متن پیام  آیت الله العظمی شیرازی به ملت مسلمان ایران به مناسبت عاشورای حسینی

تاریخ: ۱۳۵۷/۹/۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم

«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»

 ملت مسلمان خاصه ملت شریف ایران در ایام عاشورا، یگانه راد مرد فداکار عالم بشریت و بزرگترین مدرس و آموزنده درس حق و حقیقت و زنده کننده دین و عدالت، حضرت حسین ابن علی (ع) می‌باشد شخصیتی که نه تنها نهضت و مکتب او درس آموزنده برای خصوص مسلمانان در تمام ادوار بوده و هست، بلکه بسیاری از بزرگان و مردان دنیا و انقلاب کنندگان سایر ملل هم به اعتراف خود مردانگی و بزرگی و شرافت و سربلندی را از آن سرور آموختند. اکنون که در یک چنین ایام و زمان با عظمتی می باشیم بسیار مقتضی و لازم است که مسلمانان حداکثر استفاده را از آن بنمایند.

 علاوه بر توسل به ذیل عنایت آن حضرت به اسرار و رموز نهضت عظیم متوجه و متذکر و هرچه بیشتر درس عبرت بگیرند و اگر چه هر ساله عظمت و بزرگی نهضت عاشورای حسینی افزون و بالاتر می گردد لکن امسال نقش بسیار ارزنده تر و مهمتری را داراست زیرا که ملت غیور ایران توانسته است شاگرد حقیقی و واقعی مکتب آموزنده سید الشهداء (ع) باشد، بحمد الله توانسته است در مسیر در مسیر مبارزه خود بر باطل و ظلم و ستمگری در عالی ترین سطح قدم بگذارد و در مقابل تمام ناملایمات و حوادث که به دست عمال خائن نظام حاکم کشور صورت میگیرد، ایستادگی نماید [۱]با در نظر گرفتن اینکه صحنه های خونین و وقایع اسفناک در اکثر نقاط کشور بدون هیچگونه فاصله صورت می گیرد و در هر روزی خبر اسف انگیز[۲] چند حادثه ناگوار به اطلاع عموم مسلمانان می رسد، مانند حوادت جبران ناپذیر کشتار دسته جمعی تهران در چند شب پی در پی، و کشتن یک روحانی معظم و محترم ،بوشهر و هتک حریم مقام روحانیت در شهرستان ملایر و خوی و زنجان و تجاوز و ضرب و جرح مردم بیگناه شیروان و صحنه خونین و دلخراش کاشمر که منجربه مجروح شدن عده کثیری از آقایان مؤمنین و هجوم بیرحمانه و سفاکانه به مدرسه علمیه بیرجند و کشتار دسته جمعی اصفهان.

هیئت حاکمه تصور باطل می نماید که با بوجود آوردن این صحنه ها و حوادث ناهنجار می تواند سدی در مقابل اراده مردم مسلمان و جامعه روحانیت قرار دهد، لیک اینجانب به حکم وظیفه دینی و انسانی به نظام حاکم اخطار می نمایم و هشدار می دهم که ملت آگاه و ملت شریف ایران نمی تواند در مقابل این اعمال وحشیانه و کشتارهای دسته جمعی این اهانتها به ساحت قدس روحانیت، این تجاوزها و تعدیها به حق مردم مسلمان، این غارتها و چپاولگریها نسبت به اقتصاد مسلمانان دست بسته به تماشا بایستند و در مقابل مجموع این قضایا بی تفاوت باشد.

صحنه های خونین و نبردی که در ایران صورت می‌گیرد از حمله های مغول و نازیها و مانند آن بالاتر و شدیدتر است زیرا که آنها با افرادی که از حیث نژاد و دین و مذهب با خودشان مغایرت داشتند می‌جنگیدند و در ایران هیئت حاکمه یک سرباز مسلمان را مجبور می نماید که برادر مسلمان را هدف گلوله و رگبار مسلسل خود قرار دهد و به منطق فرمایش حضرت امام حسین (ع) تیرو شمشیر و نیروهایی که برای نبرد با اجانب و حفظ سنگرها از تجاوز بیگانگان معین شده است، روی برادران بیگناه خود که جرمی جز حمایت از دین ندارند، بکشند.

من به تمام سربازان و افسران و مأموران شهربانی و دیگر قوای انتظامی و قضات و دادستانها و افراد دادگستری یادآور می‌شوم که در هیچ شرایطی نمی توانند برادران خود را بکشند یا دمورد حمله قرار دهند یا با صدور احکام جابرانه آنان را به ناحق محکوم نمایند، یا حکمی بر خلاف قوانین دین اسلام در جنبه‌های مختلف تصویب نمایند بلکه اگر ببینند یا بیم آن باشد که در پستهای خود بمانند آنان را مجبور به اینگونه جنایات می نمایند، باید پستهای خود را ترک نمایند و بدانند که هرگونه ظلم و تجاوز به برادران مسلمان و هرستم و تعدی به حریم مقدس احکام اسلام گناهی است بزرگ و هیچ عذری در پیشگاه الهی پذیرفته نمی گردد و به عموم طبقات ملت ضمن تقدیر و تشکر از این شهامت و فداکاری و احساسات دینی متذکر می شوم که در عین حال لزوم همبستگی و استقامت در مسیر حق تا به سرحد پیروزی کمال اهتمام در ایجاد نظم و آرامش داشته باشند و نگذارند خدای ناخواسته عناصر ناپاک در صفوفشان وارد و از طریق اصرار و تعدی به جان و مال و یا ناموس مردم چهرۀ همگی را آلوده و هدف مقدس دینی را مشوه نمایند.

از خداوند متعال مسألت مینمایم که به برکات حضرت امام حسین علیه الصلوه والسلام و عنایت خاصه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه هر چه زودتر از جنایتکاران و خیانت کنندگان به دین و ملت انتقام گرفته و به جوامع اسلامی پیروزی کامل عنایت فرماید.« کتب الله لا غلبن انا ورسلى ان الله لقوى عزیز»

السید عبد الله الشیرازی

۸/محرم الحرام / ۱۳۹۹ هجری

مشهد مقدس

[۱] اصل مینماید

[۲] اصل:اسف انگیزی

 

منبع: کتاب اسناد انقلاب اسلامی، جلد اول، صفحه ۶۰۲-۶۰۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *