اگر چه میتوان از ادبیات مشروطه به خصوص شعر این دوره، در بحث جریانشناسی شعر متعهد و انقلابی معاصر، به عنوان نقطه آغازین سخن گفت، که هم در لفظ و هم در مضمون شاعران دهههای بعدی تأثیرگذار بوده است؛ لکن دستاوردهای انقلاب مشروطه در بعد سیاسی و اجتماعی، با آغاز دیکتاتوری رضاشاه، یکسره از میان رفت. با وقوع قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و داغ شدن تنور انقلاب و اعتراض، بسیاری از شاعران در آن مقطع زمانی با فریاد تظلم و دادخواهی و با اهتزاز پرچم مبارزه از طریق شعر – و البته با زبان رمز و کنایه – به طرفداری از اهداف و آرمانهای امام خمینی(ره) به مبارزه خاموش با سلطنت پهلوی پرداختند. این بیداری ادبی تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه ۵۷ و روزهای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران تداوم یافت. در حقیقت شعر انقلاب با ورود آشکار امام به عرصه مبارزه در آغازین سالهای دهه چهل جاری میشود و اولین زمزمههای انقلاب و حرکتهای منظوم به ویژه از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ مطرح میگردد. در این مقاله سعی بر آن است تا با بررسی زمینههای تاریخی شکلگیری شعر انقلاب در دهه چهل و تبیین ویژگیهای موج دینی این شعر، نخستین سرودهها درباره قیام ۱۵ خرداد ۴۲ مورد بررسی قرار گیرد.
نسخه کامل PDF