شب ۱۲محرم ۱۳۸۳ مطابق با ۱۵خرداد ۱۳۴۲ حمله نظام مشروطه سلطنتی به نهادهای دینی و در رأس آن پایگاه روحانیت در حوزه علمیه قم آغاز شد. حمله به دین و نهادهای دینی، اولین تهاجم رژیم مشروطه سلطنتی به باورها و اعتقادات جامعه ایران نبود. اما نحوه برخورد مأموران نظامی و انتظامی و ساواک با روحانیت، کشتار و ضرب و شتم وسیع مردم، دستگیریهای وسیع وعاظ و علما در تهران و شهرستانها و گردآوری آنها در زندان موقت شهربانی در تهران و از همه مهمتر اسائه ادب به ساحت مرجعیت و دستگیری امام خمینی(ره)، همه و همه نشان میداد که جنس برخورد نظام شاهنشانی با دین، نهادهای دینی، روحانیت و مردم در پانزده خرداد، از جنس دیگری است.
حافظه تاریخی ملت ایران به یاد دارد که سلطنت پهلوی از بدو تأسیس جز نابودی فرهنگ ملی، اعتقادات و باورهای مردم و حذف مذهب از جامعه و واگذاری ذخایر کشور و منافع ملی به بیگانگان علیالخصوص امریکا و انگلیس و اسراییل و عقب نگه داشتن ایران از قافله تمدن، سیاست دیگری را تعقیب نکرد. این رژیم از ابتدا به نام تجدد و ترقی، خواستههای به حق ملت ایران را برای استقلال، آزادی و پیشرفت و توسعه با گلوله پاسخ داده بود و با شهادت رهبران دینی و ملی چون آیتالله حاج آقا نورالله اصفهانی، آیتالله سید حسن مدرس، تهاجم به مسجد گوهرشاد و شهادت هزاران انسان بیگناه، دستگیری گسترده مبارزان و آزادیخواهان و شکنجه آنها در زندان و سرکوبی جنبشهای آزادی خواهانه، در پی تأمین منافع حامیان خود درخارج از کشور بود. از همان ابتدا تضاد غیر قابل تردید نظام مشروطه سلطنتی را با باورهای دینی و منافع ملی به اثبات رسانده بود، اما در پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ فصل جدیدی از تاریخ تحولات این کشور گشوده شد.
آنچه در پانزده خرداد به وقوع پیوست، یک حادثه دردناک در بیان حوادث تاریخ این مرز و بوم نبود. پانزده خرداد به تمام معنا آغاز یک تاریخ جدید در ایران بود. در زندگی اجتماعی انسان هزاران رخداد به وقوع میپیوندند، اما همه آنها تبدیل به رخدادهای تاریخی نگردیده و تاریخساز نمیباشند. بیتردید رخدادهای تاریخی پیوند نزدیکی با باورها و اعتقادات، بینشها و گرایشها و آرمانهای یک جامعه دارند. پانزده خرداد به این اعتبار یک رخداد تاریخی است، چون پیوند عمیقی با آرمانهای جامعه ایران دارد.
چرا رژیم مشروطه سلطنتی و در رأس آن شخص شاه، با امام خمینی(ره) و پانزده خرداد مثل سایر رهبران مذهبی و ملی و سایر رخدادها برخورد نکرد؟!
شاه با کولهباری از تجربه سرکوب جنبشهای ملی و مذهبی چگونه از درک ماهیت رهبری امام خمینی(ره) و جنبش پانزده خرداد ناتوان شد؟ چرا اغلب گروههای سیاسی چپ و راست تاریخ ایران، در تحلیل پانزده خرداد و رهبری امام خمینی(ره) بازماندند و آن را جنبشی کور، بیبرنامه، سنتگرا و ناتوان در آزادی ملت ایران از حاکمیت رژیم استبدادی شاه تلقی کردند؟
پاسخ این چراها و هزاران سؤال دیگر را باید در ماهیت نهضت امام خمینی، آرمانهای این نهضت، روش مبارزه امام با نظام مشروطه سلطنتی، پایگاه اجتماعی امام در میان مردم و گستره نفوذ جنبش و آرمانهای امام خمینی در جامعه جستوجو کرد.
اگر چه پرداختن به همه این چراها در ظرفیت یک مقاله نیست، اما برای اینکه نسلهای جوان جامعه ما در معرض تحریف تاریخ قرار نگیرند، شمهای از عظمت نهضت امام خمینی(ره) را در آزادی و استقلال ملت ایران از لابهلای اسناد و گزارشات آن دوران مرور میکنیم. این گزارشات که گزارشات رسمی کارگزاران نظام شاهنشاهی در برخورد با نهضت امام خمینی است، از جهات مختلفی گویای تفاوت این نهضت با نهضتهای گذشته تاریخ این مرز و بوم میباشد. این تفاوتها را از جهات مختلفی به شکل اجمالی مرور خواهیم کرد و امیدواریم که محققین منصف و وطندوست با تفحص عمیق و دقیق در این مقطع تاریخی، نخواهند گذاشت ارزشهای این جنبش تاریخساز و رهبری آن و زحمات نیاکان ما در این مقطع تاریخی به دست تحریفگران حرفهای تاریخ به باد فراموشی سپرده شود.
نسخه کامل PDF