استر و مردخای چه کسانی هستند؟
به مناسبت سالروز «پوریم»
در عهد عتیق کتاب استر، معرفی نسبتا جامعی از استر و جایگاه وی بهعنوان ملکه دربار خشایارشا ارائه میشود او جایگزین ملکهای به نام وشتی میشود که پیش از این از خواست خشایارشا برای حضور در میان میهمانان تمرد کرده بود و البته دلیل اخراج وشتی از دربار و انتخاب استر به عنوان ملکه نیز از نکات مبهم تاریخی است. در همین زمان خشایارشا وزیری به نام هامان داشته که بنا بر نظر نویسنده کتاب استر در عهد عتیق دشمنی دیرینه با یهودیان داشته است و با بدگویی از یهودیان و ایجاد ترس از آنها در دل شاه برنامه از میان بردن یهودیان در امپراطوری را طراحی کرده و فرمان آن را از شاه اخذ نموده و با قرعه (پوریم) روزی را جهت اجرای این فرمان که ۱۲ ادار مطابق با ایام پایانی ماه اسفند در تقویم خورشیدی، بوده است، تعیین میکند.
مردخای عمو یا عموزاده استر که تأثیر بسزایی در پرورش و تربیت استر داشته است خبر این نیت هامان را به استر میرساند و استر علیرغم ممنوعیتهای درباری و رسوم حاکم با یک از خود گذشتگی [!!!] از شاه تقاضای ملاقات میکند و سپس وی و هامان را به دو ضیافت در دو روز متوالی دعوت مینماید و در ضیافت دوم پرده از یهودی بودن خود بر میدارد و هامان را طراح توطئه علیه قوم خود معرفی میکنند. بدین ترتیب هامان بردار آویخته میشود مردخای جای آن را تسخیر میکند و فرمانی برای خنثی کردن فرمان اول از جانب شاه صادر شد و در روزهای معین ماه ادار ۷۵۰۰۰ ایرانی بنا بر نص تورات قتل عام میشوند و از آن زمان به بعد در چنین روزی یهودیان به جشن و سروری با عنوان «پوریم» میپردازند و قهرمانان این جشن که هم اکنون مقبره هر دو آنها در همدان وجود دارد محترم هستند و تکریم میشوند در باب این داستان از کتاب مقدس و تورات که بنا بر نظر عدهای خود مردخای آن را نوشته است نظریات متعدد و بعضا متناقضی وجود دارد.
عدهای معتقدند این اتفاق در تاریخ ایران باستان افتاده است منتهی نه با این تعریف که کتاب مقدس از آن دارد البته جهت دریافت دقیق از آن خوانندگان محترم را به مطالعه دقیق آن فرامی خوانیم؛ چرا که مطالعه متن تورات قضاوت در خصوص صحت و سقم واقعه را آسان تر میکند…
عده دیگر در خصوص محتوای داستان نظریه متفاوتی دارند. به ویژه برای نشان دادن چهره خبیثی از هامان او را عامل اخراج و طرد وشتی، ملکه اول خشایارشاه از دربار میدانند. بدین صورت که وی به خشایارشا پیشنهاد میدهد که وشتی با آن چهره زیبای خود در جمع میهمانان پادشاه درآید و حال آنکه هامان از روحیات وشتی مطلع بوده و تمرد وی از این فرمان را حدس می زده است.
دیدگاه یهودی برای تحکیم استوانه های داستان نگاه شیطانی هامان به استر و قصد سوه به وی را نیز چاشنی داستان کرده که مجازات او را در پی داشته است و حتی او را مخالف سرسخت هموکان از وزرای مورد احترام خشایارشا معرفی میکند. دیدگاه یهودی در پرورش این داستان و تفاسیر پس از آن تا این حد پیش میرود که هامان را عمالیقی معرفی کند که دشمنی تاریخی با یهودیان داشتهاند یا اینکه چون وی به وزارت رسید مردخای وی را تعظیم نکرد و قس على هذا.
البته طبیعی است که مخالفان این دیدگاه نیز نظریات دیگری داشته باشند و حتی تبعات ناشی از توطئه مردخای و استر را برای ایران بسیار سهمگین بدانند و مدعی خاموشی تمدن ایرانی برای ۴۰۰ سال پس از آن شوند و حتی بر این اعتقاد باشند که تعداد کشته شدگان ایرانی بسیار بیشتر از ۷۵۰۰۰ هزار نفر است.
نگارنده در این مقال تنها برای ایجاد یک زمینه و آشنایی با استر و مردخای و جریان منسوب به آن دو در تاریخ ایران و تاریخ جهانی یهود، مروری این چنین و گذرا به این داستان داشت. در صورتی که مطالب مهم و شگفت پس از یک تحقیق مفصل از این واقعه برای بسیاری از علاقه مندان و محققان شنیدنی و خواندنی است و البته برای عدهای هم باعث تأسف؛ چرا که در این جریان حداقل ۷۵۰۰۰ نفر قتل عام شدهاند و بنابر نص توراتهای قدیمیتر ۷۷۰۰۰ نفر. بگذریم از اینکه هم اکنون عده ای همچون شجاع الدین شفا در آثاری نظیر «تولدی دیگر بر این اعتقادند که کتاب استر در تورات رمانی بیش نیست و برای اثبات نظر خود به افرادی همچون ولتر یا نشریه معتبر Monde De La Bible متوسل میشوند.
به هر حال این داستان وجود دارد و عده ای هم در این خصوص نظریاتی دارند و مهم و تعجب آنکه این نظریات دائما با اوضاع و احوال روز تغییر میکند. بهعنوان مثال کتابهایی همچون «تاجگذاری استر» که در ایران چاپ شده است مطالبی جدید مطرح میکند؛ از جمله اینکه وشتی اساسا ملکه هرزهای بوده است و در غیاب خشایارشاه که برای جنگ با یونانیان از پایتخت دور شده بود به هوسرانی و برپایی مجالس عیش و عشرت میپرداخته است در این روایت از استر به عنوان زنی یاد میشود که بسیار پیش از این در دربار بوده و خدمت میکرده است. دختری پاک که به هیچ روی در سوابق درباری آن هرزگی نمییابیم و اتفاقا شاه نیز در یک نظر در مجلسی دیگر فریفته جمال و پاکی او شده و مترصد فرصتی بوده است تا به وصال او برسد.
برنار ابر و همکارش در تاجگذاری استر بر آن هستند تا روند انتخاب استر را به عنوان ملکه جدید منطقی و بسیار قانونمند جلوه دهند و حتی برای مظلوم نمایی افزون بر دشمنی هامان با یهودیان در پایان داستان شماتت خشایارشا را در قبال استر خلق میکنند و اینکه پس از کشتار ۷۵۰۰۰ ایرانی خشایارشا تازه متوجه مطالبی از پیشینه استر میشود و او را مورد سؤال قرار میدهد و تازه بعد هم استر خودکشی می کند، آن هم نه به دلیل سرخوردگی و افسردگی ناشی از واقعه پوریم بلکه به دلیل بیگناه بر دار شدن هامان بیگناه.
در پایان این داستانسرایی غیر واقعی نویسنده در عین موفقیت کامل یهودیان در این دسیسه با خلع مردخای توسط خشایارشا، باز هم چهره مظلومی از یهود میتراشد و پایانداستان این خوی خشن و طبیعتا ضد یهود ایرانیان و خشایارشا است که القا میشود.
در فیلم «شبی با پادشاه» از استر به دختری یاد میشود که شدیدا مشتاق رفتن به اورشلیم و حتی بازگشت یهودیان به آن دیار است و حال آنکه در باب رسالت معنوی و روحیات الهی و نیات خدا پرستانه استر و مردخای حتی در کتاب استر از عهد عتیق نیز هیچ نمییابیم.
منبع: از جولانگاه استر تا وادی صهیون، علیرضا سلطانشاهی، صص۱۷۷-۱۷۲.