آنچه در پی میآید بخشهایی یادداشتشده از خاطرات آیتالله عارف، حاج شیخ مجتبی تهرانی «قدسسره» است که در دیدارهای گاه و بیگاه نگارنده با ایشان، به شکل پراکنده و به مناسبتهایی بر زبان آورده و بازگو کردهاند که گوشههایی از فعالیتهای علمی، سیاسی و اجتماعی ایشان را مینمایاند.
هر چند این آوردهها حق آن بزرگوار را هیچگاه ادا نمیکند و بیش از نیم قرن حضور ایشان در عرصههای علمی، مجامع روحانی و صحنههای سیاسی را نشان نمیدهد لیکن میتواند گوشههایی از راه و روش و منش ایشان را به نمایش بگذارد. نگارنده سالیان متمادی تلاشهای زیاد و پافشاریهای بیش از حدی به عمل آورد تا ایشان خاطرات ارزشمند و گرانبهای خویش را بیان کنند تا ضبط شود، لیکن ایشان روی تواضع و فروتنی هیچگاه این خواسته و خواهش را نپذیرفتند.
این روشی است که میتوان گفت بسیاری از مردان از خودرسته و عارفان و سالکان وارسته به آن پایبندند و خاطرات خویش را به عنوان «اسرار مگو» پنهان میدارند و با خود میبرند.
هر کـه را اسرار حق آموختند مهر کردند و دهانش دوختند
نسخه کامل PDF