اندیشه و انگیزه آفرینندگان «اسراییل»

دکتر سید حمید روحانی

پهلوی و صهیونیست

پیش از گذر و نظر به همکاری‌های شاه و رژیم صهیونیستی و مبارزات امام با آن، بایسته است چند موضوع مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد:

۱. انگیزه صهیونیست‌ها از رو آوردن به سرزمین فلسطین
۲. نقشه و اندیشه استعمارگران از کوچ دادن یهودیان به فلسطین
۳. شیوه‌ها و شگردها در راه برپایی دولت صهیونیستی و نگهداری آن

این نکته درخور بررسی و تأمل است که صهیونیست‌ها در فلسطین به دنبال چه اهداف و آمالی هستند؟ صهیونیست‌ها که پیوسته در اندیشه چنگ انداختن بر منابع اقتصادی و انرژی‌زای جهان‌اند، چگونه به زیستن در دیار تهی از انرژی به نام فلسطین که حد و مرز جغرافیایی آن از برخی شهرها و روستاهای ایران مانند ساوه و گناوه کم‌تر است تن‌درداده و همه نیرو و توان خود را در راه برپایی دولت صهیونیستی در آن سرزمین به کار گرفته‌اند و در این راه قربانی‌ها داده، خون‌ها ریخته و کشتارها کرده‌اند؟

مسئله «ارض موعود» و اینکه یهودیان براساس وعده تورات به سرزمین فلسطین دلبستگی و وابستگی داشته و دارند و روی امید به این نوید رهسپار آن دیار شده‌اند و… دستاویزی بیش نیست و نمی‌تواند انگیزه اصلی و «علت محدثه» باشد. صهیونیست‌ها اگر اندیشه و انگیزه مادی و اقتصادی در سر نداشته باشند، نه به «ارض موعود» بها می‌دهند و نه نوید آن را باور دارند. اصولاً صهیونیست‌ها به هیچ دینی- حتی دین یهود‌-پایبند نیستند و ادیان را به کلی خرافی، پنداربافی و موهوم می‌دانند و یکی از هدف‌های آنان دین‌زدایی است.

«ارض موعود» و نوید آن برای فریب افکار عمومی و پدید آوردن گیرایی در میان یهودیان عامی و کشانیدن آنان به آن سرزمین دستاویز پرمایه‌ای است، لیکن نمی‌توان باور کرد که صدها کارشناس زبردست، مستشاران نظامی و متخصصان اقتصادی یهود از کشورهای پیشرفته جهان، از زندگی آرام، ایده‌آل و بی‌دغدغه خود روی برتافته و به فلسطین شتافته‌اند تا در پای دیوار ندبه به گریه و زاری بایستند و وعده تورات را در ارض موعود تحقق بخشند!؟

اگر «ارض موعود» انگیزه اصلی و ریشه‌ای رو آوردن به فلسطین و اشغال آن است، باید دید شعار «اسراییل بزرگ» و آرمان برپایی «حکومت از نیل تا فرات» چه جایی دارد؟ و فرضاً اگر فلسطینی‌ها از میهن خود به کلی دست بکشند و آن سرزمین را دربست به صهیونیست‌ها واگذار کنند، لیکن از دست‌اندازی‌شان بر منابع نفتی و ذخایر گرانبهای منطقه پیشگیری شود یا اینکه اصولاً منابع انرژی‌زای منطقه به پایان برسد و بوی نفت به مشام آنان نرسد، آیا در آن صورت نیز در چهار دیوار فلسطین به زندگی ادامه می‌دهند و خاک آن را به عنوان «ارض موعود» مقدس می‌شمارند؟ در این نکته تردیدی نیست که از دید صهیونیست‌ها «ارض موعود» آنجاست که روی دریایی از طلای سیاه و دیگر منابع زرخیز شناور باشد و فردا اگر نفت و دیگر نیروهای انرژی‌زا و اصولاً منابع زیرزمینی و ذخایر گرانبهای منطقه خاورمیانه به پایان رسید و در برابر، در منطقه دیگر جهان منابعی سرشار از نفت و طلا و… کشف شد، بی‌درنگ صهیونیست‌ها از تورات ساخته و پرداخته دست خود، آیاتی می‌تراشند که «ارض موعود»ی در آن منطقه دارند و باید به آن سرزمین مقدس! مهاجرت کنند! کما اینکه جزایر «فالکلند یا مالدیناس» به دلیل داشتن بکرترین ذخایر نفتی در قطب جنوب هم اکنون انگلیس حاضر به واگذاری آن به آرژانتین نیست و یهودیان حاضر در آن کشور نیز متمرکزترین نقطه یهودیان در منطقه را تشکیل می‌دهند.

صهیونیست‌ها از آن روز که به منابع زرخیز خاورمیانه پی بردند، به یاد «ارض موعود» افتادند و بر آن شدند با همدستی و همراهی دولت‌های مقتدر، این نقشه خود را جامه عمل بپوشانند و در کنار چاه‌های نفت مأوا گزینند و به آزمندی‌ها و زراندوزی‌های خود رنگ دینی دهند و با شعار بازگشت به «ارض موعود» بر سرزمین‌های اسلامی دست یابند و با هر مکتب، مرام و اندیشه‌ای که با آز و نیاز مادی آنان ناسازگاری داشته باشد، به نبرد برخیزند و آن را از سر راه آمال و آرزوهای خود کنار بزنند؛ ضمن آنکه مانع از تعالی و رشد مسلمانان با این ثروت خدادادی شوند و از سوی دیگر آقایی خود در جهان را که بدون این ثروت پایان‌ یافته است، استمرار بخشند.

نسخه کامل PDF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *