وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر رئیسجمهور امریکا، نوشت:
فاجعه سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی، تراژدی برای شخص شاه و فاجعهای راهبردین برای امریکا و شکست سیاسی برای رئیسجمهور آن بود. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پایههای راهبردین ستون استواری که منطقه حیاتی نفتخیز خلیج فارس را از نفوذ شوروی حفظ میکرد و منافع حیاتی امریکا را در منطقه تضمین میساخت، در هم کوبیده شد. امریکاییها مرز شمال خاوری ترکیه، مرزهای شمالی ایران و پاکستان و منطقه حایل بیطرف افغانستان را سد استواری میدانستند که زمانی که رژیم شاه ژاندارمی امریکا را از دست داد و فرو پاشید این سد استوار نیز فروپاشید.
ایران طی دهه ۶۰ میلادی نه تنها از نظر اقتصادی برای امریکا اهمیت داشت بلکه به خاطر خروج انگلیس از کانال سوئز از دیدگاه راهبردین برای امریکا مهم تلقی میشد. به خاطر همین دیدی که از ابتدا دولتمردان امریکا نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی داشتند، بداخلاقی و توطئه علیه این انقلاب در ساختار دیوانسالاری امریکا نهادینه شد. اسناد موجود که توسط بعضی از کارگزاران دولت موقت بازرگان در سالهای اخیر در نشریات وابسته به آنها منتشر شد نشان میدهد داستان کینه امریکا از انقلاب اسلامی ایران ربطی به اجازه ورود شاه به امریکا و جریان گروگانگیری ندارد بلکه از اساس به بنیادهای ایدئولوژیک و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و شکست فاحش امریکا در جریان انقلاب اسلامی و از بین رفتن کانون اصلی حفظ منافع امریکا در منطقه برمیگردد. اولین اقدام این دولت عنود و استکباری، ساماندهی تمامی گروهها و جریانهای کمونیستی، لیبرالیستی، منافق، سلطنتطلب، بهایی و صهیونیست و همه آنهایی که به نحوی از انقلاب اسلامی دل خوشی نداشتند، برای مقابله با این انقلاب بود.
در ۶ اوت ۱۹۷۹(۱۵شهریور ۱۳۵۹) یعنی دو ماه قبل از سفر شاه به امریکا و آغاز بحران گروگانگیری، برژینسکی در یادداشت محرمانهای به سایروس ونس وزیر خارجه امریکا مینویسد:
در پاسخ به یادداشت مورخ ۱۶جولای (۲۵مرداد) در ارتباط با برنامههای اجتماعی برای وضعیت کنونی تحولات و تغییرات در ایران، به شما اختیار داده میشود که در چهارچوب اختیارات وزارت خارجه اقدام کنید. در مورد عملیات برای اثرگذاری بر فرآیند تحولات ایران نظر رئیسجمهوری این است که این عملیات هر کجا لازم آید با هماهنگی وزارت دفاع و سیا و سایر نهادهای مربوطه با توجه به نظراتی که دوستان شاه در مشورتهای اخیر خود ابراز داشتهاند، انجام گیرد… رئیسجمهور همچنین تأکید دارد که با توجه به غیر قابل پیشبینی بودن تحولات ایران لازم است که بدون استثناء با تمام رهبران گرایشها و سازمانهای سیاسی از جمله اقلیتها و گروههای افراطی که قادر به ایجاد شورش مسلحانه علیه رژیم خمینی هستند ارتباط برقرار کرد. با وجود این ظرافتهای خاص این نوع عملیات را در ذهن خود داشته باشید. رئیسجمهور هر گونه تماس و ارتباطی چه با رهبران مذهبی و سیاستمداران پیرامون خمینی یا اعضای مخالفین و فرماندهان عالی را بدون مشورت قبلی با سیا مخالف میباشد. در صورتی که رویدادهای جدید ایران در ارتباط با منافع ملی، پیشنهاد جدیدی را ایجاب کند به کاخ سفید ارجاع داده شود.
زبیگنیو برژینسکی
اولین تجلی مقابله امریکا با ملت ایران، مسلح کردن گروههای معارض در اغلب نقاط بحرانخیز ایران، مثل کردستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، ترکمنصحرا، آذربایجان و… و ایجاد جنگهای داخلی برای بر هم زدن وحدت ملی و مخدوش ساختن تمامیت ارضی ایران بود. داستان تجاوز، آشوبگری و فتنهافروزی گروههای مسلح چپ و راست امریکایی و روسی در مرزهای ایران هنوز از حافظه تاریخی ملت ایران پاک نشده است. گروههای تروریستی سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان چریکهای فدایی خلق، حزب توده، حزب دموکرات، حزب کومله و صدها حزب مزدور ساخته دست امریکا و انگلیس و اسراییل و شوروی مثل قارچ در مقابل جمهوری اسلامی ایران قد علم کردند و هدف تمام این گروهها ناظر به سه مسئله اساسی بود: ۱. بر هم زدن وحدت ملی ۲. مخدوش ساختن تمامیت ارضی ایران ۳. به زانو درآوردن انقلاب اسلامی.
یعنی سه رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، هدف اصلی این گروهها بود. اگر بیداری و قاطعیت امام و جانفشانی فرزندان این مرز و بوم نبود بیتردید امروز آن مصیبتهایی را که امریکا بر سر عراق و سوریه و سایر کشورهای اسلامی آورد بر سر ایران میآورد. شکلگیری هستههای تروریستی داعشمسلک ابتدا در دستور کار امریکا در ایران بعد از انقلاب اسلامی بود. گروههای مزدوری که امروز از چنگ ملت ایران فرار کردند و به دامان اربابان خود بازگشتند و شعار دموکراسی و حقوق بشر میدهند همان گروههایی هستند که در ابتدای انقلاب مأموریت تجزیه ایران و نابودی انقلاب کبیر اسلامی و کشتار مردم بیگناه ایران را توسط امریکا به عهده داشتند. گروههایی که وقتی در انجام مأموریت خود ناکام شدند مانند گروه طالبان و داعش دست به ترورهای کور در کوچه و بازار زدند و بیش از بیست و پنج هزار نفر از مردم را به خاک و خون کشیدند.
اگر چه امروزه این گروهها و اربابان آنها با مطرح کردن مسائل واهی و نمایشی اعدامها، زندانها و غیره سعی در مظلومنمایی دارند و بر روی خیانتها و جنایتهای خود در ابتدای انقلاب سرپوش میگذارند و تلاش میکنند که این شقاوتهای تاریخی را- که میرفت تا برای همیشه ایران عزیز را تجزیه کند و هر تکه از آن را در اختیار امریکا و شوروی و انگلیس و دیکتاتورهای مزدور عرب قرار دهد- از حافظه نسل حاضر و نسلهای آینده پاک کنند ولی بر مورخین باوجدان و وطندوست بایسته است که با نوشتن مقالات و انتشار اسناد مربوط به این خیانتها اجازه ندهند که چهره کریه این گروههای مزدور در پشت شعارهای دموکراسیخواهی و حقوق بشر پنهان شود.
مقاله حاضر درباره آشوبهای گروههای مزدور در ترکمنصحرا توسط یکی از محققانی نوشته شده است که خود مستقیماً شاهد تحرکات عوامل این آشوبها و فتنهانگیزیها بوده و دستی در اسناد تاریخی این واقعه دارد. امیدواریم این سلسله از مقالات در روشنگری جامعه ایران به خصوص نسل جوان مفید باشد.
فصلنامه پانزده خرداد
نسخه کامل PDF