مبارزه علیه رژیم پهلوی، از مدتها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی قشرهای مختلف مردم و با رهنمودهای امام خمینی آغاز شده بود. این مخالفتها و مبارزات، حتی به نزدیکان دربار نیز سرایت کرده بود؛ به گونهای که افرادی از خاندان پهلوی و همچنین ارتشیان که شاه همواره بر روی آنها تکیه کرده بود، با نهضت امام همراه شدند؛ تا جایی که حتی جان خود را در این راه فدا کردند.
گفتنی است ارتش در دوره پهلوی یکی از مهمترین ارکان حکومت محسوب میشد و شاه بر تربیت ارتشیان تأکید زیادی داشت و در این راستا نیز از کمکهای امریکاییها به شدت بهرهمند شد. بالطبع این کمکها خود منجر به دخالت امریکا در امور داخلی ایران شد. بنابراین وابستگی ارتش و حضور اجباری آنها در جریان سرکوب و کشتار مردم منجر به انزجار ارتشیان از رژیم پهلوی شد. با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب، افشاگریها و مبارزات امام حتی به داخل پادگانها نیز کشیده شد و تعدادی از ارتشیان که از پیش، زمینه فکری داشتند از فرمان مقامات مافوق خود سرپیچی کردند و به صف مبارزین پیوستند. از این رو در تاریخ ۲۰آذر ۱۳۵۷ چند تن از ارتشیان متدین در پادگان لویزان، به طور خودجوش اقدام به مبارزه مسلحانه علیه فرماندهان خود نمودند و دست به اسلحه بردند و عدهای کشته و زخمی شدند.
مقاله حاضر درصدد است با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از منابع اصلی (اعم از کتابها و روزنامهها)، به بررسی شرح چگونگی این حادثه و دلایل اجراکنندگان و در نهایت به پیامدهای آن بپردازد. از جمله مهمترین نتیجه این واقعه، تضعیف روحیه شاه و در نهایت خروجش از کشور بود. همچنین بلافاصله، بسیاری از ارتشیان که تکیهگاه اصلی رژیم محسوب میشدند، به مبارزان پیوستند.
نسخه کامل PDF