شهید محلاتی و امام خمینی(ره)
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در رابطه ارادت شهید محلاتی به امام(ره) می فرمایند:
«یکی دیگر از خصوصیات شهید محلاتی عشق و ارادت وافر به امام بود. به قدری ایشان با امام علاقه داشت و اعتقاد به نظرات امام داشت که هر موقع امام یک چیزی را بیان می فرمودند مثل یک امر تعبدی برایش لازم الاجرا بود.
اعتقاد و ارادت ایشان به امام به نظر من یکی از عوامل تحرک مستمر و خستگی ناپذیر ایشان بود. امام هم به ایشان علاقه داشتند و خیلی احترام قائل بودند و به او محبت داشتند و به عنوان یک فرد قابل اعتماد به وی نظر می کردند.»
ایشان خود در این باره می گوید:
«انس من با امام زیاد بود و یکی از راههای ارتباطی من با امام مرحوم حاج آقا مصطفی بودند که با ایشان بزرگ شدم. در آن زمان ایشان هم سن و سال من و متولد ۱۳۰۹ بود. امام تابستان که به محلات می آمدند حاج آقا مصطفی سیزده چهارده سالش بود. من هم سیزده چهارده ساله بودم. باهم به باغ و گردش می رفتیم و از همان زمان با آقامصطفی آشنا شدم. قم هم که بودیم این آشنایی باعث شد که ما بتوانیم به منزل ایشان آمد و شد بیشتری داشته باشیم و انس بیشتری با ایشان پیدا کنیم. پدر زن من مرحوم آیت الله شهیدی از دوستان امام بود در محلات هم که بودند امام بیشتر می شد. منزل ایشان، ارتباط خانوادگی هم داشتیم. در نتیجه انس زیاد من به ایشان، علاقه من روز به روز به ایشان بیشتر می شد. من در آن زمانی که به درس امام می رفتم بیش از همه وجهه اخلاقی و عرفانی ایشان برای من جاذبه داشت. من سالی که به قم آمدم ایشان درس اخلاق می دادند. اصلاً از روز اولی که به قم آمدم ایشان درس اخلاق می دادند. این قضیه یک سابقه ای داشت. ایشان ب
ه محلات که تشریف آورده بودند یک ماه رمضان رأس ساعت پنج بعد ازظهر می آمدند و در مسجد جامع می نشستند و مومنین هم می آمدند و ایشان برای آنها درس اخلاق می گفتند. همان درسهای اخلاقی که در کتاب اربعین حدیث آمده است. یک مقدارش را هم استنساخ کرده ام. جاذبه ای ک
ه مرا به سوی امام کشاند همان درسهای اخلاقی بود که در سن چهارده سالگی در مسجد جامع پای آن می نشستیم. در قم هم غروب روزهای جمعه به مدرسه فیضیه تشریف می آوردند و آن درس اخلاق را می گفتند. واقعاً این درس اخلاق انسان را از گناه بیمه می نمود.»
منبع: کتاب بیست و هفتم یاران امام به روایت اسناد ساواک«قامت استوار شهید حجه الاسلام فضل الله مهدیزاده محلاتی»(۱۳۸۲)، ناشر: مرکز بررسی
اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، جلد اول، صفحه نه وده.
متن پیام امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت شهید شیخ فضل الله مهدی زاده محلاتی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
انا للَّه و انا الیه راجعون
جنایتکاران عفلقى که در جنگ جبههها و بویژه جبهه «فاو» خود را عاجز مىبینند و سراسیمه به هر درى مىزنند و براى نجات خود به هر حشیشى متوسل مىشوند، به جنایت مفتضحانه دیگرى دست زدند که آبروى نداشته آنان را در مجامع جهان آزاد بر باد داد و آن فاجعه هوایى اخیر بود که جمع کثیرى از هموطنان عزیز ما را به شهادت رساندند.
اسلام عزیز و بویژه جهان تشیع در طول تاریخ، از صدر اسلام تا کنون، سوابق درخشانى در میدانهاى خون و شمشیر داشته و به حکم قرآن کریم و سنت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و سیره ائمه معصومین- علیهم صلوات اللَّه- براى اهداف مقدسه اسلامى و قطع فساد با شمشیر و خون دست به گریبان بوده و فداکاریهاى عظیم در این راه مقدس نموده است. و ملت بزرگ ایران به پیروى از اولیاى عظیم الشأن اسلام، این دفاع مقدس را آغاز نموده و در انجام آن و رسیدن به هدفهاى اعلاى قرآنى جان و مال را داوطلبانه فدا کرده و آنچه وظیفه الهى بوده به طور شایسته انجام داده است و بحمد اللَّه تعالى قدم هاى بزرگى در راه شناساندن اسلام الهى و محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- برداشته است. گرچه وجودهاى عزیز و ارزشمندى را از دست داده است، لکن ارزش هاى بالاتر و والاترى به دست آورده و آن رضاى خداوند متعال است و چه چیز مىتواند از آن بالاتر باشد.
ملتى که براى رضاى حق تعالى انقلاب کرد و براى ارزش هاى معنوى و انسانى بپاخاسته است، چه باک دارد از شهادت عزیزان و آسیب دیدن نور چشمانش و تحمل سختی ها و مَکارِه، «۱» که جنت لقاء اللَّه که فوق تصور عارفان است، مَحفُوف «۲» به مکاره است. چه مىگویم! این جنت اولیا، مکاره را در کام ملت ما شیرین تر از عسل کرده. مگر ما و شما هر روز شاهد این کاروانهاى کربلا نیستیم که با شور و شوق و عشق و عطش به پیشباز شهادت مىروند. مگر شما هر روز شاهد میدان هاى با عظمت قتال با متجاوزین نیستید که به مرگ لبخند مىزنند و معجزه مىآفرینند. راستى این چه تحولى است که بر سراسر این کشور صاحب الزمان- روحى فداه- نور افشانى مىکند و چه آتشفشانى است که منحرفان و کجاندیشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب مىکند؟ این، جز اراده خدا و جلوه اوست که خفاشان از آن مىگریزند و اولیاى خدا و عارفان به آن دل بستهاند؟ من با این قلم شکسته و این چشم بسته در حق این ملت و این عزمش و این سلحشوران و این رزمش چه مىتوانم بگویم؟! پس بهتر آن است که قلم بشکنم و دم فرو بندم و اجر و مزد رزمندگان و وابستگان به آنان و آسیب دیدگان و دلبستگان آنان را از خداى بزرگ بخواهم. امید آن است که وَلىّ نِعَم، این میهمانان را که به سوى او مىروند از محضر خود کامیاب فرماید و به این رزمندگان غرورآفرین قدرت بیشتر و قوّت والاتر عنایت نماید و به همه ملت عزیز بویژه آنان که در این جهاد فى سبیل اللَّه فعالیت و دخالت داشتهاند، عزت و عظمت مرحمت کند و این عزیزانى [را] که در این جنایت هوایى به سوى او پرواز کردهاند، اجازه ورود به محفل خاص خود دهد.
و حجت الاسلام حاج شیخ فضل اللَّه محلاتى شهید عزیز را که من و شما او را مىشناسیم که عمر خود را در راه انقلاب صرف کرد و باید گفت یکى از چهرههاى درخشان انقلاب بود و در این راه که راه خداوند است تحمل سختی ها نمود و رنج ها کشید و با قامت استوار ایستادگى کرد، اجازه ورود در محضر شهداى صدر اسلام مرحمت نماید. و به بازماندگان محترم تمامى شهدا صبر و اجر مرحمت فرماید و به روحانیون عزیز و قضات محترم و وکلاى ارجمند و محافظین عزیز و خدمه محترم هواپیما و سایرین که در این جنایت عظیم عفلقیان و با جاسوسى منافقین ملحد به شهادت رسیدهاند، جزا و اجر فوق تصور ما عنایت فرماید. و به رزمندگان در جبهه ها و بسیجیان، این راهیان کربلا پیروزى نهایى عنایت فرماید و قلب حضرت- بقیه اللَّه ارواحنا فداه- را از همه ما راضى فرماید و به دعاى آن بزرگوار، به همه ما استقامت مرحمت کند.
و السلام علیکم و رحمه اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
۳ اسفند ۱۳۶۴
منبع: صحیفه امام، ج۱۹، ص: ۴۹۷-۴۹۹
پرواز سرخ
نحوه شهادت شهید محلاتی
شهید محلاتی در دوران جنگ تحمیلی مرتباً بین تهران و جبهه رفت و آمد داشت و شاید کمتر کسی را بتوان از میان روحانیون پیدا کرد که به اندازه ایشان به جبهه رفته باشد. در هنگام بیشتر عملیات ها در جبهه حضور داشت. با رفتن به خطوط مقدم جبهه رزمندگان اسلام را دلگرم می نمود. هرگاه به ایشان گوشزد می شد که امام حضور مسئولان عالی رتبه نظام را در خطوط مقدم ممنوع نموده است می فرمود: من با دیگران فرق دارم. من نماینده امام در سپاه هستم و باید به خط مقدم بروم و به جوانان، مردم و رزمنده ها روحیه بدهم. هنگامی که از ایشان دعوت کرده بودند که به حج برود، فرموده بود: الان منا و عرفات و صفا بیابان های جبهه است. بچه های مردم مثل گل پرپر می شوند، چرا بروم مکه، اینجا ثوابش بیشتر است. پس از شهادت شهید مطهری خیلی گریه می کرد و اظهار می داشت ما سعادت نداریم، کاش ما هم به شهادت می رسیدیم، آقای مطهری از همه موفق تر بود و زودتر شهید شد. از آنجا که همیشه محاسنش را خضاب می نمود، یک بار که به علت فاصله افتادن، سفیدی محاسنش نمایان شده بود، دوستانش به مزاح به ایشان گفتند: حاج آقا کم کم پیری ات از آن زیر پیدا شده است. بهتر است محاسنت را خضاب کنی. در جواب فرمودند: دعا کنید که محاسن من به خون سرم خضاب شود و این چنین شد. اول اسفند ۱۳۶۴، ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه ظهر، هواپیمای «فرند شیپ» متعلق به شرکت هواپیمایی آسمان هنگامی که از تهران به مقصد اهواز در حرکت بود، در آسمان اهواز هدف دو موشک هوا به هوای جنگنده های عراقی قرار گرفت و در منطقه «وین» در ۲۵ کیلومتری شمال اهواز سرنگون شد. در این واقعه دلخراش شهید محلاتی به همراه بیش از چهل نفر از روحانیون، نمایندگان مجلس و مسئولان فرهنگی کشور به شهادت رسیدند.
امام خمینی (ره) در گرامی داشت مقام ایشان فرمودند:
«با یاد و گرامی داشت خاطره فداکاری های یکی از سرداران بزرگ نهضت اسلامی ایران، مرحوم شهید حجه الاسلام آقای حاج شیخ فضل الله محلاتی، که از یاران با وفای اینجانب و از سختی کشیدگان دوران مبارزان خونبار انقلاب اسلامی ایران و همچنین مردی صالح و فداکار و برادری دلسوز برای پاسداران عزیز انقلاب اسلامی بود که خدایش رحمت کند و در جوار خود پذیرایش گردد …»
منبع: کتاب بیست و هفتم یاران امام به روایت اسناد ساواک«قامت استوار شهید حجه الاسلام فضل الله مهدیزاده محلاتی»(۱۳۸۲)، ناشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، جلد اول، صفحه سی دو و سی و سه.