مصطفی امه طلب
دکتر مظفر نامدار
«حکمت متعالیه» نامی است که آخوند صدرالمتألهین(صدرالدین) محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی(۹۸۰-۱۰۵۰ق) به فلسفه خویش که در آن از آیات قرآن و احادیث اهل البیت(ع) و قواعد کلامی و نظریات عرفای سنی و شیعه و فلاسفه قدیم و جدید و حکمت مشاء و اشراق، به عنوان مواد کارش استفاده نموده و نظام فکری جدیدی را مبتنی بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن پدید آورده، اطلاق کرده است.ملاصدرا اغلب به جای طرح مباحث ارسطویی شاخه های سه گانه حکمت عملی، به بحث های بیشتر مرتبط با زمان خویش پرداخت و فلسفه عملی خویش را بر نظریاتی واقعی تر و عملیتر بنا نهاد، به عنوان مثال، با اینکه بحث های درباره خلافت الهی و خلیفه خدا دارد، اما با توجه به عصر غیبت و اینکه دسترسی عمومی به امام معصوم در آن زمان ناممکن و شیعه در وضعیتی اضطراری و حکومت صفویه و شخص شاه عباس کبیر حامی تشیع بود، «پادشاه» را به عنوان حاکمی مشروع پذیرفته و برای وی شروطی قائل بود. بنابراین می توان به ملاصدرا به دیده احیاگر اندیشه سیاسی دینی همساز با نظام سیاسی دینی نگریست. از طرفی می توان ادعا کرد که صدرالمتألهین شیرازی برای انقلاب اسلامی ایران به منزله یکی از پدران فکری و نظری است. ازاین رو مقاله حاضر در صدد بازشناسی تعامل و رابطه میان این دو، یعنی فکر صدرایی و انقلاب کنونی ایران و خدمات متقابل آنها به هم است.