بحث و بررسی مسئله یا موضوع اخلاق از مباحثی است که همواره در طول تاریخ مطرح بوده و موضوع تازهای به شمار نمیرود. در سده اخیر موضوع اخلاق و رفتار مردم در جامعه ایران به یکی از مباحث مهم بررسیها و تحلیلهای اجتماعی مبدل شده و در رابطه با این موضوع، ما شاهد انواع اظهارنظرها در محافل عمومی، رسانهای، علمی و دولتی هستیم. اما آنچه در بیشتر این تلاشها مشهود است، وجود ناتوانی، سردرگمی و تشتت در بیان مسئله و بالتبع در راهحلهای ارائهشده میباشد که تاکنون برطرف نگردیدهاند.
در دورههای گذشته غالباً عالمان دینی به عنوان حافظان دین و اخلاق در این حوزه فعال بودهاند و تبیین موضوع و ارائه راه حل را وظیفه خود تلقی میکردهاند. اما در کنار تلاش علمای دینی، قسمتی از تلاشهای فکری صورتگرفته در سده اخیر، در این رابطه، توسط گروه دیگری از صاحبنظران، تحت عنوان کلی روشنفکر شکل گرفته است. البته این موضوع برای آنها برخلاف علمای دینی نه به عنوان موضوع و مسئله درجه اول، بلکه در ذیل دیگر موضوعات، از جمله: دلایل عقبماندگی، شناخت وضعیت تاریخی، تحلیل شرایط سیاسی و اقتصادی، بررسیهای جامعهشناختی، بررسیهای هویتی و… ارائه شده و اساس تحلیلهای ایشان مبتنی بر علوم اجتماعی غربی بوده است. به همین دلیل فهم اخلاق اجتماعی مردم ایران، دچار نوعی سردرگمی و گسستگی در مفاهیم و تحلیلها شده است و افراد از زاویههای متفاوت، تحلیلهای متکثر و بعضاً متضادی را ارائه میکنند. تشتت در این نظریات نشان میدهد که در رابطه با فهم موضوع اخلاق اجتماعی در جامعه ایران، مشکلات اساسی وجود دارد. اما شناخت امام خمینی(ره) از جامعه اسلامی ایران با توجه به اشعار عملی و فکری ایشان به متون دینی از یک طرف و فرهنگ و جامعه مسلمان ایران و وضعیت جهانی مسلمانان از سوی دیگر، یک استثناء در سده اخیر میباشد که میتواند به بسیاری از بدفهمیها یا کجفهمیها در این زمینه کمک کند و برای شناخت رفتار اجتماعی و اخلاقی مردم ایران راههای جدیدی را فارغ از ادبیات غربی فراهم نماید. آرای امام خمینی(ره) به علت محور بودن احیای تفکر دینی و احیای امت اسلامی در عصر جدید و قرار دادن دین در متن زندگی مردم بهعنوان شیوه صحیح زندگی اهمیت ویژهای دارند.