تحلیل جامع از پیشینه و کارکرد نهضت آزادی توسط مورخ انقلاب اسلامی حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی
جبهه ملی و نهضت آزادی که سرآمد سایر گروهها بودند به شاه #وفادار بودند.
اگر شما کتابهایی را هم که الان نهضت آزادی منتشر کرده است ملاحظه کنید میبینید که در #اساسنامه آنها آمده است که باید نظام شاهنشاهی همیشه برقرار باشد و خاندان پهلوی #نسل_به_نسل به #سلطنت ادامه بدهند.
نخستین اختلاف آنها با امام در این زمینه بود که آنها طرفدار نظام شاه بودند و فقط حرفشان این بود که شاه باید طبق قانون اساسی سلطنت بکند نه حکومت.
آنها قانون اساسی را قبول داشتند و تا آخر هم نسبت به قانون شاهنشاهی و #نظام_مشروطه_سلطنتی وفادار ماندند حتی در سال۱۳۵۷ که فریاد «مرگ بر شاه» درسراسر کشور طنینانداز شده بود #مهندس_بازرگان به نوفللوشاتو رفت که با امام ملاقات کند و از ایشان بخواهد که شاه را بیرون نکند یعنی آنها تا این حد نسبت به نظام شاهنشاهی وفادار بودند.
این یک موضوع بود که باعث اختلاف بین آنها و امام بود چون امام از آغاز هدف #براندازی داشت اما آنها با #سرنگونی_شاه موافق نبودند.
دومین موضوعی که بین امام و آنها تضاد ایجاد کرده بود این بود که امام با شعار «#نه_شرقی_نه_غربی»به صحنه آمدند و در جهت مبارزاتشان به هیچ قدرت خارجیای اتکا نداشتند و معتقد بودند که بیگانگان هیچوقت به ما وفادار نخواهند بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف ملی و دینیمان یاری نخواهند کرد اما این تز در میان گروهها کاملاً جا افتاده بود که برای مبارزه با دیکتاتور حاکم باید به یک قدرت خارجی اتکا داشت. آنها خواهان آزادی انتخابات، مطبوعات، قلم و بیان در چارچوب #قانون_اساسی بودند اما معتقد بودند که اگر کمک خارجی و حمایت بیگانگان نباشد آنها در همین چارچوب هم نمیتوانند به مبارزه ادامه بدهند.
البته این تز تنها در ایران نبود؛ در مدتی که من در #نجف در خدمت امام بودم گاهی به دفاتر سازمانهای آزادیبخش میرفتیم اولین سؤالی که آنها از ما میپرسیدند این بود که «شما در مبارزاتتان از قدرت و پشتیبانی کدام #قدرت_خارجی برخوردار هستید؟» وقتی جواب میدادیم که ما جز به خدا و ملت به هیچ قدرتی اتکا نداریم آنها باور نمیکردند و تعجب میکردند. حتی یادم است که در #لبنان یکبار با یک گروه از مائوئیستها ملاقات داشتیم. آنها از ما همین سؤال را پرسیدند وقتی جواب دادم: اتکا و تکیهگاهمان خدا و ملت است. یکی از آنها با پوزخندی گفت: شما اصلا #سیاست را نفهمیدهاید.
حتی بزرگترین انتقادی کهگروههای مذهبی کشورهای اسلامی مانند #اخوانالمسلمین، #حزبالدعوه و #حزبالتحریر_اسلامی به امام داشتند این بود که امام لبه تیز حمله را متوجه #امریکا و #انگلیس کردهاند و در نتیجه در آینده، شوروی در ایران پیروز خواهد شد و این دلیل دومی بود که امام با این گروهها اختلاف نظـر داشتند زیرا امام میگفتند ما در پیشبرد اهدافمان نه تنها به هیچ قدرت خارجیای نیاز نداریم بلکه آنها ما را بدبخت خواهند کرد و اتکا به قدرت خارجی یک نوع #انتحار است.
آنها بر این باور بودند که بدون #اتکا به قدرتهای خارجی نمیتوان در ایران #مبارزه کرد.
در جریان کاپیتولاسیون که در سال ۱۳۴۳ اتفاق افتاد و رژیم شاه به اتباع امریکایی درایران #مصونیت داد امام تنها شخصیتی بودند که عکسالعمل نشان دادند و اعتراض کردند اما نه جبهه ملی، نه نهضت آزادی، نه آنهایی که دم از #ناسیونالیسم میزدند و نه آنهایی که #شعار میدادند «چو ایران نباشد تن من مباد!»در این قضیه نفس نکشیدند
چه حرفشان این بود که هرگونه موضعگیری علیه #کاپیتولاسیون موضعگیری علیه امریکا است و ما بدون #سیاست_امریکا نمیتوانیم زنده بمانیم؛ این اختلاف دوم بود.
مسئله سوم این بود که گروههای سیاسیای که اعتقاد به #مذهب داشتند و ملی- مذهبی خوانده میشدند معتقد نبودند که اسلام میتوان پاسخگوی مشکلات جامعه باشد و یا اینکه میتواند انقلابی را به ثمر برساند.
نظرشان این بود که برای پیشبرد اهداف سیاسی باید از ایسمهای وارداتی کمک گرفت لذا آنها را #التقاطی میخواندند چون آنها میگفتند اسلام یک دین مترقی است اما دین مبارزه نیست و ما برای مبارزه باید از مارکسیسم و #لیبرالیسم کمک بگیریم.
امام توانستند بدون وام گرفتن از #مکاتب_وارداتی، اسلام را عرضه بدارند و آن هیجان و موج انقلابی را به وجود بیاورند.
وقتی انقلاب به اوج خودش رسید و نهضت امام فراگیر شد گروهها و احزاب سیاسی دیدند که چارهای ندارند جز اینکه بیایند و به این موج بپیوندند البته اول شروع کردند به دنبال کردن #سیاست خودشان اما امام با ایشان برخورد کردند.
شما اگر الان به کتاب نهضت امام یا به کتاب صحیفه امام مراجعه کنید میبینید که اعلامیههای #نهضت_آزادی و جبهه ملی در چارچوب #قانون_اساسی است و امام در آنجا گفتند: «کسانی که تا دیروز ساکت بودند و یا با رژیم همراه بودند امروز از این #فرصت استفاده کردند و با دم زدن از قانون اساسی میخواهند مجرم اصلی را از سقوط نجات بدهند.اگر دست از این #توطئهها برندارند با اینها برخورد خواهم کرد.»
یادم است که وقتی که ما با امام در نجف بودیم پیامی از داریوش فروهر، دکتر سنجابی و مهندس بازرگان برای امام آمد که گفته بودند: «ما تسلیم هستیم و هر چه شما بگویید ما اجرا میکنیم» منظورم این است که آنها ناچار شدند به #موج بپیوندند. حتی این را به شما بگویم که وقتی آقای مهندس بازرگان در سال ۵۷ به نوفللوشاتو آمدند و از امام خواستند که شاه را بیرون نکنند، امام به شدت با ایشان برخورد کردند و گفتند: «کسی که دستش تا مرفق به خون ملت ایران آغشته است ما چگونه میتوانیم به این آدم بگوییم آقا بفرما بنشین بالا الواطیات را بکن، شاه باش و در کارهای اجرایی دخالت نکن؟ کدام وجدان، کدام انسانیت، کدام اخلاق و کدام دین اجازه میدهد که چنین جانی بالفطرهای را کنار نزنیم؟» مهندس بازرگان بدون خداحافظی از دیدن امام برگشت؛ برخورد بدی کرد.
نهضت آزادی خارج کشور که همین آقای ابراهیم یزدی و آقای قطبزاده بودند دیدند که این حرکت مهندس بازرگان باعث میشود که آنها در جامعه بیاعتبار بشوند و سقوط کنند در نتیجه علیه مهندس بازرگان اعلامیه دادند و حرکت او را محکوم کردند و گفتند: «ما به آیتالله خمینی وفادار هستیم و هر چه ایشان بگوید اجرا میکنیم.»
من الان اعلامیهشان را دارم منظورم این است که آنها تا این حد در مسئله پیوستن به موج ملت خودشان را ناگزیر میدیدند، اما بعد از انقلاب کمکم ماهیتها رو شد.