فراوانی کاربرد واژگانی نظیر انقلابیگری، داشتن روحیه انقلابی، انقلابی بودن، انقلابی زیستن و انقلابی ماندن در نظر گاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در وهله اول حاکی از اهمیت آنها بوده و از سویی دیگر نشاندهنده اولویتگذاری بر مبنای سلبی و ایجابی است؛ در واقع گفتمان انقلابی در راستای حفظ، تقویت و مانایی آن تلاش میکند و گفتمان دیگر مقابل انقلاب هم برای استحاله کردن و منهدمسازی آن برنامهریزی مینماید.
فراگیر و همگانی کردن روحیه انقلابیگری مستلزم وجود یک فرهنگ منطقی، معقول و نظاممند است که ابعاد اندیشهای، بیانی و رفتاری را در برگیرد. از این رو، تعاریفی که در منظومه فکری بنیانگذار انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری از انقلابیگری و ارکان آن وجود دارد، تعاریف جامعی است که تنها به صرف بیان و توصیف بسنده نمیکند بلکه عملگرایی همراه با آرمانگرایی را مدنظر دارد و حتی تلاش میکند در چهارمین دهه از عمر انقلاب به شکلدهی نهادها و ساختارهایی با بینش انقلابی از جنس دهه اول انقلاب همانند شکلدهی قرارگاهی برای ساماندهی امور اقتصادی و اجرای «اقتصاد مقاومتی» نیز بپردازد؛ بدیهی است هنوز انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی را دارای ظرفیت و استعداد برای پاسخدهی به مشکلات و معضلات عصر معاصر میداند. این امر مستلزم وجود رویکرد آیندهنگرانه در هندسه فکری امام و رهبری، مسئلهشناسی انقلابیگری، فرصتسازی برای پیاده کردن آن و فهم و ادراک آفتهای غفلت از آن برای ما و نسل آینده است.
تحقیقاً یکی از دلایل تأکید مکرر مقام معظم رهبری بر این واژهها و تعمد ایشان در تبیین ابعاد موضوع انقلابیگری، به همین مسئله و کمک به فهم درست و منطقی طیف مؤمن به انقلاب و حتی طیف خاکستری برمیگردد. با این نگاه، انقلاب از منظر امام(ره) و رهبری تنها پدیدهای تاریخی نیست، بلکه موجودی زنده، خلاق، پیشرونده و تحولگراست که باید هر آن در اندیشه، بیان و رفتار جمعیت انقلابی و جبهه مؤمن به انقلاب زنده و فعال نگه داشته شود.
نسخه کامل PDF