با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، پیوستگی ایران و امریکا در زمینه های اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اطلاعاتی فصل تازه ای یافت. از این پس مقام های امریکایی در پی سلطه بر ایران و چیرگی بر منابع نفتی و دیگر شریان های اقتصادی، توطئه گسترده ای را در راه اسلام زدایی آغاز کردند. تنها نگرانی امریکا خیزش و خروش احتمالی طبقات محروم ایران بود که موجبات تزلزل موقعیت امریکا را فراهم می کرد.
امریکا در جهت چاره جویی برای حل این مشکل انجام «اصلاحات ارضی» در ایران را به شاه پیشنهاد نمود و پس از مدتی آن را اجرایی کرد. از مباحث مهم اجرای قانون اصلاحات ارضی، آن بود که کارشناسان صهیونیسم با اشاره کاخ سفید مأمور طرح و اجرای این برنامه در ایران شدند. امریکا می دانست که از سیاست های دیرینه اشغال گران فلسطین این است که رخصت ندهند کشورهای اسلامی از نظر اقتصادی روی پای خود بایستند و به خودکفایی برسند. نویسنده در این مقاله سعی دارد به تبیین و بررسی اجرای قانون اصلاحات ارضی در ایران با توجه به مداخلات و همکاری های مستقیم امریکا و اسرائیل بپردازد.