گوشههایی از سخنرانیهای دکتر سیدحمید روحانی در مراسم مختلف دهه مبارک فجر و در آستانه سی و ششمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی. (۹۲/۱۱/۲۷)
گوشههایی از سخنرانیهای دکتر سیدحمید روحانی در مراسم مختلف دهه مبارک فجر و در آستانه سی و ششمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی. (۹۲/۱۱/۲۷)
گوشه هایی از سخنرانی های حجت الاسلام دکتر سیدحمید روحانی در مراسم مختلف دهه مبارک فجر و در آستانه سی و ششمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
به نظرم سوم آذرماه ۹۲ یک روز تاریک در تاریخ ایران است. در این ایام باید به جای تبریک آیه استرجاع را به زبان جاری کرد چرا که در این دولت به چند دستاورد عظیم انقلاب اسلامی که با خون هزاران شهید به دست آمده است آسیب سنگینی وارد آمد، استقلال ما به بازی گرفته شد امریکا جرأت یافت که در شئون داخلی کشور ما دخالت کند. فاجعه دیگر بیرون راندن مردم از صحنه بود. بدعتی که در این دولت گذاشته شد که در دولت های گذشته بی سابقه بود پنهان کاری از مردم بود، مردم رشید و سربلند ایران از توافقنامه ژنو بی خبر ماندند و نامحرم شمرده شدند. پنهان کاری از مردم در پی قراردادها و توافقنامه ها با بیگانگان، تنها یک مورد دیگر در تاریخ ایران، مسبوق به سابقه است و آن در پی قرارداد ترکمن چای در تاریخ اسفندماه ۱۲۰۶ خورشیدی بود. رژیم فتحعلی شاه قاجار که می ترسید مردم از شنیدن امضای قرارداد ترکمن چای و از دست رفتن قفقاز ایران به خشم آیند و به اعتراض برخیزند این قرارداد را از مردم پنهان کرد.
تحقیر ملت ایران از داخل و خارج با شیوه های مختلف دنبال شد. آقای هاشمی با چماق افراطی، خشونت طلب، تندرو و… ملت ایران را مورد اهانت قرار داد، رییس جمهور با «کم سواد خواندن» مردم منتقد و متهم کردن آنها به اینکه «از جای دیگر تغذیه می شوند»!! با شیوه فرعونی: «شرذمه قلیلون» به مردم دهن کجی کرد و نشان داد که اگر نظام شاهنشاهی در ایران منقرض شده هنوز خوی شاهنشاهی در برخی از افراد قدرت طلب ایرانی پابرجاست.
اکنون باید از دولت محترم و برخی از کارگردانان و بازیگران پشت پرده این دولت پرسید کدام کردار و رفتار ملت ایران افراطی گری، تندروی و دور از عقلانیت و بیرون از اعتدال است؟ آیا آن دلیرمردانی که از جان و جوان گذشتند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند افراطی و تندرو بودند؟ آیا شهدای عزیز این ملت افراطی و خشونت طلب بودند، آیا پیروی ملت ایران از مکتب حضرت حسین (ع) و راه عاشورائیان دور از عقلانیت و خارج از اعتدال است؟ آیا خط و راه و اندیشه امام افراطی گری، تندروی و دور از اعتدال و عقلانیت و خردورزی است؟ آیا راه آن قهرمانانی که در هشت سال دفاع مقدس ایستادند و از تمامیت ارضی ایران دفاع کردند، تندروی و افراطی گری بود، آیا آن دلاور زنان و مردانی که حماسه ۹ دی ۸۸ را آفریدند و توطئه سهمگین شیطان بزرگ و صهیونیست ها و عوامل آنان را درهم شکستند، افراطی، تندرو و خشونت طلب بودند؟ آیا این هایی که طبق فرمان قرآن و مکتب سرخ فام تشیع شیطان بزرگ را لعن می کنند و مرگ بر امریکا می گویند افراطی اند؟ آیا امام که مرگ بر امریکا را عبادت می دانست و هرگونه سازش و مذاکره با شیطان بزرگ را «مذاکره گرگ و میش» می دانستند افراطی بودند؟! کدام رفتار و کردار امام و امت برخلاف عقلانیت و موازین خردورزی بوده است؟
چه ناروا و دردناک است که ملت قهرمان پرور ایران به جرم آزادیخواهی و استقلال طلبی و پیروی از اسلام ناب محمدی (ص) باید با چماق افراطی، تندرو و خشونت طلب مورد اهانت قرار گیرد اما در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر برخی عناصر فاسد و هرزه که افتخار دارند اشرف پهلوی رفیقه شان بوده است مورد تجلیل و تکریم قرار بگیرند.آنچه در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر روی داد، اهانت به شهدای عزیز انقلاب اسلامی و دهن کجی به جانبازان، آزادگان، ایثارگران، رزمندگان و خانواده معزز و دلسوخته شهدا بود، رقص و پایکوبی روی اجساد پاک شهیدان بود.
آیا معنای دولت تدبیر و امید آن است که با توافقنامه ژنو همه دستاوردهای انقلاب و انرژی هسته ای و از همه مهم تر عزت و شرافت ملت ایران را در زیر پای دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران بریزند و در برابر اهانت ها و گستاخی های بیشرمانه شیطان بزرگ لبخند بی غیرتی بزنند؟!! در پی توافقنامه ژنو، شیطان بزرگ تا آن پایه گستاخ و جسور شده است که به خود جرأت می دهد که در شئون نظام جمهوری اسلامی دخالت کند و به وزیر امور خارجه ایران اعتراض می کند که چرا به مرقد شهید عزیز عماد مغنیه گل نثار کرده است؟ چرا ایران موشک بالستیک ساخته است؟ چرا از دولت سوریه و حزب الله لبنان پشتیبانی می کند؟! برخی از دولتمردان کشور ما نیز طبق امیال استعماری استکبار جهانی و در رأس آن امریکا با برخوردی نامناسب با مقامات دولت سوریه و حزب الله لبنان زمینه جدایی از مقاومت منطقه را تدارک می بینند.
در دولت تدبیر و امید! استکبار جهانی تا آن پایه امیدوار شده است که هیئت سیاسی و در واقع هیئت جاسوسی غرب، آن گاه که به ایران می آید به خود رخصت می دهد که با برخی از عناصر فتنه ۸۸ در سفارت یونان دیدار کند و به آنها برای آشوبگری و بلوا و اغتشاش و فتنه خط دهی کند!
دولت تدبیر و امید! تا آن پایه «پرسواد»! است که حتی از محتوای توافقنامه ننگ بار ژنو که آن را امضا کرده است، به درستی اطلاع و آگاهی ندارد و آن گاه که رییس دولت طی نامه ای به مقام معظم رهبری با آب و تاب فراوان از به رسمیت شناخته شدن غنی سازی از سوی غرب خبر می دهد یک باره چشم باز می کنند و درمی یابند که از محتوای توافقنامه به علت «پرسوادی» اشتباه و خطا برداشت کرده اند.
دولت تدبیر و امید! با توزیع غلط سبد کالا ملت ایران را در دنیا سرشکسته کرد و بر عزتمندی و سربلندی ایرانیان ضربه سنگینی وارد کرد، بگذریم از اینکه در توزیع کالا آنچه دیده نشد عدالت و اعتدال بود برخی از مستضعفان و محرومان به سبد کالا با دستاویز «به شما تعلق نگرفته است» محروم ماندند و برخی بی نیازان از آن بهره مند شدند.
آیا معنای اعتدال همین است که در توزیع سبد کالا به نمایش درآمده است؟ دولت جناب روحانی با شعار فراجناحی به قدرت دست یافت لیکن در عمل با برکناری ۲۶۰۰ مدیر اجرایی در مدت کمتر از ۶ ماه نشان داد که آنچه هرگز در این دولت معنا ندارد اعتدال است. آیا معنای اعتدال آن است که حزب اللهی ها کنار گذاشته شوند و تسلیم طلبان و همدستان فتنه به کار گرفته شوند؟! آیا معنای عدالت این است که دولتمردان ما در مقابل اهانت و جسارت جهانخواران و فزونخواهان به ملت ایران، دم فروبندند و لبخند ذلت بار و تسلیم طلبانه بزنند؟ و در برابر با مردم ایران با لحنی شاهانه و طلبکارانه دور از نزاکت و ادب سخن بگویند؟ باید دانست تا روزی که در کشور ایران آدم های ضعیف النفس و خودباخته در رأس کارند دیپلماسی تهدید و توهین از سوی فزونخواهان غربی ادامه دارد. خطری که امروز جدی به نظر می آید این است که آن توطئه شومی که در فتنه ۸۸ با بیداری و هوشیاری و حماسه آفرینی ملت ایران با شکست مواجه شد به دست عناصر مرموزی که در این دولت رخنه کرده و بازیگر صحنه شده اند بار دیگر به کار گرفته شود و هجوم همه جانبه سیاسی و فرهنگی با شدت بیشتری دنبال گردد. توطئه گران بین المللی پس از سالیانی «تهاجم فرهنگی» دریافته اند که این توطئه از سوی بیگانگان و بیگانه پرستان راه به جایی نمی برد، از این رو بر آنند که هجوم فرهنگی را از زبان به اصطلاح خودی ها دنبال کنند، از این رو، می بینیم که امروز کسانی در راه کنار زدن خط امام و کمرنگ کردن آرمان های انقلاب اسلامی به میدان آمده و خواهان حذف شعار مرگ بر امریکا هستند که عنوان دروغین «یار امام» را یدک می کشند امروز دشمن به دست این گونه عناصر به بنیاد انقلاب و آرمان های اسلامی و ملی ما هجوم کرده است.
امروز آقای هاشمی رفسنجانی در برابر مقام معظم رهبری همان نقشی را بازی می کند که آقای شریعتمداری در برابر امام بازی می کرد، آقای شریعتمداری به ظاهر ادعا داشت که با امام هیچ گونه اختلافی ندارد و اهداف واحدی دارد لیکن در پشت پرده حرکت براندازی از سوی امام را افراطی و دور از عقلانیت می دانست و بر این باور بود که شاه مقتدر است و با اعلامیه و سخنرانی نمی توان او را سرنگون کرد، او خواهان ارتباط گرم با امریکا بود چنان که امروز نیز آقای هاشمی رفسنجانی ادعا دارد که میان او و مقام معظم رهبری هیچ گونه اختلافی نیست لیکن در عمل در راه سازش با امریکا و شکستن خطوط قرمز حرکت می کند و بر این باور است که امریکا ابرقدرت است، ژاندارم دنیاست و ایران با چند شعار نمی تواند امریکا را در ایران کنار بزند! و بدین گونه به هجوم فرهنگی دشمن در راه درهم شکستن روحیه انقلابی مردم ایران آگاهانه یا ناخودآگاه کمک می کند. این نمونه آشکار هجوم فرهنگی و سیاسی است تا جوانان انقلابی ما را به موضع انفعالی بکشانند و از صحنه کنار بزنند و بی دغدغه بده بستان های پشت پرده را دنبال کنند. تا دیروز دشمن با ترویج بدحجابی و با به صحنه آوردن زنان و دخترانی گمنام با لباس نامناسب و آرایش زننده تلاش می کرد با فرهنگ اسلامی مقابله کند که راه به جایی نبرد، امروز تلاش دارد این شگرد شیطانی را به دست برخی از کسانی صورت دهد که وابسته به خانواده امام شمرده می شوند از این رو عکسی را در یک مجله رنگی با زرق و برق و آرایش به چاپ می رسانند که عنوان نوه امام را یدک می کشد در صورتی که از امام و اسلام چیزی نمی داند و سطح فکر او از لباس جورواجورو آرایش رنگارنگ و… فراتر نرفته است
این گونه جریان های بی تردید اتفاقی و بدون برنامه ریز قبلی نیست، چنان که مصاحبه آخوند ساده لوحی که کوس مرجعیت می زند با نیویورک تایمز و سخن گفتن از احتمال کنار آمدن ایران و رژیم صهیونیستی، در راستای توطئه ای دیرینه ای است که تلاش می کند قباحت کنار آمدن ایران با رژیم صهیونیستی را از زبان عناصر آسمند و بی خرد و یا مرموز و مشکوک کاهش دهد، چنان که در دولت گذشته نیز یکی از مشاوران رئیس جمهور از «دوستی با ملت اسرائیل» سخن گفت و بدین گونه کام صهیونیست ها و جهانخواران را شیرین کرد! این موج سازشکاری و خودباختگی و تسلیم طلبی برای ملت سربلند و عزتمند ایران جانکاه، دردناک و رنجبار است لیکن باید دانست که راه به جایی نمی برد، هر چند آسیب سنگینی وارد می کند. ملت مسلمان، مقاوم، نستوه و انقلابی ایران بیدار است، مقام معظم رهبری نیز مانند دیده بان همیشه بیدار در کمین این کمینه ها نشسته و اوضاع را هشیارانه زیر نظر دارد و به بیگانگان و بیگانه پرستان اجازه نمی دهد که به حریم مقدس انقلاب اسلامی و آرمان های آن تجاوز کنند و خون شهدا را پایمال سازند.
ملت انقلابی ایران از نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی انتظار دارد که رسالت اسلامی خود را به درستی پی بگیرند و درباره توافقنامه ژنو با ریزبینی و تیزبینی به تحقیق و بررسی بپردازند و این پیام طلایی شهید مدرس را پیوسته به یاد داشته باشند که اگر قرار است از بین برویم چرا حکم نابودی خود را به دست خود امضا کنیم.