وحدت استراتژیک لیبرالیسم و انجمن حجتیه در برابر خط امام (ره)
گفتگوی بدون سانسور سید حمید روحانی با خبرنگار سیاسی ایرنا
سید حمید روحانی روز سهشنبه در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار سیاسی ایرنا اظهار داشت:
ارتباط غالب عالمان دینی و مقامات روحانی با دولت احمدینژاد تا پایهای حسنه است. وی افزود:
دولت او از پشتیبانی روحــانیان وارستهای که در خط امام هستند برخـوردار است، لیکن به نظــر میرسد عوامل نفوذی و مرموزی برآنند که ارتباط میان دو طرف را تیره و آشفته کنند و از آب گلآلود ماهی بگیرند.
حضور عنصر مرموزی به نام مشایی (که گفته میشود پیشینه انجمنی دارد) در کنار رئیسجمهور محترم، نه تنها مایه سست شدن ارتباط روحانیان با دولت میشود، بلکه به پایگاه مردمی دولت نیز آسیب سنگینی وارد میکند و برای مردم نسبت به آقای احمدینژاد ذهنیت منفی پدید میآورد.
**وحدت استراتژیک لیبرالیسم و انجمن حجتیه در برابر خط امام(ره)
روحانی، دو جریان مرموز و بدپیشینه را مایه ناهنجـاری و اختلافافکنی میان مسئولان نظـام و جامعه روحــانیت دانست و افزود:
یکی از این دو جــریان «انجمن حجتیه» است که بزرگترین خطــر برای اسلام، انقلاب و نظــام جمهوری اسلامی بهشمار میآید و دومی جریان لیبرالیستهـا است که همواره در خدمت استکبار جهانی و در رأس آن شیطــان بزرگ و صهیونیسم بینالمللی قــرار دارند و آرزوی دیــرینه آنان این است که انقلاب اسلامی را به مسلخ ببرند و زیر پای چکمهپوشان خـونآشام امریکایی ذبح کنند و باید دانست ملت ایران به ویژه روحانیت تاکنون از این دو جریان آسیبهای سنگینی دیده است. برخــی از روحانیان ما را، انجمن حجتیه و برخی دیگر از آنان را لیبرالها از خط امام جدا کردند و به سقوط کشانیدند. امام خمینی نیز از آغــاز نهضت پیوسته خطر لیبرالیستها و اعضای انجمن حجتیه را گوشزد میکردند و اینکه در پیامی اعلام کردند «تا من هستم نخواهم گذاشت قدرت به دست لیبرالیستها بیفتد» برای این بود که پیشبینی میکردند که شماری از روحانیان در آینده فـریب این جریانهــای شیطانی و وابسته به استکبار جهانی را میخورند و با شعارهـای ضدانقلابی جهانخــواران همصدا میشوند و راهشان را از مردم و نظام اسلامی و ولایت فقیه جدا میکنند.
سید حمید روحانی در خصوص ادعای عدهای مبنی بر اینکه امام در نجف اشرف با گروههای سیاسیای که دارای مشربهـای مختلف بودند، حتی با عناصر سکولار، دیدار و گفت و گو میکردند گفت:
امام در طول اقــامت خود در نجف اشرف، هیچگــاه گروههای سیاسیای را که زیر نام و عنوان حــزبی میخواستند با ایشان ملاقات کنند به حضور نپذیرفتند. به یاد دارم که جبهه ملی خـارج کشور چند بار با عنوان حزبی از ایشان تقاضای ملاقــات کرد، اما امام نپذیــرفتند، لیکن عدهای از ایرانیان بدون اینکه مشخص باشد دارای چه عقیده، مرام و وابستگی گــروهیای هستند به حضور امام میرسیدند و امام یک سلسله رهنمود و پند و اندرز به آنان میداد. در پی بازگشت امام به ایران در بهمن ماه ۱۳۵۷ نیز دیدیم که وقتی چریکهــای فدایی خلق طی اعلامیهای اعلام کردند که به دیدار امام خواهد رفت، دفتر امام بیدرنگ اعلام کرد که امام از دیدار با آنها خودداری میکند و آنان را به حضور نخــواهد پذیرفت و این خود گواه دیگری است که امام، افراد وابسته به احزاب و گروههای منحرف را با عنوانهای حزبی و سازمانی نمیپذیرفتند.
سیدحمید روحانی درباره نقش روحانیت در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی بیان داشت:
در مقطعی از تاریخ، شیعه در ایران مهدورالدم بود به طوری که روحانیانی مانند میرحامدحسین نیشابوری (که بنا به روایتی جد اعلای امام میباشند) به هند و کشمیر هجرت کردند. در این دوران شیعیان ایران امنیت نداشتند و جـانشان در خطر بود.
وی افزود:
با گذشت این دوره سخت بر شیعیان، آنهــا توانستند استقلال و امنیت خود را بهدست بیاورند. علما در صحنه سیاسی ایران حضور یافتند و تلاش کردند جلوی یک سلسله انحرافها و اعوجاجهــا را بگیرند به عنوان مثال در دوران صفویه که احساس کردند شاهــان صفوی میخواهند خــانقاه را به جای مسجد قرار دهند و همچنین پیر و مرشد را به جای مفتی و مجتهد قرار دهند، با اینکه قدرت مبارزه نداشتند اما تلاش کردند با شیوههــای دیگر، مکتب تشیع را حفظ کنند به طوری که اجازه ندادند مکاتب دیگر به جای مکتب تشیع حاکم شود.
رئیس بنیاد تاریخپژوهی ایران معاصر با اشاره به حرکات علما و وضعیت تشیع در دوره قاجار تصریح کرد:
در دوران قاجار شیعیان آگاهی بیشتری کسب کردند و آمادگی مبارزه و مقاومت را داشتند. در این مقطع، حـرکت علما به صورت تند و قهرآمیز بود به عنوان مثال آیتالله ملا علی کنی فراماسونرها را تکفیر کرد و در پی این حـرکت، مردم فراموشخانه را آتش زدند. در جریان قرارداد رویتر هم برخورد شدید و مقابله علما موجب لغو این قرارداد از سوی ناصرالدین شاه شد.
وی با بیان اینکه در مقاطع بسیاری از تاریخ، علما و روحانیان در صحنه سیاسی کشورمان نقش خود را به درستی ایفا کردهاند اذعان داشت:
روحانیان همواره در مقابل زور، ظلم و تجـاوز ایستادهاند. این موضوع را به خوبی در جریان حــرکت سیدجمالالدین اسدآبادی، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه و در حرکت آیتالهی مدرس علیه رضا شاه میبینیم.
** در دوره نهضت، روحانیان سخن امام(ره) را در سراسر کشور منتشر کردند.
این پژوهشگر تاریخ درباره ادعــای برخی گروهها مانند نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق مبنی بر نفی نقش روحـانیت در زمینهسازی پیروزی انقلاب اسلامی تصریح کرد:
زمانی که حضرت امام(ره) نهضتشان را آغاز کردند امکـانات الکترونیکی و یا فرستندهای در اختیار نبود. حتی نمیتوانستیم صدای امام(ره) را ضبط کنیم؛ در واقع بدین شکــل سخن امام(ره) از چهاردیواری مسجد و منزلشان فراتر نمیرفت.
وی افزود:
در این شرایط چه کسی پیام امام را به سراسر کشور منتقل میکــرد و مرجعیت، رهنمودها، فتاوی و دیدگــاههای ایشان را به مردم میرساند؟ هنگامی که امام اعلامیه میدادند و یا در حوزههای علمیه و مساجد سخنرانی میکردند روحانیان، بسیج میشدند و پیام ایشان را در سراسر کشور منتشر میکردند و مردم را آگاه میکردند.
مورخ نهضت امام خمینی با تأکید بر اینکه از آغاز نهضت امام، یعنی بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، زندانهای شاه از روحانیان خـالی نشد، خاطرنشان کرد:
در این مقطع زمانی بسیاری از روحانیان در زندانهای شاه تحت شکنجههــای وحشیانهای قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. افرادی مانند سیدکاظم قرشی، سعیدی و غفاری یا در زندان مستقیما زیر شکنجه شهید شدند و یا بر اثر شکنجههایی که بر آنان وارد شد بعدها در اثــر بیماری به شهادت رسیدند. این روحــانیان بودند که رسالت حضرت امام را پاس داشتند و در جهت پیشرفت این رسالت کارهای ارزشمندی انجام دادند.
** پاسخ به ادعاهای نهضت آزادی و جبهه ملی مبنی بر نقش مؤثرشان در زمینهسازی انقلاب
وی درباره سوابق حــرکت گروههــایی مانند نهضت آزادی و جبهه ملی در مقطع زمینهسازی انقلاب اسلامی گفت:
اگر بررسی کنیم متوجه میشویم گروههــایی مانند نهضت آزادی و جبهه ملی بین سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۶ یک اعلامیه هم منتشر نکردند. در آن زمان امام، روحــانیان و مردم در صحنه حضور داشتند؛ اعلامیه میدادند، شکنجه میشدند و زندان میرفتند. در این زمان گروههای سیاسی که جبهه ملی و نهضت آزادی در رأس آنها قرار داشتند در صحنه حضور نداشتند.
سیدحمید روحانی در ادامه بیان داشت:
آخــرین اعلامیه نهضت آزادی در سال ۱۳۴۳ منتشر شد؛ پس از آن تا سال ۱۳۵۶ اعلامیهای از آنان دیده نشد و اعلامیه بعدی آنان در سال ۱۳۵۶، پس از ۱۲ سال سکوت، به چاپ رسید. در واقع نهضت آزادی زمانی به صحنه آمد و اعلامیه داد که فـریاد «مرگ بر شاه» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در سراسر کشورطنینانداز شده بود. این شعارهـا را چه کسی بهراه انداخت؟ مردمی که در سال ۱۳۵۶ انقلاب آفــریدند ازحمایت و راهنمایی چه مقــامی برخــوردار بودند؟ چگونه مردم توانستند به این مرحـله برسند؟ در این مقطع این گــروههــا یا اعلامیه نمیدادند و یا اعلامیههایشان در جهت دفــاع از حکومت و جمهوری اسلامی نبود چون آنها هدف براندازی نداشتند.
** در اساسنامه نهضت آزادی بر وفاداری به نظام شاهنشاهی تأکید شده است.
وی با بیان اینکه نهضت آزادی بر طبق اساسنامه، وفادار به نظام شاهنشاهی است اظهار داشت:
زمانی که نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ اعلام موجودیت کرد صریحا گفت: «سلطنت باید نسل در نسل در خاندان پهلوی باقی بماند.» مهندس بازرگان میگفت: «ما قانون اساسی را به صورت دربست قبول داریم» و حتی تعبیر میکرد: «اینطور نیست که برخی از مفاد آن را قبول داشته باشیم و برخی از مفاد آن را قبول نداشته باشیم.» او به اصول ۳۰، ۳۱ و ۳۲ متمم قانون اساسی اشاره میکرد که میگوید باید سلطنت در خاندان پهلوی باشد.
نویسنده کتاب نهضت امام خمینی افزود:
حسن نــزیه، از اعضای برجسته و بنیانگذار نهضت آزادی، هم در سال ۱۳۴۰ به صراحت بیان کرد: «ما قـانون اساسی را قبول داریم و معتقدیم که سلطنت باید نسل در نسل در خاندان پهلوی باقی بماند.» در واقع منظور او این بود که آنها به شاه وفادار هستند. همچنین حرکتهـای این گروه در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود یعنی اینها خواهـان آزادی انتخــابات، آزادی مطبوعات، آزادی بیان و آزادی تشکیل احزاب در چارچوب نظام شاهنشاهی بودند.
** شکست بازرگان در قانع کردن امام برای بیرون نکردن شاه از کشور
وی با اشاره به حرکــات نهضت آزادی در سال پیروزی انقلاب اسلامی بیان داشت:
در سال ۱۳۵۷ که انقلاب اوج گرفته بود رژیم شاه در شرف از هم پاشیدگی بود. در این زمان مهندس بازرگــان به فرانسه رفت تا امام را قانع کند که شاه را بیرون نکند. او به امام گفت: «اکنون که شاه قبول کـرده است که سلطنت کند نه حکومت، شما هم بپذیرید که او بماند.» اگر حضرت امام در زمینهسازی پیروزی انقلاب نقشی نداشت چگونه چنین شرایطی فراهم شد و رژیم شاه در معرض فروپاشی قرار گرفت؟ آیا نهضت آزادی با شعار «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» انقلاب آفریدند و ملت ایران را در راه واژگونی تاج و تخت شاه به صحنه آوردند؟!!
** اگر نهضت آزادی مردم را بسیج کرد چرا مردم در حمایت از امام شعار میدادند؟
رئیس بنیاد تاریخپژوهی ایران معــاصر در پاسخ به ادعای نهضت آزادی مبنی بر نقش مؤثر این گــروه در زمینهسازی انقلاب و بسیج نیروهــای مردمی در دوران نهضت و نفی نقش روحانیت و حضرت امام، این پرسشها را مطرح کرد:
نهضت آزادی در میان مردم چقدر پایگاه داشت؟ اگر نهضت آزادی مردم را بسیج کرد چــرا مردم به نفع امام شعار میدادند؟ چرا مردم شعاری برای حمایت از نهضت آزادی سر ندادند؟ چرا مردم خواهــان بازگشت امام بودند؟ چـرا مردم رهبری امام را پذیرفته بودند؟ چرا نهضت آزادی ناچار شد در اعلامیههای خود از امام حمایت کند؟
وی افزود:
پس از ناکام ماندن مهندس بازرگـان در قانع کردن امام برای بیرون نکردن شاه، او به حــالت قهر به ایران بازگشت. اعضای نهضت آزادی در خارج از کشور مانند ابراهیم یزدی و قطبزاده نگران شدند که این برخورد مهندس بازرگــان بر روی مردم ایران اثر منفی بگذارد و نهضت آزادی در میان مردم بیاعتبار و بدنام شود بنابــراین نهصت آزادی خــارج از کشور علیه بازرگان بیانیه داد و با محکوم کردن او از امام حمایت کرد.
سیدحمید روحانی با بیان اینکه حرکات گروههایی مانند نهضت آزادی نشان میداد آنها ناگزیرند به دنبال امام حرکت کنند اظهار داشت:
تا سال ۱۳۵۶ هدف نهضت آزادی غیر از مبارزات پارلمانتاریستی بود؟ پس شعار جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی از کجا آمد؟ از طرفی آنها در میان مردم چقدر اعتبار و آبرو داشتند که بتوانند مردم را بسیج کنند؟ اگر اینهـا مردم را بسیج کردند چرا مردم به حمایت از امام و روحانیت برخــاستند و چرا شعارهای مردم در حمایت از روحانیت بود؟ چـرا مردم در راه سرنگونی شاه بهپاخــاستند؟ مگر نه این است که شعار نهضت آزادی و دیگر گروههــای سیاسی این بود که «شاه سلطنت کند، نه حکومت»؟!
** تناقض سخنان امروز نهضت آزادی با سخنان بازرگان در تأیید امام
وی با اشاره به اینکه نهضت آزادی ناچار بود راه امام را تأیید کند تصریح کرد:
نهضت آزادی در مقطعی خود را ناگزیر میدید که از ولی فقیه حمایت کند. حتی مهندس بازرگــان در سخنرانی خود گفت: «حر در مقابل امام حسین(ع) تسلیم شد. چقدر خوب است که بختیار لر هم بختیار حر شود و به حسین زمان تسلیم شود.» اگر آنها نقش امام را در پیروزی انقلاب قبول ندارند چـرا در آن مقطع امام را رهبر ایران، حسین زمان و رهبر انقلاب خطاب میکردند؟
** پاسخ به ادعای منافقین مبنی بر نقش مؤثرشان در به ثمر رساندن انقلاب
این پژوهشگر تاریخ درباره ادعــای سازمان منافقین مبنی بر نقش مؤثر این گـروه در پیروزی انقلاب اسلامی بیان داشت: سازمان منافقین در سال ۱۳۴۹ اعلام موجودیت کرد. نمایندگان این سازمان به نجف آمدند تا امام را قانع کنند که به نفع آنها اعلامیه بدهد. امام نپذیرفتند و آنها را تأیید نکـردند؛ این موضوع نشان میدهد که امام به عنوان رهبر انقلاب و نهضت مورد تأیید عموم مردم بودند و به همین دلیل که این گروهها تلاش داشتند از حمایت امام برخوردار شوند.
وی در ادامه تأکید کرد:
با اینکه طرح حکومت اسلامی از جــانب امام اعلام شده بود سازمان مجاهدین خلق در بیانیهها و اعلامیههای خود هیچگــاه بحث حکومت اسلامی را مطرح نکرد و از این طــرح امام پشتیبانی بهعمل نیاورد. آیا میتوان باور کرد گروهکی که هیچگاه از طرح حکومت اسلامی حمایت نکرده است در آوردن مردم ایران به صحنه با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نقش داشته است؟ این گروههــا چه شعــاری در راستای حکــومت اسلامی سردادند؟ شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» از سوی چه کسانی مطــرح شده بود؟ این گــروههــا شعار «جمهوری اسلامی» را در کدام اعلامیه و سخنرانی خود مطرح کردند؟
نویسنده کتاب نهضت امام خمینی(ره) با بیان اینکه سازمان مجــاهدین خلق در موضعگیریها و بیانیههــایش هرگــز از اسلام و حکومت اسلامی حرفی نزد گفت:
به دلیل عدم پایبندی این گروهها به اسلام دیری نپایید که فساد درونسازمانی این گروه برملا شد. به طوری که برخی از زنان شوهردار عضو سازمان مجــاهدین خلق حامله از زندان سردرآورند. وقتی پدر میرفت بچه را تحویل بگیرد مادر صریحا میگفت این بچه شوهرم نیست بچه یک نفر دیگر است!
**شکایت مردم از سازمان مجاهدین خلق به حضرت امام
وی با اشاره به تسویههـای درونسازمانی منافقین اذعان داشت:
تغییر ایدئولوژی آنها بزرگترین ضربه را به اسلام زد. با این اوصاف آیا آنها در میان مردم اعتبار و آبـرو داشتند که مردم را بسیج کنند؟ سازمــان منافقین در سال ۱۳۵۵ به این نتیجه رسید که مبارزات مسلحانه در ایران راه به جایی نمیبرد. بنابراین حرکات مسلحانه فـروکش کرد و به دلیل اینکه هدف آنها نه جمهوری اسلامی و نه اسلام بود، در نهــایت به قــدری در میان مردم بیآبـرو و بیاعتبار شدند که ناگــزیر شدند از صحنه کنار بروند و برخی از آنها هم در تسویه درونسازمانی کشته شدند.
روحانی درباره شکایت مردم از سازمان مجاهدین خلق به حضرت امام(ره) بیان داشت:
وقتی سازمان مجاهدین تغییر ایدئولـوژی را مطرح کرد، بسیاری از مردم مبارزه را محکوم کردند و گفتند باعث میشود جوانها گرایش مارکسیستی پیدا کنند، لذا از ایران و بسیاری از کشورهای دیگر به امام در نجف نامه نوشتند و عنوان کردند: «شما با اعلامیههایتان جوانان را تحـریک میکنید و آنها را به صحنه میآورید و کمونیستها هم مانند گربهای که در کمین موش نشسته باشد جوانان را در اختیار میگیرند و بدین شکـل کمونیسم را رواج میدهند» و حتی این موضوع مطــرح شد که حــرکت امام موجب زمینهسازی برای تبدیل ایران به یک کشور کمونیستی شده است.
وی افــزود:
سازمان منافقین با عمل و رفتار کمونیستی خود نه تنها زمینه را برای پیروزی انقلاب فراهم نکــرد بلکه زمینهساز فعالیت کسانی شد که مدعی جدایی دین از سیاست بودند. این جــریان مدعی بود مبارزه به ضرر مسلمانان است و موجب انحراف میشود و مسلمانان تنها باید به عبادات و مسائل دینی خود بپردازند! این سازمان پایگاهی در میان مردم نداشت؛ چه تعداد از مردم در سال ۱۳۵۵ از سازمان مجاهدین خلق حمایت میکردند؟
**منشأ نگاه بدبینانه به ریزشها و رویشهای انقلاب به سطحینگری افراد باز میگردد.
این مورخ نهضت امام خمینی(ره) درباره منشأ نگاههای بدبینانه به ریزشها و رویشهای انقلاب اسلامی اظهار داشت:
این سطحینگری است که افراد فکر میکنند با این ریزشها، انقلاب در شرف فروپاشی قرار میگیرد و نمیتوانند باور کنند انقلاب متکی به فرد نیست. انقلابی که ریشه در اسلام و مردم دارد، با پشت کردن یک نفر آسیب نمیبیند. امام با آن مقـام عظیمی که در پیروزی انقلاب داشتند از میان ما رفتند اما انقلاب باقی ماند.
وی با تأکید بــر اینکه ممکن است انقلاب آسیب ببیند اما از میان نمیرود، گفت:
افــرادی که تحلیل تاریخــی ندارند سطحی به مسائل مینگـرند بنابراین طبیعی است معترض شوند و فکر کنند انقلاب در حال از دست دادن پایگــاه خود است. منشأ دیگر بدبینی به ریزشها و رویشهای انقلاب، منفیبافیهــای برخی افراد است. عامل سوم، ایجاد یأس است که دشمن تلاش میکند با جوسازی، شایعهپراکنی و دروغپردازی مردم را مأیوس کند و وانمود کند که انقلاب در شرف فروپاشی است. ایجاد یأس یکی از ترفندهای درازمدت استکبار جهانی است که قصد دارد با استفاده از آن، مردم را از راه مبارزه بازدارد.
**نتوانستهایم گام برجستهای در مبارزه با سرمایهداری برداریم.
رئیس بنیاد تاریخپژوهی ایران معاصر درباره مبارزه با سرمایهداری که یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی بود تصریح کرد:
به رغم اهتمامی که حضرت امــام در مبارزه با سرمایهداری داشتند و تأکید میکــردند موی یک کوخنشین را بر همه کــاخنشینان ترجیح میدهند در این زمینه کار اساسی صورت نگرفت و سرمایهداران در مراکز مختلف نظام رخنه کردند، به طوری که یکی از مشکـلات اقتصادی ما نفوذ این سرمایهداران است که سعی میکنند منافع مادی خود را تحقق بخشند و اجــازه ندهند آن اقتصاد اسلامی به درستی پیاده شود. به طوری که نمیتوان گفت نظــام جمهوری اسلامی در کنار زدن سرمایهداران و کوتاه کـردن دست آنها گام برجستهای برداشته است.
وی در ادامه اظهار داشت:
با گذشت سی سال از انقلاب نتوانستیم در راستای رهنمود و اعلام خطر حضرت امام در مبارزه با سرمایهداری گام برجستهای برداریم و مردم مظلوم و پابرهنه ایران را از چنگ سرمایهداری نجات دهیم.
این مورخ نهضت امام(ره) در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به ادامه ناآرامیها از سوی برخی گروههای مدعی خط امام خاطرنشان کرد:
این جریان، غیرمردمی است. کسانی که امروز در صحنه بر طبل فتنه میکوبند آلت دست دشمنان انقلاب و اسلام قرار گرفتهاند، در خط شیطان بزرگ و استکبار جهانی هستند، راهشان از راه امام و مردم جداست و همراه مردم نیستند.
**مدعیان خط امام با استکبار جهانی همصدا شدند.
وی با بیان اینکه در حوادث اخیر هیچگاه ندیدهایم این مدعیان خط امام در حرکت مردمی حضور پیدا کنند گفت:
این جریانی که امروز با ادعای طرفداری از امام آب به آسیاب دشمن میریزد، راه خود را از مردم جدا کرده است. کسانی میتوانند در خط امام باشند که منادی وحـدت باشند و بر راه امام در مبارزه با استکبار جهــانی اهتمام داشته باشند، نه اینکه با استکبار جهــانی همصدا شوند.
رئیس بنیاد تـاریخپژوهی ایران معاصر افزود:
کسانی که سخنان و موضعگیریهایشان مورد تأیید صهیونیستهــا، شیطـان بزرگ، بهــائیت، منافقین، سلطنتطلبان و تجــزیهطلبان قــرار میگیرد نمیتوانند در خط امام باشند. امام نسبت به بیگانگـان و دشمنان اسلام شدید، قـاطع و انعطــافناپذیر و نسبت به ملت ایران رئوف، مهــربان و باگــذشت بودند اما مدعیان خط امام برعکس هستند؛ آنها نسبت به مردم کینهتوز، فتنهگر و اختلافافکن هستند و در برابر استکبار جهانی کرنش میکنند و کوتاه میآیند.
**امام با ملت ایران مهربان بودند و با دشمنان قاطعانه برخورد میکردند.
وی در پاسخ به ادعای عدهای مبنی بر اینکه امام رئوف و مهـربان بودند و شما دارید او را خشونتطلب معرفی میکنید، بیان داشت:
کسی امام را خشونتطلب معــرفی نمیکند. امام نسبت به ملتشان بسیار متواضع و بامحبت بودند و نسبت به دشمنان اسلام، کشور و خیانتکاران قاطعانه برخورد میکردند.
روحانی در ادامه با آوردن نمونهای از صدر اسلام اظهار داشت:
وقتی حضرت علی(ع) خبردار شد خلخـالی را از پای زنی بیرون آوردهاند میگویند: «اگر بمیری جــا دارد.» حضرت علی(ع) در مقابل افــرادی مانند خــوارج که امنیت جامعه اسلامی را به خطــر انداختند و علیه جامعه اسلامی قیام کردند شمشیر به دست گرفتند و حدود ۱۰هزار نفر از آنان را از پای درآوردند و خم هم به ابرو نیاوردند.
وی در ادامه تأکید کرد:
حضرت علی(ع) این کار را در راه دفاع از اسلام انجام دادند. ایشان مانند مسیحیان نیستند که ادعا میکنند در برابر همه انسانها تسلیم هستند و کـرنش دارند اما در عمل همین مسیحیان دنیا را به خــاک و خون میکشند. اسلام دینی است که در دفاع از مردم و مصالح آنها قاطعانه برخورد میکند اما در جای دیگر با رأفت برخورد میکند؛ شیوه امام هم همینطور بود.
**شکستخوردگان انتخابات، آلت دست عوامل فتنه هستند.
رئیس بنیاد تاریخپژوهی ایران معاصر درباره زمان پایان فتنه بیان کرد:
من معتقدم چون فتنه ریشه در توطئه استکبار جهـانی دارد وقتی تمام میشود که دستگـاه امنیت بتواند عوامل فتنه را بشناسد و سرکوب کند. البته باید عوامل فتنه را از کسانی که آلت دست قرار گرفتند متمایز کرد.
وی کسانی را که در انتخابات رأی نیاورند و آلت دست قرار گرفتند عامل فتنه ندانست و گفت:
کسانی که در صحنه حضور دارند، بیانیه میدهند و بنزین روی آتش فتنه میریزند آلت دست فتنه هستند، نه عامل فتنه. پس از انتخابات عوامل صهیونیستی و امریکایی سعی کردند به آشوبها و فتنهگریها دامن بزنند. مسلما با شناخت و سرکوب این عوامل، فتنه تمام میشود.