شناخت جریانات سیاسی برای تحلیلهای دقیقتر و انتخابهای بهتر ضروری است؛ به ویژه اگر جریان مورد نظر در مقاطع مختلف، حاکم بر امور اجرایی کشور نیز باشد. «اعتدال» یکی از جریانات سیاسی ایران است که به رغم تأثیر سیاسی قابل توجه، کمتر شناخته شده است و در مورد چهارچوب فکری، روشی و ارتباطی آن به اندازه کافی بحث علمی و مستند صورت نگرفته است و همین امر باعث شده سیاستورزان این جریان نخبهسالار با ابهام استراتژیک برای رسیدن به اهداف خود دست به اجماعسازی نخبگانی بزنند و حتی گامهایی را برای تغییر قانون اساسی بردارند.
شناخت این جریان ضروری است؛ چراکه در عین عدم اعتقاد جامع به مبانی سیاسی اسلام و واگذار کردن سیاست به عقل و عرف جوامع سکولار توسعهیافته، خود را تابع شریعت و رهرو ولیفقیه و مراجع عظام تقلید جا میزنند و از این رهگذر علاوه بر خطر بدعتگذاری دینی، منافع ملی را با وابستگی فکری و سیاسی خود به مخاطره میاندازند.
البته شاخصههای فکری این جریان محدود به موارد پیشگفته نیست و «عملگرایی»، «نسبیگرایی سیاسی» و «تساهل و تسامح اجتماعی» را از دیگر شاخصههای این جریان میتوان نامید که در این مقاله هر کدام از عناوین فوق در جایگاه خود مورد بررسی قرار گرفته است.