سیروس حاجی‌زاده

هر نظام سیاسی در گستره و پهنه جهانی دارای ساخت‌های متفاوتی است. از جمله ساخت حقیقی و حقوقی، که در تمامی نظام‌های سیاسی دنیا، موضوعیت و معنا دارند. نکته حائز توجه این که ساخت حقیقی یک نظام، به‌ عنوان تولیدکننده‌ رهیافت‌ها و مفاهیم، رویکردها، ارزش‌ها، هنجارها و جهت‌گیری‌های آن نظام، نقش تعیین‌کننده‌ای در ایجاد ساخت حقوقی دارد. از این جهت است که تفاوت‌ ساخت‌های حقوقی کشورها ناشی از تفاوت در ساخت حقیقی آنهاست و از این منظر، می‌توان گفت ساخت حقوقی نظام جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر ولایت فقیه است، قابلیت شبیه‌سازی و تطابق با ساخت حقوقی دولت‌های لیبرال‌ دموکرات و توتالیتر را ندارد.

عملکرد نظام‌های سیاسی در حراست از این ساخت‌ها یکسان نیست. از آنجا که بقای یک نظام سیاسی به ساخت هویتی و حقیقی آن بستگی دارد، به همین علت نسبت به تغییر آن ساخت، تعصب خاصی نشان داده می‌شود؛ در حالی که پذیرش تغییرات در ساخت حقوقی، در عین اهمیت آن، از انعطاف برخوردار است. در تمام کشورها به قوانین مرتبط با ساخت حقیقی، اجازه‌ تغییر به ‌صورت مطلق داده نشده است، به‌ طوری‌که تنها وقوع انقلاب می‌تواند آن را تغییر دهد؛ چراکه آن ساخت، هویت و ماهیت نظام سیاسی را نشان می‌دهد و تغییر آن، به معنای تغییر نظام سیاسی و انقلاب است.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز جمهوریت و اسلامیت، جزء اصول و هویت نظام سیاسی است که قانون‌گذار اجازه‌ تغییر و اصلاح آن را به کارگزاران نظام سیاسی نداده است. در جهان امروز، تأکید و تکیه صرف بر قدرت سخت، پایداری را در پی نخواهد داشت. بر این اساس، قوی‌ترین کشورها همواره قوی‌ترین باقی نخواهند ماند، مگر اینکه به ساخت حقیقی قدرت، که همان جنبه‌ نرم‌افزاری قدرت است، اهمیت دهند. از این رو، امروزه تهدیدات از جنبه‌ نظامی‌گری به سمت تهدیدات نرم چرخش کرده است که هدف آن سازه‌ها و کارگزاران نظام نیست، بلکه عناصر غیر مادی قدرت همچون هنجارها، ارزش‌ها، انگاره‌ها و ایدئولوژی‌ها می‌باشد، به همین خاطر، مهم‌ترین عناصر درکالبدشکافی تهدید، «تهدیدشونده‌ها» هستند.

از منظر نرم‌افزاری، مهم‌ترین شاخص برای تحلیل تهدید در این سطح، «موضوع تهدید» است. موضوع تهدید از حیث ماهیت شامل موضوعات هنجاری (هویت و ساخت حقیقی) و موضوعات کاربردی (جنبه‌ای عینی که ناظر بر کارآمدی نظام سیاسی و ساخت حقوقی) است. در شرایط فعلی موضوعات هنجاری و هویتی محور اصلی تهدیدات نرم به‌ شمار می‌روند که در پایداری و زوال نظام‌های هنجارمحور نقش بنیادین دارند. انقلاب اسلامی بر خلاف تمامی انقلاب‌های بزرگ دنیا یک انقلاب «فرهنگ‌پایه» و «هنجاربنیاد» است که بر اصول اخلاقی و دین مبتنی است. در نظام‌های برآمده از انقلاب‌های روسیه، فرانسه و چین که در شرایط فشار و بحران حوزه اجتماعی برای تسکین محنت‌های سیاسی و اقتصادی، به وجود آمده‌اند، آزادی تام در حوزه اجتماعی را نهادینه کرده‌اند، اگر در یک انقلاب هویت‌پایه مانند انقلاب اسلامی نیز بینش‌های معرفتی و عملکردی سایر نظام‌های سیاسی با مختصات و ویژگی‌های آنان اعمال شود مفهومی جزء فروپاشی نخواهد داشت. چون دوام و قوام انقلاب هنجاربنیاد ایران بر هویت ارزشی و اجتماعی رقم می‌خورد که در این نوشته از آن به عنوان ساخت حقیقی یا شاخص‌های هویتی یاد شده است.

نسخه کامل PDF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *