یوسف سیف‌زاد
اسحاق اثری
انقلاب یک پدیده دفعی و ابتدایی نیست؛ بلکه ریشه‌ها، انگیزه‌ها، زمینه‌ها و جهت‌گیری‌های خود را دارد. از قوانین و علل ویژه‌ای پیروی می‌کند و دلایل شکل‌گیری خاصی دارد. به همین جهت نمی‌توان هرگونه اصلاح، دگرگونی و تغییر وضعیتی را انقلاب دانست. شاید تعریف استاد شهید مرتضی مطهری از انقلاب، به باورها و اعتقادات اسلامی ما از دگرگونی‌های اجتماعی نزدیک‌تر باشد. ایشان می‌نویسد: «انقلاب، عبارت است از طغیان و عصیانی که مردم علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد وضع و نظمی مطلوب انجام می‌دهند؛ یعنی انقلاب از مقوله‌ی عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم برای ایجاد وضعی بهتر. پس ریشه‌های انقلاب دو چیز است: یکی نارضایتی و خشم از وضع موجود و دیگر آرمان یک وضع مطلوب.» بر این اساس، محدود کردن انقلاب اسلامی ایران به نظریه‌های رایج و انحصار آن به «انقلابی آزادی‌بخش» یا «انقلابی اجتماعی»، «انقلابی اقتصادی» یا «انقلابی به‌واسطه‌ی رویارویی سنت با مدرنیته» و… هیچ‌گاه مطلوب نظر نخواهد بود.
انقلاب اسلامی ایران که با هدایت و رهبری حضرت امام (ره) شکل گرفته، منحصر به‌فرد بود و حتی اگر بتوان چند شاخصه یا معیار اندازه‌گیری برای آن یافت، قابل مقایسه با هیچ‌یک از انقلابات معروف مثل انقلاب فرانسه، انقلاب اکتبر روسیه یا دیگر تحولات معاصر نیست. اساسی‌ترین تفاوت‌های این انقلاب را بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی، به‌درستی در وصیت‌نامه‌ی الهی ـ سیاسی خویش تبیین کردند که فرمود:
 شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه‌ی انقلاب‌ها جداست؛ هم در پیدایش، هم در کیفیت مبارزه، و هم در انگیزه‌ی انقلاب و قیام.
نسخه pdf

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *