انقلاب اسلامی، انقلاب باز اندیشی خردورزانه

دکتر مظفر نامدار

تجدد در ایران از دیرباز با اندیشه غرب‌گرایی و تقلید همراه بود و با چنین برداشتی بود که به جنگ فرهنگ و هویت ملی ایران آمد. این مفهوم بیش از آنکه به معنای رهایی از فقر، عقب ماندگی، آزادی، قانون گرایی، توسعه و پیشرفت باشد به معنی رهایی از اندیشه های مذهبی، اخلاق و هویت ملی معنا شد. مقاله پیش‌رو می کوشد ورود تجدد به ایران و همچنین شکل گیری تفکر انتقادی در مقابل غرب گرایی که در واقع نقطه عزیمت جدایی راه و روش مذهبیون با سکولارها در تاریخ یکصد ساله اخیر است را تا پیروزی انقلاب اسلامی -بعنوان نقطه اوج این جریان – مورد بررسی و مداقه  قرار دهد.

نویسنده در این مقاله بر این موضوع تاکید می کند که  اکنون جهان به این حقیقت رسیده است که وعده های سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی برای ساختن بهشت زمینی خیال خامی بیش نبوده است و بشر تصور می کرد با حذف خدا و دین استعداد کنترل قدرت فیزیکی، تمایلات فردی و اراده های معطوف به قدرت خود را دارد اما اکنون به این نتیجه رسیده است که کنترل هر یک از ابعاد فوق برای بشر سرابی بیش نیست. به دیگر سخن نویسنده بر این اندیشه است که مردم ایران با انقلاب اسلامی دست رد بر چنین جهان عنان گسیخته ای زدند و فراسوی چپ و راست، کوشیدند قدم در مسیر دیگری در تاریخ بگذارند.

نسخه کامل PDF