در حکومت رضاخان گذشته است، هنوز زوایای پنهان و ناگفتههای زیادی پیرامون آن وجود دارد. یکی از عمدهترین دلایل پنهان ماندن این واقعه دردناک، که آثار خیانتبار آن هنوز بر روح و روان جامعه چنگال میکشد، سیطره مطلق مورخان استبدادپرست، فرهنگستیز و دینگریز تا قبل از انقلاب اسلامی، بر تعلیم و تربیت و تمام ارکان فرهنگی جامعه بود.
غمانگیزترین ماجرای کشف حجاب در دوران استبداد رضاخانی در آنجایی خودنمایی کرد که از سوی حکومت دستور داده شد زنان معروفه (هرزه، بدکاره، خیابانی و فاسد) حق ندارند کشف حجاب کرده و بدون چادر در مجامع عمومی حاضر شوند. عجیبتر آن که اغلب کسانی که واقعه کشف حجاب را مورد بررسی قرار دادند عموماً از کنار این اقدام ناجوانمردانه حکومت رضاخان به راحتی گذشته و بدان نپرداختهاند. اقدامی که وقیحانه میلیونها زن پاکسرشت، پاکطینت و عفیف ایرانی را که حاضر نبودند عفت و شرافت خود را هزینه خوی استبدادی و استعماری نظام سرمایهداری و هوسهای مردان چشمچران و زنان بیهویت، بیریشه و بیحیا نمایند و از حجاب خود دست بردارند، همطراز زنان بدکاره و فاسد قرار دادند. اگر رژیم پهلوی در دوران سیطره ننگین رضاخان و پسرش، هیچ جنایت و خیانتی مرتکب نشده بود، همین بخشنامه که میلیونها زن ایرانی را فقط به جرم حفظ عفت و شرافت، همسان زنان فاسد قرار داد برای منفور شدن در تاریخ این ملت باید کافی دانست.