غربپرستی در ایران پس از مشروطه، ارتباطی بنیادین با خودباختگی فرهنگی دارد. در واقع غربپرستی نوعی تمایل مبتنی بر احساس حقارت و فارغ از اندیشمندی است که زمینههای آن: غفلت، فقدان اندیشه، نابخردی در بینش و روش، بیفرهنگی، بیهویتی و گمگشتگی نشانههای تاریخی است. در عصری که تمامی وجوه استعماری، استکباری و استبدادی غرب از پرده ابهام به در آمده و برای اغلب اهل فکر و اندیشه، دست چدنی غرب و غربیان از پشت دستکشهای مخملین عیان شده است، شاید از دیدگاه عدهای ضرورت بحث درباره غربپرستی یا به تعبیر قدما غربزدگی، بیمعنا باشد. ولی از آنجایی که هنوز عدهای قبله آرزوهای خود را رو به سوی غرب نهادهاند و باور ندارند که عصر غربپرستی حداقل در ایران به سر آمده، پرداختن بدان از وجوه متفاوت ضروری است. در این فضا باید توجه داشت انقلاب اسلامی ایران آغازگر عصر جدیدی در دوران سیطره غرب است و آثار تحقق آن، جهان غرب و غربپرستان داخلی را به مخاطره انداخته است.
ملت ما باید بداند که اکنون صرفاً با وجه سیاسی تمدن غربی یعنی امپریالیسم رو در رو نیست. اینگونه نیست که گفته شود «ما فقط با دندانهای غول میجنگیم و به بقیه اعضایش کاری نداریم.» آیا میتوان فقط با دندانهای غول جنگید و با مغز آن کاری نداشت؟ در عصر انقلاب اسلامی غربپرستان داخلی به منزله مغزهای این غول عمل میکنند و خلاصی از چنگالها و دندانهای این غول در داخل، جز از طریق مقابله با این مغزهای سرسپرده امکان ندارد. خمینی کبیر در سال ۶۰ عمیق و دقیق به ما هشدار داد که:
ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم؛ لیکن از شر تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیهای نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند و هماکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمیدارند. ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهای شیطنتآمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند چارهای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند.
درک غرب و شناخت جریانات خاصی که به دنبال وابسته کردن نظام جمهوی اسلامی است میتواند ما را در مواجهه ناگزیر با غرب کمک شایانی نماید؛ برای این منظور بر آن شدیم تا با دکتر یعقوب توکلی تحلیلگر تاریخ معاصر ایران به عنوان محقق و متفکری که همواره در آثار خود نقد ماهیت جریان غربزدگی در کشور را مورد توجه قرار میدهد، به گفتوگو بنشینیم. نکات عمیق و دقیقی در مورد شناخت آبشخورهای اندیشه این جریان و عملکرد آنها در تاریخ معاصر ایران وجود دارد که امیدواریم برای خوانندگان مفید باشد. زحمت این گفتوگو و تدوین آن با دو تن از دانشپژوهان حوزه انقلاب اسلامی آقایان: عیسی مولوی وردنجانی و حسین شاهوردلو بود.