از خود رهیدن و خود را ندیدن، از بزرگترین و سازندهترین ویژگیهای عزیزمردانی است که پیوسته رضای خدا جویند و راه مردم پویند، مردمی زیست کنند، نه در پی مالاندوزی و کیسهدوزی و نه در اندیشه فخرفروشی و شهرتطلبیاند. در اوج قدرت ظاهری و داشتن جایگاه علمی و سیاسی با فروتنی و تواضع حرکت میکنند، برخورد میکنند، عشق به ملت را از عشق به خدا جدا نمیدانند و خدمت به خلق را خدمت به خدا و عین عبادت و بندگی او میدانند. قدرت و مقام، آنان را کور و کر نمیکند و از مردم دور نمیسازد، برای خود حرمت، موقعیت، شوکت و صولتی باور ندارند، خود را تافته جدابافتهای نمیپندارند و مردم را بیسواد نمیخوانند و به جهنم حواله نمیدهند. سادهزیستاند، باگذشتاند، همیشه به یاد مردماند، از اینکه تودههای محروم و ملتهای مظلوم زیر فشار و ظلم و بیداد به سر میبرند رنج میکشند و آرامش ندارند.
نگارنده هیچگاه از یاد نمیبرد که امام(س) در پانزده سالی که در نجف اشرف میزیست برخلاف آداب همه بزرگان حوزه نجف، تابستان در کوفه نزیست و برای هواخوری به کنار «شط کوفه» نرفت و آنگاه که از او علت پرسیدند پاسخ داد: من چگونه برای استراحت به جاهای خوش آب و هوا بروم در صورتی که ملت من در سیاهچالهای زندان در بدترین شرایط به سر میبرند…
نسخه کامل PDF