جنبش اجتماعی مشروطه در ایران، واکنشهای مختلفی از جانب قشرهای مختلف مردم به دنبال داشت؛ به ویژه که درخواستهای مردم ابتدا برای تأسیس عدالتخانه بود و سپس تبدیل به مشروطه گردید. در جریان مشروطه علمای مشروطهخواه بر اساس مسئولیتهایی که احساس میکردند از سوی شریعت بر عهده آنها نهاده شده است، سخنانی ایراد نموده، نظریاتی ارایه داده و مکتوباتی از خود به یادگار گذاشتهاند.
در این میان با وجود بهرهبرداری از آثار بسیاری از این عالمان دین، آرا، اقوال و دیدگاههای برخی از آنها کمتر مورد توجه مورخان، محققان و پژوهشگران قرار گرفته است که آثار و اندیشههای آیتالله حاج میرزا صادق مجتهد تبریزی، به خصوص دو رساله وی که علیه مشروطه نگاشته شده، در زمره مواردی قرار دارد که در باب آنها اعتنای چندانی از جانب اصحاب نقد و نظر حوزه مشروطه صورت نگرفته است.
وی در رسالات خود مشروطه را به صراحت مخالف اسلام و شریعت دانسته و دیدگاههای خود در مورد دخالت مردم در امور حکومتی، مجلس شورا و نمایندگان مجلس را بیان نموده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بعد از پیروزی جنبش مشروطه به دلیل تندروی برخی مشروطهخواهان و زاویه گرفتن تعداد قابل توجهی از گردانندگان اصلی مشروطه با موازین دینی و شرعی، برخی از علما از جمله میرزا صادق مجتهد تبریزی بهرغم جانبداری از مشروطه اول، در ادامه به همراه حاج میرزا حسن مجتهد در صف مشروعهخواهان درآمده، از انجمن اسلامیه ضد مشروطه تبریز هواداری کرده و مشروطهطلبان را بابی خوانده و در نهایت بعد از چندی، انزوا و کنارهگیری را پیشه خود نموده است.