مروری بر شخصیت سیاسی- فکری و شبکه ارتباطی ابراهیم یزدی با تأکید بر کتاب شصت سال صبوری و شکوری
بررسی شبکه انسانی و ارتباطی شخصیتهای سیاسی، یکی از مهمترین راههای کشف مرام و مسلک سیاسی واقعی آنهاست؛ چه اینکه در عالم سیاست و در زیست سیاستمدارانه، ارتباطات، تعیینکنندهترین عامل در کنشگری سیاسی است.
ابراهیم یزدی یکی از مرموزترین چهرههای تاریخ معاصر ایران است که با وجود عملکرد سیاسی سؤالبرانگیزش در دوران نهضت امام خمینی(ره) هنوز هم در آزادی کامل به انتشار آرا و روایتهای خاص خود مشغول است و همچنان ارتباطات پیچیده و پردامنه خود را حفظ کرده است. تحلیل کارنامه سیاسی و شخصیت ابراهیم یزدی، نیازمند بازخوانی دقیق عملکرد اوست. گرچه روایت وی از وقایع دهههای پیشین، مورد نقد بسیار است، اما در بازشناسی شبکه ارتباطی و بستر فعالیت سیاسی او، یکی از بهترین منابع محسوب میشود. جلد اول از خاطرات او گذشته از پیشینه خانوادگی، شامل اهم مشاهدات و فعالیتهای وی از ابتدای ورود به عرصه سیاست در دوران دانشآموزی تا هنگام خروج از ایران و سفر به امریکا در سال ۱۳۳۹ش است.
یزدی در مدت قریب به هفت دهه فعالیت سیاسی، در تشکلهای فکری- سیاسی مختلفی حاضر شده و با شخصیتهای متفاوتی مرتبط بوده است. حضور در نهضت خداپرستان سوسیالیست که به اعتقاد وی، یکی از مؤثرترین محافل در شکلگیری او بوده است، نخستین گام در ورود به فعالیت سیاسی وی محسوب میشود. آشنایی با سران جبهه ملی و نهضت مقاومت ملی، همکاری با خاندان خسروشاهی که در مبادلات تنگاتنگ اقتصادی با امریکاییها بودهاند، حضور به عنوان نیروی نفوذی نهضت خداپرستان در انجمن اسلامی دانشگاه تهران، آشنایی و ارتباط ارگانیک و ایدئولوژیک با برخی قرآنگرایان ایرانی مانند محمدتقی شریعتی، آشنایی و همکاری سیاسی با علی شریعتی و برادران چمران، حضور در جلسات مربوط به جبهه ملی دوم، ارتباط وثیق با بنیانگذاران نهضت آزادی مانند بازرگان و سحابی در قالب تشکیلات متاع و اذعان به فعالیت جریان نواندیشی دینی برای بازاندیشی و نوسازی دینی، ارتباط با شخصیتهای روحانی ملیگرا مانند صدربلاغی، طالقانی، زنجانی و آشنایی با افرادی مانند شهید مطهری، وصلت با دختر میرزاباقر طلیعه از دوستان نزدیک میرزاحسن رشدیه، ارتباط فامیلی با بهزاد نبوی، عملکرد سؤالبرانگیز در ارتباط با امریکاییها (از جمله اعلام لغو یکطرفه قراردادهای ایران که منجر به ضرر میلیاردی به ایران شد)، از جمله موضوعاتی است که از یزدی انسانی پیچیده به نمایش گذاشته که ملقمهای از گرایشهای فکری و سیاسی وابسته به چپ و راست و در عین حال، عصارهای از روشنفکری دینی (با طیفها و گرایشهای مختلف) است.
مسئله توجه به بازشناسی بنیانهای فکری و ارتباطات شخصی شخصیتهای سیاسی، گرچه هنوز در پژوهشهای تاریخی و سیاسی ایرانی پررنگ نیست، اما به هر میزان که مقدور باشد، نباید از آن غفلت کرد و به جای دست یازیدن به استدلالهای موهوم یا قضاوتهای برآمده از حدس و گمان، بهتر آنکه با تکیه بر روایتهای مورد قبول شخصیتهای سیاسی، منظومه فکری و مسلک سیاسی آنان، روایت و قضاوت گردد. بازخوانی محیط رشد و بازشناسی روابط شخصی سیاستمداران، عامل مهمی در مقوله روانشناسی سیاسی است که معالأسف در محافل علمی ایرانی، هنوز ورود چندانی ندارد و همین مسئله ما را در تحلیل شخصیتها با نقصان و ضعف مواجه ساخته است.
در این نوشتار تلاش میشود ضمن مرور زندگی و کارنامه سیاسی ابراهیم یزدی، شبکه ارتباطی او نیز از زبان خودش مورد بازخوانی و بررسی قرار گیرد. گرچه جای جای خاطرات یزدی از حیث تطابق با اسناد تاریخی قابل نقد علمی است، لیکن نوشتار حاضر، بیشتر بر بازشناسی ارتباطات انسانی و جریانشناسی فکری ابراهیم یزدی متمرکز است و در نوشتههای آتی، مدعاهای تاریخی وی نیز مورد خوانش انتقادی قرار میگیرد.