گفتمان رسمی غرب تحت عنوان تجدد، ترقی و اصلاح طلبی آمده بود که تکلیف سیاست در شریعت را جدا کند اما افرادی چون میرزای شیرازی با پیوند زدن یک عمل سیاسی ـ اقتصادی به اعتقادات مسلمانان نشان داد که فهم مسلمانان و عالمان اسلامی از نسبت سیاست و شریعت سنخیتی با فهم مسیحیان و پدران کلیسا ندارد. از این رو سیاست هیچ راهی ندارد مگر اینکه در ظل شریعت قرار گیرد. استعداد مذهب شیعه در انطباق با مقتضیات زمان، رمز کارآمدی تعلیمات فقهای ما در عصر مقابله همه جانبه با حضور دین در زندگی مسلمانان است.
در این میان اندیشه تحریم در تاریخ سیاسی ایران یکی از روش هایی است که فقهای شیعه بارها از آن برای حفاظت از زندگی مسلمانان بهره گرفتند. آنچه در این مقاله عرضه می شود گوشه دیگری از مبارزات علمای دینی و مردم ایران در مقابله با جریانات وابسته به نظام صهیونیستی و لیبرالیستی غرب است که قبل از نهضت امام خمینی تلاش می کردند به نوعی دست مسلمانان را از شاهرگ های حیاتی سیاسی و اقتصادی کشور کوتاه کنند. این اسناد نشان می دهد که علمای دین همیشه با بیداری کامل همه حرکات جریان های منحرف وابسته به بیگانگان را زیر نظر داشته و اجازه نمی دادند فضای زندگی مسلمانان آنچنان آلوده به سیاسی های استعماری گردد که دیگر امکان پیدا کردن راه چاره برای آن میسر نباشد.