در مهرماه سال ۱۳۵۰ش جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به فرمان محمدرضاشاه در سرتاسر کشور برپا شد. گرچه ستاد مرکزی تشکیلات آن در تهران متمرکز بود ولی این برنامه با ستادهایی که در هر استان و شهرستان و شهر و بخش توسط مقامات دولتی تشکیل شد، در همه مناطق کشور به اجرا در آمد. در آن زمان -یعنی چهل سال پیش- میلیاردها تومان خرج این جشنهای غیر ضروری شد در حالی که در آن دوره اگر چنین بودجه کلانی برای عمران و رفاه روستاها و شهرهای محروم و فقیر کشور هزینه میشد، چهره کل ایران دگرگون میگشت.
جنون اشرافیگری و بلندپروازیهای غیرمعقولانه شاه عامل اصلی برپایی چنین برنامههای بیهوده بود. او فکر میکرد با چنین جشنهای پرخرجی هم جنون عظمتخواهی خود را ارضا، و هم پایههای حکومتش را تحکیم میکند. ولی بر خلاف تصور واهی شاه، اینگونه برنامهها در کشوری که آکنده از بیکاری، فقر، فساد، ناامنی، بیسوادی، کمبود مدرسه و دانشگاه، حمام، درمانگاه، برق و آب شرب، بهداشت، وسایل کشاورزی، کمبود وسایل ارتباطی، وسایل حمل و نقل عمومی، تورم و گرانی و صدها مشکل و کمبود اساسی و زیربنایی دیگر بود، نه تنها موجب تکریم شخصیت شاه نمیشد بلکه پایههای حکومتش را نیز متزلزل میکرد.
به همین خاطر از یکسو موجی از انتقادات و مخالفتها در مناطق مختلف کشور نسبت به این برنامه و شخص شاه به راه افتاد، و از سوی دیگر اجرای آن ضربه بسیار بزرگی به اقتصاد ایران وارد نمود که مخصوصاً تبعات منفی زیادی در استانهای کشور داشت. لذا در این مقاله بر آنیم تا ضمن تشریح این برنامه، تبعات استانی آن را- خاصه در گلستان- مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم.
نسخه کامل PDF