دانشجویی به نام نجفی از بوشهر پرسیده‌اند که چرا امریکا و شاه در طول نهضت اسلامی و انقلاب ایران، برنامه سوء قصد به جان امام را در دستور کار خود قرار ندادند و این فرصت را به ایشان دادند که بتوانند ملت ایران را بیدار کنند و به حرکت در آورند و شاه و امریکا را از ایران اخراج کنند؟

در پاسخ یادآور می‌شویم که اولاً شاه و امریکا نه تنها هیچ‌گاه به امام فرصت و مجالی برای روشنگری و آگاهی بخشیدن به توده‌ها را ندادند، بلکه آنچه در توان داشتند در راه خاموش کردن صدای امام به کار گرفتند. اگر امام را در ۱۵خرداد۴۲ به زندان گسیل داشتند، اگر در ۱۳آبان۴۳ ایشان را به ترکیه تبعید کردند، اگر عکس و رساله و آثار علمی ایشان را ممنوع ساختند، اگر کسانی را که نام امام را بر زبان می‌آوردند به زندان و تبعید محکوم می‌کردند، همه و همه برای این بود که نگذارند صدا و پیام امام به گوش ملت برسد.

بخشی از نامه‌ای که استوارت. دبلیو راکول یکی از دیپلمات‌های سفارت امریکا در تهران (دو روز پس از تبعید امام به ترکیه) به دوست خود نوشته است در پی می‌آید تا دریابید که شاه و مقامات امریکایی هیچ‌گاه نمی‌خواستند مجال روشنگری و آگاهانیدن ملت ایران را به امام بدهند. نامبرده در نامه خود آورده است:

… وقایع اخیر که شما از گزارش رسمی به ماوقع آگاه خواهید شد دل مرا خوش کرده است. بالأخره ما توانستیم از سوء رفتار پیرمردی که با سخن خود چوب لای چرخ‌های ما می‌گذاشت خلاص شویم. کله‌گنده محلی دستور اخراج او را صادر کرد. در حال حاضر وی در یک میهمان‌خانه درجه دوم ترکیه زندگی می‌کند و می‌کوشد که سنی‌های بیچاره را اغوا کند…

اما درباره اینکه چرا امام را در درازای نهضت از میان نبردند تا نتواند ملت ایران را بیدار کند و انقلاب بیافریند…

نسخه کامل PDF

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *