« گوشه ای از تاریخ جدید با نگاهی جدید»
شمس الدین رحمانی
یهود با یک مثلث روبه رو بود که سه ضلعش روسیه، عثمانی و ایران بودند که برای هر سه، یک برنامه منسجم، مداوم و منضبط تهیه و تدارک دیده بود که این برنامه ها با هم ارتباط تنگاتنگ داشتند.در سال ۱۹۱۷ که هم اعلامیه بالفور حضور یهودیها را در فلسطین تثبیت میکرد تا بعد از فروپاشی عثمانی کار تشکیل اسراییل سامان گیرد و انقلاب اکتبر، روسیه تزاری را به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با رهبری کامل و قاطع یهودیان تبدیل کرد تا در تمام مدت حیات شوروی به اسم حمایت از نیرو های چپ اعراب، هم از اسراییل حمایت کند و هم اسلام و مسلمانی را از کشورهای خاورمیانه و مسلمان بردارد، ایران هم می بایست با از دست دادن نیمی از جمعیتش خلوت شود، ونیم دیگر گرفتار رضاشاه گردد. بهائی ها هم می بایست در این نقشه، جایگزین تشیع در ایران شوند تا همان حرف های پروتستانی و ماسونی و اباحی گری و آزادی مطلق فساد و فحشا را به اسم وحی نازل شده به به بهاء الله عملی کنند.