مشاهده پاسخ آیا فشار و شکنجه زندانیان، آنان را به اعتراف در پشت تلویزیون وا می دارد یا خم رنگــرزی در زندان قرار دارد که وقتی پای زندانی به آنجا می رسد فورا رنگ می گیرد و از این رو به آن رو می‌شود؟ (۱۳۸۸/۸/۶)

آقای فرهاد ملازاده در پایان سوالات خود می پرسند که آیا فشار و شکنجه زندانیان، آنان را به اعتراف در پشت تلویزیون وامی‌دارد یا خم رنگــرزی در زندان قرار دارد که وقتی پای زندانی به آنجا می‌رسد فورا رنگ می‌گیرد و از این رو به آن رو می‌شود؟

 در پـاسخ باید بگــوییم در زنــدان بی‌تــردید خم رنگرزی نیست که زندانیان را رنگ کند و دگرگون سازد، لیکن عواملی در این تحول و دگرگونی نقش دارند که ما به برخی از آن اشاره می‌کنیم:

۱. خودباختگی

بیشتر عناصر روشنفکرمآب تا وقتی که در جو قرار دارند، در جمع یاران و همکاران هستند و در محافل روشنفکری خودنمایی می‌کنند، خیلی ادعا دارند و رجز می‌خوانند و به اصطلاح «هل من مبارز» می‌طلبند لیکن به محض اینکه پایشان به زندان رسید بدون اینکه کوچک‌ترین فشاری بر آنان وارد شود با ۱۸۰ درجه چرخش، به سازش و کرنش روی می‌آورند و تسلیم می‌شوند.

با نگاهی گذرا به پرونده و پیشینه این قبیله در دوره ستم‌شاهی می‌بینیم، غالب روشنفکر‌هایی که ادعای مبارزه داشتند، به محض اینکه به زندان گسیل می‌شدند بدون اینکه حتی یک سیلی بخورند، می‌بریدند و سر تسلیم فرود می‌آوردند.

این سیره و شیوه، ریشه در خودباختگی و بی‌اعتقادی کسانی دارد که به نام روشنفکری نان می‌خورند و خودنمایی می‌کنند و جز قدرت و شهرت هدفی ندارند و غالب آنان اهل بزم‌ هستند، نه مرد رزم ‌و زندان و حرمان، چرا که با مزاج آنان ناسازگار است! و از آنجا که در راه هدفی مقدس به صحنه نیامده و جز جاه‌طلبی و خودنمایی هدفی نداشته‌ و ندارند، نمی‌توانند و نمی‌خواهند مشکلی به نام زندان و کمتر از زندان را تحمل کنند. از این‌رو، می‌بینیم که در دوران ستم‌شاهی از نیروهای اسلامی و باورمند به مبانی دینی، حتی یک نفر هم به تلویزیون نیامد و از خروش و خیزش خویش اظهار پشیمانی نکرد، چون مردان خدا در راه هدفی مقدس به‌پا خواسته و مبارزه می‌کنند و در این راه هر گونه فشار و ناهنجاری‌ را با دل و جان و با یک دنیا افتخار تحمل می‌کنند و پایدار و استوار می‌مانند لیکن این حضرات هدف مقدسی در سر ندارند تا در راه آن مقاومت و ایستادگی کنند، بنابراین، بهترین شیوه و روش را در سازش و کرنش می‌دانند.

۲. ارائه اسناد و مدارک غیر قابل انکـار

آن‌گاه که متهم در زندان با اسناد و مدارک روشنی از جانب بازجو رو به رو می‌شود که عملکردهای ریز و درشت او را که ضد نظام، ملت و کشور انجام داده است، به نمایش می‌گذارد و خیانت‌هـای او را برملا می‌کند، بی‌تردید خود را می‌بازد، تسلیم می‌شود و راه سازش و همکاری را در پیش می‌گیرد.

کسانی که در دوران طــاغوت و یا در این دوره چند صباحی را در زندان گذرانده باشند، می‌دانند بزرگ‌ترین ضربه روحی برای زندانی وقتی است که دریابد همه کــارها و فعالیت‌هـای سری و زیرزمینی او کشف شده و بازجـو از رازهــای ریز و درشت او باخبر است، که در آن لحظه به طور کلی از پا در می‌آید و اگــر از ایمــانی استوار برخوردار نباشد به اصطلاح معروف «به غلط کردن می‌افتد».

۳. شکسته شدن جو

بسیاری از کسانی که در صحنه سیاسی به مبارزه و رویــارویی با نظــام برمی‌خیزند، هدف مشخص و مقدسی ندارند و با تأثیرپذیری از موجی که در اطــرافشان پدید می‌آید به جنب و جوش می‌آیند، جـوگیر می‌شوند و همراه موج ایجــاد شده حرکت می‌کنند، شعار می‌دهند، به کارهـایی دست می‌زنند و ناخودآگاه به سمت و سوی نامشخصی حــرکت می‌کنند. اما در زندان به دور از آن محیط کـاذبی که در اطرافشان ایجاد شده بود، به خود می‌آیند، از خود می‌پرسند که چرا در زندانم؟ چه هدفی مرا به این بند کشانده است؟ می‌بیند که هـدف بــرجسته‌ای نداشته و در واقع، قـربانی جنجـال و تشویق و تعریف کسانی شده است که دور او را گرفته بودند و معلوم نیست روی چه انگیزه‌ای برای او «به به ، چه چه» می‌زدند و او را جلو می‌بـردند. از این رو، متنبه و پشیمان می‌شود و زبان به عذرخواهی می‌گشاید و یک سلسله واقعیت‌ها را بازگو می‌کند.

۴. فریب خوردگی

برخی از کسانی که در فعالیت‌های سیاسی شرکت می‌کنند و یا به عملیاتی دست می‌زنند و ضد نظام کــاری صورت می‌دهند، بر این باورند که به راستی در راه خدمت به ملت، کشور و حتی انقلاب اسلامی گــام برمی‌دارند و با جریان‌هــایی که بر خلاف مصالح مردم و اسلام کــار می‌کند، رویارویی و مبارزه می‌کنند. لیکن در زندان با دلایل و مدارکی رو به رو می‌شوند که در می‌یابند آلت دست شده‌اند، فریب خورده‌اند، باندهای مرموز و قدرت‌طلب آنان را برای پیشبرد اغراض خویش – نه مصالح مردم و اسلام و انقلاب – فریب داده و کورکورانه به دنبال خود کشانده‌اند. از این رو، سخت به خشم می‌آیند و برای جبران گذشته به بیان یک سلسله حقـایق می‌پردازند و از گذشته‌ها اظهار پشیمانی می‌کنند.

۵. ناامیدی و سرخوردگی

برخــی از کسانی که ضد نظام جمهوری اسلامی به کـاری دست زده‌اند، بر این باور بودند که به زودی و با یک خــروش و خیزش و سر و صدا، بر موج سوار می‌شوند و به قدرت می‌رسند و اصولا برای اینکه از مقـام و منصبی که به زودی برای عـده‌ای فراهم می‌شود محروم نشوند، همــرنگ جماعت شده و به موج پیوسته‌اند، لیکن یک باره چشم باز می‌کنند، می‌بینند به جـای نشستن بر مسند قدرت در گوشه زندان نشسته و آب خنک می‌خورند، از این رو، ناامید و سرخورده می‌شوند و برای نجات خود به یک سلسله اعترافــات دست می‌زنند. آنها نه مرد رزم بوده و نه حال و حوصله زندان و محرومیت این‌گونه‌ای داشته‌اند، سوراخ دعا را گم کرده و سر از زندان در آورده‌اند.

۶. آگاهی و بیداری

بحث‌های علمی، منطقی و مستدلی که برخی از بازجویان دانا و با تجربه با متهم در زندان دنبال می‌کنند، گاهی در ایجاد تحول، دگرگونی و آگــاهی زندانی نقش بسزایی دارد و زندانی اگر به بیمـاری عناد، غرض‌ورزی، کینه‌توزی و… دچــار نباشد در برابر منطق و استدلال علمی، تسلیم می‌شود و عـذاب وجدان از جفــایی که با موضع‌گیری‌هــای نـاروای خود بــر ملت، کشور و انقلاب روا داشته است او را بـر آن می‌دارد که با یک سلسله اعترافات و بازگو کردن حقایق، جبران مافات کند و آب رفته را به جوی باز آورد.

۷. تاکتیک و ترفند

برخــی از متهمان که پس از زندانی شدن به مصاحبه تلویزیونی می‌پردازند، در راه رویارویی با انقلاب و نظـام جمهوری اسلامی مأموریت‌هــایی دارند که می‌بینند اگر در زندان بمانند، آن مأموریت‌ها از دست خواهد رفت و نقشه‌ها نقش بر آب خواهد شد، از این رو، به شکل تاکتیکی به توبه می‌پردازند، از گفتار و رفتار گذشته اظهار پشیمانی می‌کنند تا کیفر سنگینی نبینند و هــرچه زودتر آزاد شوند و بتوانند توطئه‌هـای بــراندازی و مأموریت‌های شیطانی خود را دنبال کنند.

برخی نیز در مفــاسد اخلاقی کثیفی غوطه‌ورند و پـرونده سنگین و ننگینی در زمینه مسائل اخلاقی، مالی و… دارند و می‌کوشند با یک سلسله موضع‌گیری‌هــای مردمی و مصاحبه‌هـای تلویزیونی از برملا شدن آن مفاسد و زشت‌کاری‌ها پیشگیری کنند و سرشت زشت خود را کماکان پوشیده دارند.

این عوامل و عوامل دیگری در مصاحبه تلویزیونی متهمان زندانی نقش اصولی و ریشه‌ای دارد، اما آنچه در نامه جنابعـالی آمده است «فشار و شکنجه»! باید بدانید که هیچ نوع فشار و شکنجــه‌ای نمی‌تواند زندانی را این‌گــونه به نطق آورد و به سخنرانی و مصاحبه دامنه‌دار و گسترده تلویزیونی وادارد. فشار و شکنجـه تنهــا می‌تواند او را ناگـزیر سازد که در پشت تلویزیون به اظهــار ندامت و پشیمانی بپردازد و درخــواست عفــو و بخشش کند که در این مصاحبه‌های تلویزیونی زندانیان، کمتر دیده شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *