وجه مشترک هر شش نامزد داشتن سابقه ایثار و شهادت است. با این سابقه و شنیدن نخستین سخنان تبلیغاتی نامزدها معلوم شد که رئیسجمهور هر که باشد، نمیتواند از سابقه ایثارگری خود بگریزد. هرچند برخی اعضای هیئت رئیسه جبهه اصلاحات از نخستین برنامه تلویزیونی نامزد این جبهه ابراز نارضایتی و آن را ضعیف و پایینتر از حد انتظار و شعاری ارزیابی کردند، اما بهنظر میرسد آنان دنبال تعبیر خودشان در وجود نامزد هستند، نه تعبیر واقعی نامزد، آنگونه که هست. معلوم است کسی که چنین سوابقی از جبهه و جنگ و تدین داشته، نمیتواند رضایت کامل کسانی را که طالبان حکومت سکولار هستند، جلب کند. این شش نامزد روزگاری را گذراندهاند که حتی یک عکس مناسب و با کیفیت از آن روزگاران جهادی خود ندارند و بهزحمت میتوان ردپای دنیا را در آن دوره از حیات ایشان پیدا کرد. رئیسجمهور بعدی باید عکس دوره جنگ خود را که بحمدالله همگی یک عکس گوشه پاره و سیاهوسفید از آن دارند، در اتاق کارش بگذارد. عکسی هم از رئیسجمهوران شهید، رجایی و رئیسی کنار آن بگذارد. بعد هر روز اگر به عکس شهیدان و عکس روزگاران گمنامی خود بنگرد، بس است. برای خدا و خلق بس است. شاید هر روز با خود زمزمه کند «آخر آدمزادهای ای ناخلف/ چند پنداری تو پستی را شرف/ چند گویی من بگیرم عالمی/ این جهان را پر کنم از خود همی»! هر روز بر خود نهیب میزند که «چهخبرته؟! کجا را میخواهی بگیری؟!» آنگاه شاید اندکی آن روح سرکش را رام کند و بداند آن خدای سببسوز ناظر اوست: «از سبب سوزیش من، سوداییام/ در خیالاتش چو سوفسطاییام». بر چنین رئیسجمهوری از همینحالا سلام!