بررسی تلاشهای مسعود رجوی برای دستیابی به حاکمیت در ایران
در این مقاله به بررسی تلاشهای مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق، جهت دستیابی به حاکمیت در ایران میپردازیم. وی که بعد از اعدام رهبران اولیه و اصلی سازمان مجاهدین خلق توسط رژیم پهلوی میدان را برای خود خالی دید، کوشید بر رهبری سازمان چنگ زند و آن را به عنوان نردبانی جهت رسیدن به قدرت هر چه بیشتر به کار گیرد. او به مراتب پایین قدرت راضی نبود و در حسرت رسیدن به بالاترین مراتب آن میسوخت.
زمانی که انقلاب اسلامی با از جانگذشتگیهای ملت مسلمان ایران تحت رهبری حضرت امام خمینی(س) به مراحل نهایی پیروزی رسید، اعضای سازمان مجاهدین خلق نیز همراه دیگر زندانیان سیاسی از پوسیدن در زندانهای ابد رژیم پهلوی رهایی یافتند. در آن هنگام مسعود رجوی بهترین موقعیت را برای خیز برداشتن به سوی حاکمیت به دست آورد و چنان در این زمینه حریص بود که دچار نوعی جنون قدرت گردید.
این جنون که با کیش شخصیت گره خورد او را به موجودی خودشیفته و خودکامه تبدیل کرد که همهچیز و همهکس را برای خود میخواست و اگر شخص، گروه و حتی دولتی را مانع هوا و هوس و رسیدنش به قدرت میدید در تقابل و حذف آنها توسط سازمانی مخوف که افرادش دین، دنیا و آخرتشان را در اختیار رهبری او گذاشته بودند کوچکترین تردیدی به خود راه نمیداد. عملکرد بسیار خشن و میلیتاریستی سازمان به رهبری و فرماندهی رجوی در مقابل نظام جمهوری اسلامی، اوضاع عجیب و شگفتآور حاکم بر پایگاه اشرف عراق و… مؤید تحلیل فوق است.
نسخه کامل PDF