مریم صادقی پری
از کودتای ۱۲۹۹ تا شهریور ۱۳۲۰
تحولات منطقهای به خصوص بعد از جنگ جهانی اول و عدم انعقاد قرارداد ۱۹۱۹م، سرانجام انگلستان را به روی کار آوردن استبداد منور و وابسته در ایران ترغیب کرد. دولت بریتانیا با استفاده از عناصر و جریانهای سیاسی داخلی، از جمله بهائیت، رضاخان میرپنج را به عنوان شاه ایران به قدرت نشاند که اسناد و خاطرات برخی از رجال سیاسی در این دوره بر نقش بهائیان در قدرتگیری و تصویب حاکمیت پهلوی اول تأکید دارد. آنها با ارتباط با جاسوسهای انگلیس در ایران همچون اردشیرجی، رضاخان را شناسایی و معرفی کردند و با روی کار آمدن حکومت کودتا در دستگاههای اداری نفوذ نمودند و پس از به قدرت رسیدن رضاشاه در مناصب مهم دولتی جای گرفتند.
در این دوره ایران به یکباره عرصه تلاش جریانهایی همچون غربپرستان، فراماسونری و بهائیت در راستای سیاست ضدیت با دین، تجددخواهی، باستانگرایی و تغییر هویت ملی و دینی، زبان و حتی خط مردم ایران شد که در این بین بهائیان به دلیل کینه و عداوتی که نسبت به اسلام داشتند، پیشگام بودند. در این پژوهش تلاش شده تا نقش بهائیت در روی کار آمدن حکومت پهلوی اول، تعامل آنها با حکومت و موقعیتشان در دستگاه اداری، مورد بررسی قرار گیرد…