کارنامه صهیونیسم دربرگیرنده فجایع و زشتیهایی است که یکی از آنها اشغالگری، کشتار و ددمنشی است که نمونههایی از آن را در این ایام در غزه و فلسطین شاهد هستیم.
ولی متأسفانه این کارنامه سراسر سیاه و جنایت از تمام ابعاد مورد توجه و دقت قرار نگرفته و چه بسا نکاتی در آن یافت شود که تنها به جسم انسانها نپردازد و محور روح و انسانیت را هدف قرار داده باشد که به مراتب خطرناکتر از حذف فیزیکی انسانهاست.
هجمه وسیع و سیلآسای وسایل ارتباط جمعی با محتوای مخرب که به درستی شبیخون فرهنگی نام نهاده شده است، هجمهای است که جبهه مقاومت را به راستی به چالش کشیده و چه مبارزانی که در این هماورد نامتقارن سر تسلیم فرود آورده و بیچارهگی اختیار کردهاند.
صهیونیسم در ناکار کردن هر تمدن درخشانی، عقبه فرهنگی آن را نشانه میرود؛ عقبهای که متأسفانه در گسترش و عمق بخشیدن به آن کمتوجهی میشود و در جوامع اسلامی بسیار آسیبپذیر مینماید.
یادداشت حاضر نمونهای بسیار کوچک ولی سوزنده از هدفمندی یک اقدام کاملاً صهیونیستی در متلاشی کردن فرهنگ اسلامی فلسطین است؛ فرهنگی که تا پس از ضربههای متوالی توانست بر سر پای خود بایستد، چهار دهه از اشغالگری صهیونی گذشته بود. و اگر نبود پیامهای رهاییبخش اسلام مبارز از ایران، معلوم نبود که مردم فلسطین تا چه زمانی از موهبت دارایی اصیل خود یعنی اسلام دور نگه داشته میشدند. ولی هم اکنون به لطف همین دارایی واقعی در جهان سرافراز به شکست صهیونیان تماممسلح هستند.
واقعیتهای تلخ این نبرد نابرابر، درسهایی است برای مبارزه اصولی و هدفمند با این دشمن اصیل؛ دشمنی که در عین توجه به توپ، تانک و موشک با هدف حذف فیزیکی، به کتاب، سیدی، ماهواره، اینترنت و موبایل هم با هدف تخریب معنویت و انسانیت توجه لازم و چه بسا بیشتر داشته است.
در سال ۱۹۴۸ صهیونیستها برای تصاحب سرزمین فلسطین وارد مهمترین جنگ خود با فلسطینیها و اعراب شدند و در گیر و دار مهمترین جنگ خود برای بقا برای نابودی فرهنگ مقابل نیز به شرح آنچه در یادداشت آمده پرداختند.
نسخه کامل PDF