با توجه به مصاحبه اخیر آقای منتظری، آیا هنوز خاطرات وی را انتسابی می‌دانید؟ (۱۳۸۷/۷/۱۵)

 آن روز که خبر انتشار خاطرات آقای منتظری را شنیدیم باور کردیم که خاطرات از آن او می‌باشد، چرا چون امام بزرگوار خطاب به آقای منتظری فرموده بودند که شما بعد از این (بعدعزل از قائم مقام رهبری) چیزهایی می‌نویسید که آخرتتان را خراب می‌کنید. آن گاه که آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دادیم، در اعتبار آن و این که به راستی مطالب آن کتاب از جانب او بازگو شده باشد، تردید کردیم و اکنون که این اصرارهای مؤکد و تأکیدات مجدد را در این جا و آن جا به نام او می‌بینیم و می‌خوانیم یقین می‌کنیم که این خاطرت ساخته و پرداخته عناصر مرموزی است که در بیت او جاخوش کرده اند، زیرا اگر این خاطرات به راستی از زبان آقای منتظری بیرون‌ آمده بود، به جای این دست و پا زدن‌ها و تأیید و تکذیب کردن‌ها نوار خاطرات او را منتشر می‌کردند «تا سیه روی شود هر که درآن غش باشد»؟!

اگر به راستی این خاطرات از جانب آقای منتظری بازگو شده است، چرا نوار و صدای او را روی سایت نمی‌گذارند و یا به صورت سی دی توزیع نمی‌کنند، تا به آن اعتبار ببخشند و شک و تردیدها را برطرف سازند؟؟ چرا باند حاکم در بیت آقای منتظری از این پیشنهاد ما که نوار خاطرات او را در اختیار عموم قرار دهند، تا این حد آشفته، پریشان، مضطرب و نگران شده و به ناسزاگویی روی آورده و مصاحبه راه انداخته‌اند؟!

اگر دست‌اندرکاران بیت او، به جای این دست و پا زدن‌های بیهوده نوار خاطرات او را در دسترس عموم قرار می‌دادند، این کتاب را از بی اعتباری و دار و دسته حاکم در بیت او را از بی آبرویی و رسوایی تا پایه‌ای می‌رهانیدند و به ملت ایران و تاریخ می‌باوراندند که دست کم در انتشار خاطرات آقای منتظری صادق بوده‌اند و به مردم و نسل امروز و نسل‌های آینده دروغ نگفته و خیانت نکرده‌اند.

دست اندرکاران بیت آقای منتظری و تنظیم کنندگان کتاب خاطرات باید بدانند که «آفتاب برای همیشه پشت ابر نمی ماند»، خواه ناخواه روزی نوار خاطرات نامبرده در دست مردم قرار می‌گیرد و همگان درمی‌یابند که او در خاطرات خود چه گفته و دیگران چه مطالبی بر آن افزوده‌اند. فرضا نوار خاطرات او را از میان ببرند و نابود کنند، برخی افراد با وجدان که در جریان تنظیم این خاطرات حضور داشته‌اند، سرانجام روزی به ندای وجدان خود پاسخ خواهند گفت و نیرنگ‌ها و ترفندهای پشت پرده را برملا خواهند کرد و نشان خواهند داد که خاطرات منسوب به آقای منتظری با چه حیله‌ها و شگردهایی سرهم‌بندی شده و چگونه عناصر مرموز وابسته به منافقین و گروه‌های لیبرالیستی مخالف روحانیت، اسلام و امام، به نام آقای منتظری حرف‌های خود را زدند و اغراض خود را مطرح کردند. برفرض که وجدان‌های خفته بیدار نشود و اسرار خاطرات منسوب به او برای همیشه پنهان و پوشیده بماند، این پرسش برای تاریخ مطرح خواهد بود که خاطرات آقای منتظری از چه طریقی به دست آمده است که نه صدا و نوار دارد و نه دستخط؟ و این پرسش خردمندانه بی‌اعتباری و ساختگی خاطرات منسوب به او را آشکار خواهد ساخت و دروغ‌سازان و تحریف‌گران را رسوا خواهد کرد.

در پایان خوب است یادآور شویم که یکی از روحانیان متعهد که با آقای منتظری و بیت او در رفت‌ و آمد است روایت می‌کرد که روزی در ملاقات با آقای منتظری درباره یکی از مطالبی که در کتاب خاطرات از زبان نامبرده آمده است پرسش کردم، بدون آن که به او بگویم این مطلب در کتاب خاطرات آمده است، آقای منتظری پاسخ داد «همچو موضوعی را اصلا نشنیده‌ام»!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *