«باران استقامت و شهامت در آسمان بیابر نجف»
به روایت استاد سید حمید روحانی
زیست امام در عراق و نجف اشرف (تبعیدگاه دوم) نزدیک پانزده سال (۱۳۵۷-۱۳۴۴) با رویدادها و جریانهای گوناگونی همراه بود که از نظر تاریخی از اهمیت برجستهای برخوردار است.
در این دوران امام با سه جریان روبهرو و در سه جبهه درگیر بود:
رسالت مقدس مبارزه با رژیم شاه و رهبری نهضت اسلامی ایران از تبعیدگاه، امام را بر آن میداشت که همیشه در حال آمادهباش باشد و در مرز توان خود با آن رژیم بستیزد و از اسلام و مقدسات اسلامی و مردم ایران دفاع کند.
قانونشکنیها و ستمگریهای رژیم بعث عراق به ملت ستمدیده و بیپناه آن کشور نیز امام را آسوده نمیگذاشت و به موضعگیری در برابر آن رژیم خودکامه ناگزیر میکرد که پیامدهایی به همراه داشت.
کارشکنیها، جوسازیها و چوب لای چرخ گذاشتن عناصر واپسگرا و متعصب یا مأمور و مرموز نیز از جریانهای مشکلساز و دردسرزا برای امام به شمار میآمد و او را بر آن میداشت که در راه بیدار کردن خوابربودهها و غفلتزدههای آن حوزه و زدودن اندیشههای خام و زهرآگین آنها بکوشد و دور از موضع آشکار و مستقیم و در کارپیچ پند و اندرز و درسهای اخلاق و عرفان با مهرههای خودباخته و تاریکاندیشان وابسته که در حوزه نجف جا خوش کرده بودند برخورد کند، که به آن خواهیم پرداخت.
رویارویی امام با قانونشکنیها و تجاوزگریهای رژیم بعث عراق دامنهدار و جریانساز بود و تا روزی که امام از کشور عراق هجرت کرد، تند و کند ادامه داشت. این رویارویی گاهی سربسته و با اشاره و کنایه و گاهی به صورت آشکار و جوشکنانه دنبال میشد.
امام در سخن کوتاهی با حوزویان نجف در آذرماه۴۷، روزگار سیاهی را که برای آن حوزه در پیش بود و خطرهایی را که از سوی بعثیها برای آن حوزه پیشبینی میکرد چنین هشدار داد:
چنانچه شما منظم باشید، مهذب باشید، همه جهات شما تحت نظم و ترتیب باشد دیگران به شما طمع نمیکنند، یعنی راهی ندارند. شما خودتان را مهذب کنید و مجهز کنید برای آتیه، خود را مهیا کنید برای جلوگیری از مفاسدی که میخواهد پیش بیاید.
حوزهها خودشان را مهیا کنند برای جلوگیری و مقاومت. شما روزهای سیاهی در پیش دارید. این طور که زمینه است شما روزهای بدی خواهید دید. اینها میخواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند و شما باید در مقابل ایستادگی کنید و با حب دنیا و حب نفس نمیتوان مقاومت کرد. عالم سوء، عالم متوجه به دنیا، عالمی که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد ضررش از دیگران بیشتر است. بهانه برای خود درست نکنید که امروز مقتضی نیست. فکری بکنید که برای آتیه اسلام به درد بخورید و خلاصه یک انسان بشوید. آنها از انسان میترسند، از آدم میترسند، آنها که میخواهند همه چیز ما را به یغما ببرند نمیخواهند در دانشگاههای دینی ما و در دانشگاههای علمی ما یک نفر آدم تربیت شود از آدم میترسند. وقتی که یک آدم در حوزهای، در مملکتی پیدا شد مزاحمشان میشود. یک «سید جمال» که پیدا شد مصر را میخواست منقلب کند از بینش بردند.
اینها خوابهای خیلی عمیق برای شما دیدهاند، خوابهای خیلی عمیق برای اسلام و مسلمین دیدهاند با همان صورت اسلام، با تظاهر به اسلام خوابهای بسیار بدی برای شما دیدهاند. شما موظفید که مجهز شوید و در مقابل بایستید. اگر مجهز نشوید و ایستادگی نکنید هم خودتان به فنا میروید و هم احکام اسلام و شما مسئول خواهید بود… شما نباید غفلت بکنید. جوانها باید محکم بایستند، باید اراده خودشان را قوی کنند تا در مقابل هر ظلمی، در مقابل هر بیدادگری ایستادگی کنند و جز این چارهای ندارند.
حیثیت اسلام، حیثیت خودتان و حیثیت مملکتتان بسته به این است که ایستادگی کنید.[۱]
[۱]. سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، تهران، عروج، ۱۳۸۱، دفتر دوم، ص۵۸۰-۵۷۹.
نسخه کاملpdf