حوزه سیاست؛ دیدگاه های حاکم بر سامان سیاسی و نظم اجتماعی در سیصد سال اخیر است. سیطره این گفتمان ها را در روایت های مختلف «تجدد و ترقی» در ایران، «مدرنیسم» و «مدرنیزاسیون» تعریف کرده اند.
در تاریخ معاصر، هر روایت یا قرائت دیگری غیر از روایت ها یا قرائت های «مدرنیسم» و «مدرنیزاسیون» را یک گفتمان سنتی تلقی می کنند. همه روایت ها و قرائت های سنتی از سیاست و دگرگونی های اجتماعی را واپسگرا، غیر مولد و ضد حقوق بشر می دانند. بدین ترتیب همه دیدگاه های موجود در گفتمان شبه روشنفکری، اعم از گفتمان های «الحادی» و «سکولار» میانه خوبی با اندیشه های امام خمینی(ره)، نظریه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی نمی تواند داشته باشند.
ما در این مقاله اندیشه های امام را از زاویه یک مهندس و معمار اجتماعی مبتکر، تحلیل می کنیم. هدف اصلی این مقاله آن است که ماهیت شالوده شکن اندیشه های امام خمینی(ره)، نظریه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی با توجه به گفتمان های رسمی حاکم بر حوزه های سیاست تا حد ممکن تبیین نماید.