منشور بیداری اسلامی
محمد پورغلامی
اگر امت اسلامی در دو قرن گذشته دچار فروپاشی و هزیمت در برابر تمدن مادی غرب و مکتبهای الحادی از هر دو نوع چپ و راست آن بود، اکنون در قرن پانزدهم هجری این مکاتب سیاسی و اقتصادی غرباند که پای در گل و دچار ضعف و فروپاشی و هزیمتاند و اسلام با بیداری مسلمانان و بازیافت هویت خویش و با مطرح شدن اندیشه توحیدی و منطق عدالت و معنویت، دور تازهای از شکوفایی و عزت خویش را آغاز کرده است.
شاید آن روزی که «محمد البوعزیزی»، جوان ۲۶ساله تونسی در اعتراض به حکومت دیکتاتوری بنعلی در شهر «سیدی بوزید» دست به خودسوزی زد هیچ تحلیلگر سیاسی فکر نمیکرد که این آتش، همه آتشهای زیر خاکستر جهان اسلام را که در طول سالیان دراز توسط حکومتهای دستنشانده غرب پنهان شده بود، شعلهور ساخته و دامنه آن حتی از کشورش تونس هم فراتر رفته و مصر، یمن، بحرین، اردن، عربستان، لیبی و… را هم بگیرد. شاید هیچگاه به مغز کارشناسان و علمای سیاست و علمالاجتماع این موضوع خطور نمیکرد که روزی آتش این قیامها دامن خود غرب را هم بگیرد و معترضان والاستریت نماد میدان التحریر را در قلب پایگاه معنوی مکتب لیبرال- سرمایهداری جهان و در محله منهتن نیویورک برپا کنند و رالف نادر سیاستمدار امریکایی و کاندیدای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری، به صراحت اعلام کند که ریشه این اعتراضات در قیامهای خاورمیانه است و روی دیگر «بهار عربی»، «پاییز امریکایی» است…