جناب حجت‌الاسلام دکترسید حمید روحانی

بدین‌وسیله خدمتتان سلام عرض می‌کنم و قبولی طاعات و عبادات جنابعالی را از درگاه حضرت احدیت مسئلت می‌کنم.

از خیلی وقت پیش مترصد بودیم به دعوت‌نامه‌ای که خدمتتان فرستادیم جواب بفرمایید و در شهر مقدس قم، جمع ما طلبه‌ها را مستفیض کنید که مع‌الاسف جور نشد و با ماه رمضان مصادف شد. علی ایحال فکرم رسید که بعضی از سئوالات را برای جنابعالی بفرستم و کتبا جواب بگیرم. این سئوال را یک روز سر درس آقای… به میان آوردم جواب راضی‌کننده‌ای ندادند. امیدوارم این جسارت حقیر را عفو کنید و سئوالی را که در زیر می‌آید قبول زحمت فرموده جواب مرقوم فرمایید و آن سئوال این‌که چرا ایران این همه برای سوریه و دولت آن که دنبال انجام احکام خدا در آن کشور نیست اصرار می‌کند و اصلا چرا همه دنیا ریخته‌اند بر سر آن؟ مگر بشار اسد چه کار کرده است؟ خواهش دارم به این نامه جواب عنایت بفرمایید. در این ماه عزیز ملتمس دعای مخصوص هستیم. والسلام.

اقل‌الطلاب: ابوطالب چاوشی

پاسخ

با سلام و تشکر

پاسخ به این پرسش به یک مقاله مفصل نیاز دارد تا بتوان واقعیت‌ها را روشن کرد. با وجود این ما تا آن پایه‌ای که در گنجایش این بخش می‌باشد موضوع را باز می‌کنیم و امیدواریم که بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم.

در مورد اینکه چرا ایران از دولت سوریه با اینکه یک دولت مطلوب یا به تعبیری ایده‌آل نیست حمایت می‌کند، باید این نکته را یادآور شویم که نظام جمهوری اسلامی ایران طبق اصول اسلامی، عقلی، سیاسی و دیپلماسی و بر مبنای آینده‌نگری و دوراندیشی هیچ‌گاه و هرگز نمی‌تواند و نشاید که با شیطان بزرگ و دیگر شیطان‌های جنایت‌پیشه و دیکتاتوری که او را همراهی می‌کنند، در یک صف قرار بگیرد و هدف واحدی را دنبال کند؛ اسلام ناب محمدی(ص) با امریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر رژیم‌های خودفروخته و بیگانه‌پرست منطقه هرگز راه مشترک و هدف مشترکی ندارد. نظام جمهوری اسلامی حتی در برابر حمله امریکا به عراق در آن برهه‌ای که صدام خون‌آشام، ایران را در جنگ خانمانسوز به ویرانه بدل کرده بود، برخلاف انتظار و پندار ناظران سیاسی جهان و خود صدام، به جنگ با او برنخاست و از آن فرصت برای انتقام از او با امریکا همراه نشد و گلوله‌ای به سمت عراق شلیک نکرد. بنابراین در شرایطی که جهانخواران غربی و صهیونیسم بین‌المللی و مزدوران حلقه‌به‌گوش آنان در منطقه برای سرنگونی بشار اسد به توطئه برخاسته‌اند ایران اسلامی نمی‌تواند بی‌تفاوت بماند و دست روی دست بگذارد؛ زیرا امروز رژیم اسد تاوان حمایت از مقاومت و پشتیبانی درازمدت از ایران را می‌پردازد و به گناه اینکه در درازای سی و اند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار ایران ایستاده است مورد مجازات قرار می‌گیرد. برای روشن‌تر شدن اینکه چه نقشه‌ها و توطئه‌هایی جهانخواران غربی و زورمداران منطقه را به رویارویی با سوریه برانگیخته است بازگو کردن برخی از مواضع دولت سوریه و نقشه‌های بی‌شمار استکبار جهانی در حمله به آن دولت بایسته به نظر می‌رسد؛ از این رو، ما به صورت کوتاه و گذرا به شمارش آن می‌پردازیم:

۱. امریکا و رژیم صهیونیستی در بررسی علل و عوامل شکست سنگین خود در جنگ ۳۳روزه با حزب‌الله لبنان به درستی دریافتند که یکی از عوامل عمده شکست، پشتیبانی لجستیک سوریه از مقاومت بوده است؛ ‌از این رو، برآن‌اند این پشتوانه قوی و توانمند را از حزب‌الله بگیرند.

۲. صهیونیست‌های اشغالگر در پی موج بیداری اسلامی که منطقه خاورمیانه را فرا گرفته و سقوط دیکتاتورهایی که نقش گماشتگان محافظ برای صهیونیست‌ها را ایفا می‌کردند، از این نگران‌اند که مبادا دولت سوریه از این شرایط برای حمله به سرزمین اشغالی و آزادی ارتفاعات جولان بهره‌برداری کند؛ از این رو، این هجوم گسترده کشورهای غربی ـ عربی در واقع در راه پیشگیری از حمله رهایی‌بخش سوریه است و رژیم‌های ترکیه، آل‌سعود و… امروز نقش سپر بلای رژیم صهیونیستی را بازی می‌کنند.

یکی از تاکتیک‌های درازمدت رژیم صهیونیستی این است که هر گاه از گروه و سازمان یا از کشور و دولتی احساس خطر می‌کند، حتی‌الامکان مستقیم به رویارویی با آن برنمی‌خیزد و با توطئه‌های شیطانی تلاش می‌کند قدرت‌های دیگری را به رویارویی با آن خطر بکشاند. آن روز که سازمان آزادی‌بخش فلسطین در کشور اردن پایگاه مقاومت مهیبی پدید آورد و در نبرد کرامه ضربه جانانه‌ و سنگینی بر رژیم صهیونیستی وارد کرد، این رژیم برای اینکه در برابر مقاومت خسارت‌های جانی و مالی بیشتری نبیند رژیم اردن را به عنوان سپر بلا به مقابله با مقاومت واداشت. ملک‌حسین جلاد به نیابت از رژیم صهیونیستی به جنگ با سازمان آزادی‌بخش فلسطین برخاست و در یک نبرد نابرابر و طولانی توانست ۲۵هزار نفر از ورزیده‌ترین و ماهرترین چریک‌های فلسطینی را قتل‌عام کند و آن سازمان را از اردن بیرون بریزد و خیال صهیونیست‌ها را آسوده سازد.

سازمان آزادی‌بخش فلسطین پس از این فاجعه خونین به لبنان پناه برد و در جنوب لبنان، در مرز با فلسطین اشغالی برای رژیم صهیونیستی خطرساز شد. صهیونیست‌ها این‌بار از گروه‌های فالانژ و مارونی لبنان برای خود سپر بلا ساختند و این گروه‌ها به نیابت از رژیم صهیونیستی سالیانی با سازمان آزادی‌بخش فلسطین جنگیدند و لبنان که روزی عروس خاورمیانه شمرده می‌شد به ویرانه‌ای جغدنشین بدل شد تا رژیم صهیونیستی با آسودگی به تجاوز و اشغالگری ادامه دهد.

در پی پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی احساس خطر کرد که شاید امام رزمندگان ایران را به مرز فلسطین اشغالی روانه کند و با حمله‌ای برق‌آسا اشغالگران فلسطین را از آن سرزمین مقدس بیرون براند و فلسطین را آزاد سازد؛ از این رو، صدام را که برای روز مبادا در آب‌نمک خوابانده بودند به صحنه آوردند. صدام و حزب بعث عراق به نیابت از رژیم صهیونیستی در درازای هشت سال با ایران جنگید و آن رژیم اشغالگر به تماشا نشست و به این صحنه خونین خندید و از خطر خشم و خروش خمینی برای مدتی رهایی یافت.

اکنون در پی سقوط دیکتاتورهای دست‌نشانده و گماشتگان بی‌اراده، خطر رژیم بشار اسد برای صهیونیست‌ها جدی است. این رژیم با ارتشی مجهز و نیرومند و با کمک مقاومت و حزب‌الله می‌تواند برای اشغالگران خطرساز باشد؛ از این رو، حدود ۲۸ کشور از جمله رژیم‌های عربستان، قطر و ترکیه به نیابت از رژیم صهیونیستی با سوریه به جنگ برخاسته‌اند تا آن رژیم اشغالگر و خون‌آشام بتواند به اشغالگری و خون‌ریزی و جنایت در فلسطین اشغالی ادامه دهد.

۳. پدید آوردن تفرقه و اختلاف میان کشورهای اسلامی و عربی و ایجاد کینه و خصومت میان آنان و پیشگیری از اتحاد امت اسلامی از دیگر توطئه‌های ننگین جهانخواران در این یورش و هجمه به سوریه است.

۴. سازش‌ناپذیری رژیم سوریه با صهیونیست‌ها در درازای نیم‌قرن گذشته در آن شرایطی که بسیاری از کشورهای تندرو یا به اصطلاح معتدل عربی با رژیم صهیونیستی کنار آمدند و آن رژیم را به رسمیت شناختند برای استکبار جهانی مشکل‌ساز و غیرقابل تحمل شده است؛ از این رو،‌ راه رهایی از این بن‌بست را در این می‌بینند که رژیم بشار اسد را سرنگون کنند.

۵. دولت سوریه در درازای سی ‌و اند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست واحد و یکسانی در برابر ایران داشته و در هر شرایطی در کنار ایران ایستاده است. جهانخواران با این هجمه وحشیانه و همه‌جانبه می‌خواهند دولت سوریه را گوشمالی بدهند تا برای دیگران نیز درس عبرتی باشد که بدانند ایستادن در کنار ایران تاوان سختی به همراه دارد.

۶. پیشگیری از اوج و پیشرفت‌ بیداری اسلامی و انقلاب منطقه‌ای از دیگر نقشه‌‌ها و انگیزه‌های جهانخواران و مزدوران آنان برای هجمه به سوریه است. آنها بر این باورند که اگر نظام سوریه فرو پاشد موج انقلاب در منطقه فروکش می‌کند، انقلابی‌ها تضعیف می‌شوند و رژیم‌های سعودی، قطر، ترکیه و دیگر رژیم‌های دیکتاتور و همدست صهیونیست‌ها می‌توانند از خطر موج بیداری اسلامی و انقلاب مردمی برهند و حکومت‌های خود را استواری بخشند.

۷. استکبار جهانی در این هجمه شیطانی به سوریه اگر بتواند نظام آن کشور را متلاشی کند، نه‌تنها حزب‌الله لبنان و مقاومت فلسطین را در تنگنا و محاصره قرار می‌دهد و به چالش می‌کشد، بلکه حلقه محاصره ایران را نیز تنگ‌تر می‌کند و فشار بر ایران را افزایش می‌دهد.

۸. به فراموشی سپردن موضوع فلسطین و تحت‌الشعاع قرار دادن‌ جنایت‌ها و خون‌ریزی‌های رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین و رهانیدن آن رژیم خون‌آشام از فشار افکار جهانی و خشم و خروش ملت‌های آزاده جهان یکی دیگر از انگیزه‌ها و نقشه‌های هجمه و حمله گسترده به سوریه است.

۹. سرازیر کردن سیل اسلحه به سوی منطقه خاورمیانه و فروش سلاح‌های جنگی به دولت‌های تبهکاری که روی دریای نفت نشسته‌اند و فعال کردن کارخانه‌های اسلحه‌سازی غرب که اکنون در بحران اقتصادی شدیدی به سر‌ می‌برند، از دیگر توطئه‌های پشت پرده جهانخواران در این یورش خونین به سوریه است.

۱۰. پدید آوردن پایگاهی امریکایی- صهیونیستی در سوریه در این شرایطی که پایگاه آنان در مصر و در برخی از کشورهای دیگر در معرض از دست رفتن و نابود شدن است، نقشه شوم دیگری است که شیطان بزرگ و همدستان او را به یورش به سوریه وامی‌دارد. امریکا بر این باور بود که نظام سوریه، نظامی ناتوان و سست‌پایه است و با یک حمله می‌تواند آن را از هم بپاشاند و آن کشور را به پایگاهی نظامی-‌ سیاسی بدل کند؛ لیکن امروز دریافتند رژیم بشار اسد از پشتیبانی مردمی برخوردار است و بیدی نیست که با این بادها بلرزد.

۱۱. آنهایی که حتی اطلاع اندکی از تاریخ افکار نژادپرستانه صهیونیسم دارند می‌دانند که افراطی‌های این رژیم جعلی، تمایلات اشغالگری و نژادپرستانه خود را با تحقق شعار «از جولانگاه استر تا وادی صهیون» تحقق‌یافته می‌دانند؛ و چون در ذهن معیوب صهیونیست‌ها جولانگاه استر دامنه‌اش تا بخش مرکزی ایران یعنی همدان و دشت قزوین کشیده می‌شود نباید تردید کرد که بخش وسیعی از سرزمین ایران در مطامع استعماری صهیونیسم و اربابان آن قرار دارد. آیا عقل به ما نمی‌گوید به جای درگیر شدن با دشمن جرار در داخل مرزها و دادن خسارت‌های سنگین انسانی و غیره از کسانی حمایت کنیم که در خط مقدم با این رژیم انسان‌کش می‌جنگند؟

اینها حداقل دلایلی است که کمک به دولت‌های خط مقدم مبارزه با اسراییل را انسانی و اسلامی نشان می‌دهد.

و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *