مقدمه
توجه داشته باشید که سفر حج سفر کسب نیست، سفر تحصیل دنیا نیست، سفر الیالله است. شما دارید به طرف خانه خدا میروید، تمام اموری که دارید انجام میدهید به طور الوهیت باید انجام بدهید.
سفرتان از اینجا که شروع میشود «وفد» الیالله است، سفر به سوی خدای تبارک و تعالی است. باید همانطوری که مسافرین الیالله مثل انبیا علیهمالسلام و بزرگان از دین ما مسافرتشان الیالله در تمام زمان حیاتشان بوده است و یک قدم تخلف نمیکردند از آن چیزی که برنامه وصول الیالله بوده است، شما هم الان «وفود» الیالله دارید میروید. شما در آنجا که میروید، در میقات که میروید لبیک به خدا میگویید، یعنی تو دعوت کردی و ما اجابت. مبادا یک عملی انجام بدهید که خدای تبارک و تعالی بفرماید که خیر، شما را من قبول ندارم برای اینکه شما اسلامی نیستند. مبادا این سفر را سفر تجارت قرار بدهید و امور تجاری در این سفر مطرح باشد. پیشتان، چه آقایان اهل علم و چه کاروانها و چه رؤسای کاروانها و چه سایر حجاج، سفر، سفر الیالله است نه سفر به سوی دنیا، آلوده به دنیا نکنید.[۱]
***
در لبیک لبیک، «نه» بر همه بتها گویید و فریاد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها کشید و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک وطاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بری هستند.
و در لمس «حجرالاسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگی آنان- هر که باشد و هر جا باشد- سر ننهید و خوف و زبونی را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند، هر چند در ابزار آدمکشی و سرکوبی و جنایتشان برتری داشته باشند.
و در سعی بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعی دریافتن محبوب کنید که با یافتن او همه بافتهای دنیوی گسسته شود و همه شکها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهای حیوانی زایل شود و همه دلبستگیهای مادی گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، درهم ریزد.
و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههای حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکوت تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانی باشید و راههای نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید.
پس به منی روید و آرزوهای حقانی را در آنجا دریابید که آن قربانی نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد. و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهای الهی تکرار کنید که شیطان و شیطانزادگان همه گریزان شوند.[۲]
ابعاد اجتماعی حج
– حج وتحکیم وحدت بین مسلمین
باید بدانیم که یکی از فلسفههای مهم اجتماعی عظیم، از سراسر جهان در این مقام مقدس و مهبط وحی، به هم پیوستن مسلمانان جهان و تحکیم وحدت بین پیروان پیامبر اسلام و پیروان قرآن کریم در مقابل طاغوتهای جهان است. و اگر خدای نخواسته از اعمال بعض زائران در این وحدت خللی واقع شود و تفرقه ایجاد گردد، موجب سخط رسولالله- صلیالله علیه وآله- و عذاب خداوند قادر خواهد شد.
زائرین محترم که در جوار خانه خدا و محل رحمت او هستند، با همه بندگان خدا با رفق و مروت و اخوت اسلامی رفتار نمایند. و همه را بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان منطقه و محیط، از خود بدانند و همه با هم ید واحده قرآنی باشند تا بر دشمنان اسلام و انسانیت چیره شوند.[۳]
– حج محل چاره جویی وحل مشکلات مسلمین
حجاج محترم جهان را دور هم گردآورده؛ و در مصالح اسلام و مشکلات مسلمین تبادل آراء نموده؛ و در حل مشکلات و راه رسیدن به آرمان مقدس اسلام تصمیمات لازم را اتخاذ نمایید و راههای اتحاد بین همه طوایف و مذاهب اسلامی را بررسی کنید؛ و در امور سیاسی مشترک بین همه طوایف، مشکلاتی را که برای مسلمین جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پیش آمده است که اهم آن اختلافانگیزی بین صفوف مسلمانان است را چارهاندیشی بنمایید.
همانطور که همه میدانیم در سدههای اخیر، آتشافروز این معرکه خطرناک، قدرت جهانخوار شرق و غرب میباشد که از وحدت بیش از یک میلیارد مسلمان وحشت دارند و با تمام قوا مستقیماً و یا به دست عمال منحرف خود به این اختلافات دامن میزنند تا بر مقدرات مسلمانان جهان مسلط و بر آنها حکومت نموده و ذخایر بیپایان آنانرا چپاول نمایند.[۴]
ابعاد سیاسی حج
– بیدارگری درحج
بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکردهاند. و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بیحاصل بیثمر باقی مانده است.
یکی از وظایف بزرگ مسلمانان پی بردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا برای همیشه باید بخشی از امکانات مادی و معنوی خود را برای برپایی آن صرف کنند. چیزی که تا به حال از ناحیه ناآگاهان و یا تحلیلگران مغرض و یا جیرهخواران به عنوان فلسفه حج ترسیم شده است، این است که حج یک عبادت دستجمعی و یک سفر زیارتی- سیاحتی است؛ به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایهداری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند! به حج چه که باید برای فشارهای روحی و جسمی مسلمانان چارهاندیشی نمود! به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومتهای وابسته بشوراند، بلکه حج همان سفر تفریحی برای دیدار از قبله و مدینه است و بس! و حال آن که حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حرکات و اعمال و لفظها نیست و با کلام و لفظ و حرکت خشک، انسان به خدا نمیرسد؛ حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستوجو نمود، حج پیامآور و ایجاد و بنای جامعهای به دور از رذایل مادی و معنوی است، حج تجلی و تکرار همه صحنههای عشقآفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست، و مناسک حج مناسک زندگی است و از آنجا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد- صلیالله علیه وآله وسلم- پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است.[۵]
– حج کانون مبارزه وهشدارعلیه استکبار
همه شما ای زائران بزرگوار بیتاللهالحرام که از چهار سوی عالم به طرف خانه خدا، مرکز توحید و محل وحی و مقام ابراهیم و محمد، دو ابرمرد بتشکن و پرخاشگر بر مستکبرین، شتافتید و خود را به مواقف کریمهای که در عصر وحی زمینهایی خشک و کوهسارهایی بیآب و سبزه بود لکن محل هبوط ملائکهالله و هجوم جنودالله و توقف انبیاءالله و عباداللهالصالحین بود رساندید، حال بشناسید این مشاعر بزرگ را و مجهز شوید از مرکز بتشکنی برای شکستن بتهای بزرگ که به صورت قدرتهای شیطانی و چپاولگران آدمخوار درآمدهاند. و از این قدرتهای تهی از ایمان نهراسید و با اتکال به خدای بزرگ در این مواقف عظیمه پیمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شیطنت ببندید و از تفرق و تنازع بپرهیزید و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم.[۶]
***
مسلمانان حاضر در مواقف کریمه از هر ملت و مذهب که هستند باید به خوبی بدانند که دشمن اصلی اسلام و قرآنکریم و پیامبر عظیمالشأن صلیالله علیه وآله وسلم، ابرقدرتها خصوصاً امریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است که چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این کشورها از هیچ جنایت و توطئای دستبردار نیستند و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی، تفرقه انداختن بین مسلمانان به هر شکل که بتوانند میباشد.
در مراسم حج ممکن است اشخاصی از قبیل ملاهای وابسته به خود را وادار کنند که اختلاف بین شیعه و سنی ایجاد کنند و آنقدر به این پدیده شیطانی دامن زنند که بعضی سادهدلان، باور کنند و موجب تفرقه و فساد شوند. برادران و خواهران هر دو فرقه باید هشیار باشند و بدانند که این کوردلان جیرهخوار با اسم اسلام و قرآن مجید و سنت پیامبر میخواهند اسلام و قرآن و سنت را از بین مسلمین برچینند یا لااقل به انحراف کشانند. برادران و خواهران باید بدانند که امریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمناند، چرا که اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگریشان میدانند، چرا که ایران با پیروی از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان بپاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد. امروز توطئه بر ضد ایران و حکومت آن و حزبالله، در حقیقت توطئه برای محو اسلام و کتاب و سنت است و ایران بهانهای بیش نیست. اینان با ایران زمان شاه که حکومتش جاننثار آنان بود و ایران را در همه چیز وابسته به آنان کرده و نقشه اسلامزدایی را دنبال میکرد، بسیار موافق بودند و با ایران امروز که دستشان را از منافع و به خصوص کشورمان قطع کرده و مستشاران و وابستگان به آنان را از کشور رانده است مخالفاند.
از طرف دیگر دشمن حقیقی آنها هم اسلام است، مگر آنکه اسلامی ساخته و پرداخته بعض حکومتها و آخوندهای بدتر از آنان باشد که با آن موافقاند و آن اسلام نیز حامی آنان و مدافع منافع آنان است و از آن دیدگاه است که فریاد مظلومانه حجاج ایرانی را در مرکز وحی و مهبط «… اذان منالله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبران الله بریء من المشرکین و رسوله» در گلو خفه میکنند و به کفر آنان فتوا میدهند. پس در این مقطع زمانی تکلیف الهی حجاج است که اگر مطلبی از گویندگان شنیدهاند که بوی ایجاد اختلاف بین صفوف مسلمانان را میدهد، انکار کنند و برائت از کفار و سردمداران آنان را از وظایف خود در مواقف کریمه بدانند تا حج آنها حج ابراهیمی ابوالانبیاء صلواتالله علیه باشد و حج محمدی صلیالله علیه وآل وسلم. و الا «ما اکثراً الضجیج و اقلَ الحجیج؟…» درباره آنها صادق است.[۷]
***
– حج وبرائت از مشرکین
اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ماست و در هر عصر و زمانی جلوهها و شیوهها و برنامههای متناسب خود را میطلبد و باید دید که در عصری همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداختهاند و تمامی مظاهر ملی و فرهنگی و دینی و سیاسی ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نمودهاند چه باید کرد. آیا باید در خانهها نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القاء روحیه ناتوانی و عجز در مسلمانان، عملاً شیطان و شیطانزادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت و کمال و نهایت آمال است، منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بستپرستها منحصر به سنگ و چوبهای بیجان بوده است و نعوذبالله پیامبرانی همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترک کردهاند؟ و حال آنکه تمام بتشکنیها و مبارزات و جنگهای حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستارهپرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذیزرع و ساختن بیت و فدیه اسماعیل مقدمه بعثت و رسالتی است که در آن، ختم پیامآوران سخن اولین و آخرین بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار میکند و رسالت ابدی خود را با کلام ابدی «اننی بری مما تشرکون» ابلاغ مینماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارایه دهیم، اصلاً در زمان معاصر، بت و بتپرستی وجود ندارد و راستی کدام انسان عاقلی است که بتپرستی جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهای ویژه خود نشناخته باشد و از سلطهای که بتخانههایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کردهاند، خبر نداشته باشد.
امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران، فریاد از ستم ستمگران و فریاد امتی است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و اذناب آن به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایهاش به غارت رفته است.[۸]
***
فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان آفریقاست، فریاد برادران و خواهران دینی ما که به جرم سیاه بودن تازیانه ستم سیهروزان بیفرهنگ نژادپرست را میخورند.
فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملتها و کشورهای دیگری است که ابرقدرتهای شرق و غرب، خصوصاً امریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوختهاند و سرمایه آنان را به غارت بردهاند و نوکران و سرسپردگان خود را به آنان تحمیل نمودهاند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمینهای آنان چنگ انداخته و مرزهای آبی و خاکی کشورشان را اشغال کردهاند.
فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانی است که دیگر تحمل تفرعن امریکا و حضور سلطهطلبانه آن را ازدست دادهاند و نمیخواهند صدای خشم و نفرتشان برای ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که آزاد زندگی کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسلها باشند.
فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها، فریاد دردمندانه ملتهایی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است.[۹]
[۱].صحیفه امام، ج۱۰، ص۱۷۵.
[۲].همان، ج۲۰، ص۹۰-۸۹.
[۳].همان، ج۱۹، ص۳۴۰.
[۴].همان، ص۳۲۱.
[۵].همان، ج۲۱، ص۷۷-۷۶.
[۶].همان، ج۱۰، ص۳۳۹-۳۳۸.
[۷].همان، ج۱۹، ص۲۹-۲۸.
[۸].همان، ج۲۰، ص۳۱۷-۳۱۶.
[۹].همان، ص۳۱۸-۳۱۷.