بخش‌هایی از سخنرانی دکتر سیدحمید روحانی پیش از خطبه نماز جمعه قم: نغمه شلاق و بهشت، برخاسته از فکری معیوب. ۱۶ خرداد ۱۳۹۳

این سخنی را که این روزها عناصر خودباخته مطرح کرده‌اند که نمی توان با شلاق مردم را به بهشت برد در مهرماه سال ۱۳۵۸ خانم فالاچی، خبرنگار غربی با زبان دیگری از امام (س) پرسید و امام پاسخ منطقی و دندان شکنی به او داد.

******

جمهوری اسلامی نمی‌خواهد کسی را با شلاق به بهشت ببرد، بلکه می‌خواهد با شلاق، دزد اخلاق و ناموس را از تجاوز به حریم عفت و دستبرد به ایمان و امنیت اخلاقی مردم بازبدارد، همانگونه که دزد مال را با اجرای قانون از دستبرد به مال مردم بازمی‌دارد.

نغمه شلاق و بهشت، برخاسته از فکری معیوب

حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدحمید روحانی در سخنرانی خود پیش از خطبه نماز جمعه قم در تاریخ ۱۶ خرداد ۹۳ اظهار کرد

… اعتدال و میانه‌روی در همه شئون زندگی امام حاکم بود، امام چه در امور شخصی و خانوادگی و چه در امور دینی و اجتماعی اهل اعتدال و میانه‌روی بودند. امام، عارف و اعرف عارفین زمان خود بودند، لیکن در عرفان به گونه‌ای غرق نشدند که از رسالت اجتماعی و سیاسی بازبمانند. امام سیاستمداری دانا و زبردست بودند، لیکن امور سیاسی، ایشان را از مسائل عبادی و معنوی بازنمی داشت. عبادت و معنویت و عرفان و سیاست هیچ گاه نتوانست امام را از وظائف و مسئولیت‌های خانوادگی غافل سازد. زندگی و خانواده نیز ایشان را هیچ گاه از آنچه در جامعه می‌گذشت و مسئولیت اجتماعی بازنداشت و هیچ مسئولیتی تحت‌الشعاع مسئولیت دیگر قرار نگرفت.

امام به مصداق «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» به رغم اینکه در برابر زورمداران و جهانخواران، قاطع، جدی و انعطاف‌ناپذیر بودند نسبت به مردم، رئوف، مهربان، باگذشت و بامحبت برخورد می‌کردند و از ناراحتی‌ها و فشارهایی که بر مردم وارد می‌شد رنج می‌کشیدند، از روزی که وارد نجف شدند تا روزی که از آنجا هجرت کردند، هیچ گاه از هوای مناسب و آزاد کوفه بهره نگرفتند در هوای ۵۰ درجه بالای صفر نجف با پنکه و بدون کولر زندگی کردند لیکن از رفتن به کوفه و زیستن در زیر درختان در کنار نهر (شط کوفه) خودداری ورزیدند و آنگاه که از ایشان علت این خودداری سئوال شد پاسخ دادند چگونه من از هوای آزاد استفاده کنم در شرایطی که یاران من در ایران در زندان به سر می برند. امام از کشتن پشه و مگس نیز خودداری می‌ورزیدند و در منزل امام اسپری حشره کش هرگز استفاده نمی‌شد.

عاطفه و محبت امام تا آن پایه بود که وقتی خبر رحلت آیت الله العظمی بروجردی را شنید با صدای بلند گریه کرد نیز در روز ۱۲ مردادماه ۴۲ که از زندان به طور موقت آزاد شد و خبر کشتار فجیع قم و تهران و برخی از شهرهای دیگر ایران را در روز ۱۵ خرداد دریافت کرد، به شدت گریست. آن روز که شیخ حسینعلی منتظری را از قائم مقامی عزل کرد نیز (بنا به روایت مرحوم حاج سیداحمد آقا) سه بار گریه کرد. لیکن این عاطفه و محبت فوق‌العاده هیچ گاه و هرگز امام را به چشم پوشی از خطا و لغزش نزدیکان و به اصطلاح یاران وانداشت و از مرز عدل و عقل و اعتدال دور نکرد. سه اصل عدل، عقل و اعتدال در همه شئون زندگی امام جلوه داشت. البته خردمندی و عقل از دید مادی گرایان و عناصر ضعیف النفس و خودباخته با انسان‌های برجسته و تکامل یافته تفاوت دارد از دید این خودباخته‌ها سازش، کرنش، وادادگی و تسلیم پذیری در برابر زورمداران و جهانخواران نشانه عقل و خردورزی است و ایستادگی و مقاومت و اعتراض و انزجار در برابر قلدرمآبان و «افضل الجهاد کلمه حق عند سلطان جایر» خلاف عقلانیت شمرده می‌شود! از این رو، آن گاه که امام علیه شاه غریو برکشید و بر سر او داد کشید که آقای شاه! جناب شاه! بدبخت بیچاره! کمی تأمل کن و عواقب امور را ملاحظه کن، دیدیدم که خودباختگان این موضع امام را برخلاف عقلانیت دانستند، حرکت امام ضد امریکا و علیه احیای رژیم کاپیتولاسیون را دور از خرد شمردند، از دید عناصر ضعیف‌النفس که دنیا را از دریچه مادیت نگاه می‌کنند، ثبات قدم و مقاومت سرسختانه امام در برابر شاه و استکبار جهانی خلاف عقلانیت بود! فراخوانی مردم در روز ۲۱ بهمن ماه ۵۷ به حضور در خیابانها و رویارویی با حکومت نظامی شاهپور بختیار دور از خردورزی بود!، حمایت از تسخیر لانه جاسوسی برخلاف عقل بود! حکم اعدام سلمان رشدی دور از عقل و اندیشه بود! امروز نیز می‌بینیم عناصر ضعیف‌النفس به فرمایش حضرت مولا علی (علیه‌السلام) اشباه الرجال پیروی از خط امام، سازش‌ناپذیری در برابر امریکا و شعار مرگ بر امریکا را که برگرفته از دستور صریح قرآن است خلاف عقل و اعتدال می‌خوانند، چون از مسیر اسلام دور شده‌اند، قبله‌گاهشان غرب است و حل گره همه مشکلات مادی و زندگی را در دست غرب می‌پندارند و از مسائل معنوی و مافوق طبیعت و صفات و ویژگی‌های انسانی انسان‌های تکامل یافته بی‌خبرند

                        با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی                    تا بی خبر بمیرد در رنج خودپرستی

عناصر ضعیف النفس و خودپرست که شهوت قدرت و مقام چشم حقیقت‌بینشان را کور کرده است می‌بینیم که به علت دور شدن از واقعیت‌های اسلامی و بیگانگی از خط و راه امام و امت تا آنجا در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌اند که آیات خدایی را نیز انکار می‌کنند و با دستاویز اینکه ما نباید با شلاق مردم را به بهشت ببریم دو اصل اسلامی امر به معروف و نهی از منکر را انکار می‌کنند و زمینه را برای بی‌بند و باری و گسترش فساد اخلاقی هموار می‌سازند. ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ

این سخنی را که این روزها عناصر خودباخته مطرح کرده‌اند که نمی‌توان با شلاق مردم را به بهشت برد، در مهرماه سال ۱۳۵۸ خانم فالاچی خبرنگار غربی با لحن دیگری از امام پرسید و امام پاسخ منطقی و دندان شکنی به او داد. او از امام پرسید که آیا با زور می‌توان مردم را به راه آورد؟ امام پاسخ داد برخورد اسلام با مفسدین برای جلوگیری از گسترش فساد است. شما در غرب چرا دزد را می‌گیرید به زندان می‌اندازید؟ چرا او را آزاد نمی‌گذارید؟ از نظر اسلام خطر دزد اخلاق و ایمان از خطر دزد مال بیشتر است

آری، نظام جمهوری اسلامی نمی‌خواهد کسی را با شلاق به بهشت ببرد بلکه می‌خواهد با شلاق دزد اخلاق و ایمان را از تجاوز به حریم عفت و دستبرد به اخلاق و ایمان مردم بازبدارد همچنان که دزد مال را به زندان می‌کشد تا از دستبرد به مال مردم باز بدارد و چنان که امام فرمودند خطر دزد اخلاق و ایمان از خطر دزد مال بیشتر است. در یک نظام عقلایی مفسدان و تبهکاران ناموسی و اخلاقی تحت تعقیب قرار می‌گیرند تا امنیت اخلاقی جامعه آسیب نبیند، همانگونه که دزد مال را مجازات می‌کنند تا جامعه امنیت مالی داشته باشد.

ما اکنون در آستانه سالروز قیام حماسی ۱۵ خرداد ۴۲ قرار داریم. نخستین هدف حماسه‌آفرینان و شهدای ۱۵ خرداد دفاع از ولایت و رهبری بود و پیام آنها به ما نیز همین است که پشت سر رهبر بایستیم از حمایت رهبر کوتاهی نورزیم و از راه ولایت منحرف نگردیم.

مقام عظمای ولایت امروز آیینه تمام نمای حضرت امام است و در برابر توطئه‌های گوناگون و رنگارنگ استکبار جهانی و عوامل آن مانند کوهی استوار کجبل لاتحرکه العواصف ایستاده است و اجازه نمی‌دهد که سازشکاران، تسلیم‌طلبان و آن خودباختگانی که قبله‌گاهشان غرب است انقلاب اسلامی را به مسلخ سازش و کرنش بکشانند و در زیر پای جهانخواران قربانی کنند. امام ویژگی‌های زشت و نادرست این گونه عناصر خودباخته، واداده و غرب‌زده را چنین توصیف کرده‌اند:

۱. خود را گم کرده‌اند. اشاره به این هشدار قرآنی است که می‌فرماید: ولاتکونوا کالذین نسوالله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون.

۲. مغزشان استعماری و انگلی است

۳. در ظلمت و ظلماتند و اولیائشان طاغوت است: والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات.

با این چند فراز از کلام حکیمانه امام سخنانم را به پایان می‌برم

… اگر ما بخواهیم استقلال پیدا کنیم، آزادی پیدا کنیم، مملکت خودمان را خودمان اداره کنیم باید خودمان را پیدا کنیم. ما خودمان را گم کرده‌ایم…(۱)

… تا این مغز که انگلی است و استعماری است عوض نشود و باورمان نیاید که ماهم آدم هستیم، نمی‌توانیم استقلال پیدا کنیم…(۲)

… اینهایی که توجه‌شان به غرب است، توجه‌شان به اجانب است، قبله‌شان غرب است، رو به غرب توجه دارند، در ظلمات فرو رفته‌اند، اولیائشان هم طاغوت است…(۳)

———————————————————————————–
۱. صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۳۸۶.
۲. همان، ج ۱۱، ص ۲۲۲.
۳. همان، ج ۹، ص ۴۶۰.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *