منیّت، فرعونیت و کیش شخصیت؛ آفت اخلاق اسلامی ـ بخشی از سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سید حمید روحانی در جمع اساتید اخلاق مدارس دینی سراسر کشور در مشهد مقدس ـ ۲ تیرماه ۱۳۹۰
سید حمید روحانی در گردهمایی اساتید اخلاق مدارس علوم دینی سراسر کشور در مشهد مقدس در تاریخ ۲/۴/۱۳۹۰ پیرامون اخلاق سیاسی امام خمینی اظهار کرد:
… امام در برابر اهانتها و اتهاماتی که نسبت به ایشان وارد میکردند، به شیوه امامان معصوم با بزرگواری و خویشتنداری میگذشتند و هرگز و هیچ گاه در مقام رد، جواب و تکذیب بر نمیآمدند و حتی دیگران را از هرگونه برخورد با مخالفان و معاندان، منع میکردند.
به رغم اینکه در پیروزی انقلاب اسلامی نقش منحصر به فردی داشتند نقش خود را ناچیز و بیارزش میانگاشتند و پیوسته تأکید میکردند که آنچه به وقوع پیوست از جانب خدا بود و من کارهای نیستم. خداوند متعال ملت ایران را متحول کرد و این موهبت عظمی را بر این ملت ارزانی داشت.
صداقت در امانت از ویژگیهای اخلاقی امام بود، حتی با دشمن نیز با راستی و درستی برخورد میکرد. آن گاه که خبر شهادت سیدمحمدرضا سعیدی به نجف رسید تا امام از منابع موثق تحقیق نکردند و برای ایشان ثابت نشد که آن مرحوم به شهادت رسیده است، از صدور اعلامیه خودداری ورزیدند چون نمیخواستند حتی به دشمن نسبت ناروا بدهند.
آن روز که امام آتشبس را پذیرفتند، مردم ایران سیلآسا به سوی جبهههای جنگ سرازیر شدند. دریایی از انسانها در مراکز جنگی پدید آمد فرماندهان جنگ به امام پیشنهاد دادند اکنون که جمعیت انبوهی به جبههها آمده است فرصت خوبی است که ایران با حملهای برقآسا بخشهایی از خاک عراق را تصرف کند تا اگر فردا پشت میز مذاکره نشست، از موضع قدرت باشد و مراکزی از خاک عراق را در دست داشته باشد. امام پاسخ دادند اکنون که آتشبس را پذیرفتیم بر خلاف آن عمل نمیکنیم. حمله مقطعی به خاک عراق را پس از اعلام آتشبس بر خلاف اخلاق اسلامی میدانستند از این رو، آن را رد کردند.
سیدحمید روحانی در ادامه افزود:
باید بگویم متأسفانه برخی از دولتمردان ما از اخلاق اسلامی بیبهرهاند به راحتی پیمانشکنی میکنند، به آسانی قانون را زیر پا میگذارند به ملت پشت میکنند، امر و فرمان مقام معظم رهبری را نادیده میگیرند و خود را در برج عاج میبینند و این نشان از منیت، فرعونیت و کیش شخصیت آنان دارد.
آقای احمدینژاد اگر ـ طبق آیه شریفه لقد کان فی قصصهم عبره لأولیالالباب ـ صاحب عقل و خرد بود و از سرگذشت گذشتگان عبرت میگرفت امروز به همان چاه و چالهای نمیافتاد که خودپرستان و قدرتطلبان در آن افتادند. این راهی که امروز آقای احمدینژاد در پیش گرفته است بیراههای است که بنیصدر، کروبی، میرحسین موسوی در آن افتادند و سقوط کردند و امیدوارم که او پیش از آنکه به گرداب سقوط بیفتد برگردد و خود را اصلاح کند.
او فکر میکند که مردم ایران که به امثال بنیصدر، موسوی و کروبی تودهنی زدند لابد با آنها پدرکشتگی داشتند! و با او لابد عقد اخوت بستهاند!! در صورتی که مردم ایران آن افراد را با اینکه برخی از آنان مانند کروبی سوابق درخشانی در مبارزه داشتند از یاران امام بودند، در راه مبارزه و انقلاب زجرها دیده و شکنجهها شده بودند با وجود این، وقتی در برابر مقام معظم رهبری ایستادند، طرد کردند و دست رد بر سینه آنها زدند.
و بیتردید اگر آقای احمدینژاد خدای نخواسته بخواهد در برابر رهبری نافرمانی کند بر خورد ملت قهرمانپرور ایران با او به مراتب کوبندهتر و شکنندهتر از برخوردی بوده است که با دیگر خودخواهان و قدرتطلبان صورت دادهاند، چون او سابقه درخشانی ندارد تا ده سال پیش مردم ایران اصولا او را نمیشناختند.
او برای فرار از پاسخ به قانونشکنی، باندبازیها و خرابکاریهای خود، دائما فعالیتهای خود را به رخ میکشد: «بگذارید ما کارمان را بکنیم»! «بگذارند ما کارمان را بکنیم» انگار تخم دو زرده کرده است! باید به جناب احمدینژاد گفت:
اولا این خدماتی که صورت گرفته و میگیرند کار تنها جنابعالی نیست این نظام جمهوری اسلامی است که طبق یک برنامهریزی درازمدت، در راه پیشرفت کشور و خدمت به ملت کار میکند. افراد میآیند و میروند لیکن برنامه سازندگی همواره ادامه دارد و ادامه مییابد ثانیا کاری ارزش دارد که در آن خدا باشد، در آن خلوص باشد مانند امام که کار معجزهآسای خویش را نیز نمیبیند و آن را ناچیز میشمرد اگر انسان به خاطر اینکه قدمی برای مردم برداشته تا آن پایه دچار غرور شود که خود را فرعون زمان پندارد و اگر زمینه ببیند ادعای خدایی کند، این کار ارزشی ندارد. برای او جز وزر و وبال چیزی به همراه ندارد. ثالثا کار و خدمت هیچ گاه خیانت را توجیه نمیکند با دستاویز اینکه ما داریم برای مردم کار میکنیم، نمیتواند اسلام ایرانی را مطرح کرد و در واقع اسلام امریکایی را ترویج کرد. این خیانت است.