مهدی رنجبریان
تاریخ سراسر افتخار شیعه، سرشار است از مجاهدت ها و تلاش های عالمان ربانی و مرزبانان فرهنگ دینی، عالمانی که با الهام از سیره عملی پیامبر اعظم و ائمه اطهار علیهم السلام آموختند که چگونه در هر شرایطی برای اعلای کلمه حق بکوشند و در راه ترویج فرهنگ اسلامی، هر تهدیدی را به جان بخرند. این جریان از زمان امامان معصوم علیهم السلام تا دوران معاصر ادامه داشته است. با شروع مبارزات بی امان امام خمینی علیه رژیم پهلوی، عده قابل توجهی از علما، روحانیان، طلاب فاضل و نیروهای مذهبی از قشرهای مختلف، به فعالیت های سیاسی و فرهنگی گستردهای دست زدند. رژیم شاه که حکومت خود را در معرض خطر می دید، در صدد مقابله با این فعالیت ها برآمد. گروهی را تبعید کرد، عده ای را ممنوع المنبر و بسیاری را به زندان کشید و تعدادی را در گوشه های زندان به شهادت رساند.
اما هیچ یک از این ترفندها به نتیجه نرسید. زیرا تمامی روحانیان و علما مذکور در دوران تبعید، ممنوع المنبری و زندان، همواره در زمینه انجام فعالیت های فرهنگی مانند تنویر افکار مردم، نگارش کتاب و … اهتمام داشتند. نویسنده در این نوشتار به دنبال آن است تا گوشه ای از فعالیت ها و عکس العملهای علما در هر یک از شرایط «تبعید»، «ممنوعیت از منبر» و «زندان» را در دوره پهلوی دوم مورد بررسی قرار دهد.