در پنجاهمین سال اشغال قدس و در یکصدمین سال صدور اعلامیه بالفور، این قدرتها بوده و هستند که در عین عقلی و شرعی نبودن تصاحب فلسطین و باز هم در عین تجربه ۷۰ سال کشتار و اخراج و آوارگی یک ملت، بر اشغالگری صهیونیستی اصرار دارند.
اصرار هیئت حاکمه ایالات متحده بر انتقال سفارت خود از تلآویو به قدس [۱]، پس از به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۶۷، در عین عدم همراهی کشورهای جهان با این حرکت، حاکی از صهیونیستی بودن این حاکمیت و عناصر آن است که تاکنون به اشکال مختلف بر همه ناظران ثابت شده است.
مردم دنیا و حتی رفقای صهیونیست اسرائیل دیگر با چه رفتار و گفتاری باید به امریکا و اسرائیل بفهمانند که پروژه صهیونیسم از خیلی پیشتر از این، از فایدهمندی به هزینه صرف مبدل شده است؟! تصویب قطعنامه مجمع عمومی[۲] در سازمان ملل در پی وتوی قطعنامه پیشنهادی مصر پیرامون قدس،[۳] نشانگر یک اجماع جهانی در برابر صهیونیسم است که با وجود تمام هزینههای مالی، سیاسی و تبلیغاتی صهیونیسم، دیگر کارایی لازم در اقناع افکار عمومی را ندارد.
تحولات اخیر مربوط به پایتختی قدس،[۴] آزمون و سنجه مناسبی برای برآورد و مقبولیت مدعیان این صحنه است و بسیار شایسته خواهد بود که تا تحمل هزینه بیشتر، رفتاری عاقلانه و از سر منطق در پیش گیرند و مطمئن باشند که سنت الهی و حقانیت آرمان آزادی سراسر فلسطین اگر از همین طریق محقق نشود، هیچ راهی جز به کارگیری زور در قبال این لجاجت بنیاسرائیلی، اوضاع را بسامان نخواهد کرد.
سال ۲۰۱۷، سال خوبی برای تصمیمگیری است. آنها پس از این همه سال متوجه شدند که نمیتوان با به کارگیری اَتمِّ زر و زور به ناحق دولتی بیپایه و اساس را به مردم مسلمان و متمدن منطقه تحمیل کرد و نمیتوان قدمگاه انبیای الهی و دروازه آسمان و معراجگاه ختم رسل را به بهانه واهی پایتختی، با وجود منحوس خود آلوده نمود. این شهر برای تمام موحدین جهان در تمام اعصار، کانونی علیه شرک، کفر و مادهپرستی بوده و خواهد بود. چگونه میتوان سرنوشت این شهر را با توجه به بیان دقیق و مهم حضرت امام(ره) به مشتی دورهگرد جنایتکار سپرد؟
مسئله قدس یک مسئله شخصی نیست و یک مسئله مخصوص به یک کشور و یا یک مسئله مخصوص به مسلمانان جهان در عصر حاضر نیست. بلکه حادثهای است برای موحدین جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آینده؛ از روزی که مسجدالاقصی پیریزی شد، تا آنگاه که این سیاره در نظام هستی در گردش است.[۵]
[۱].دکتر ولید الخالدی، استاد فلسطینی تحصیلکرده در دانشگاههای لندن و اکسفورد و مدرس هاروارد، از مورخین برجسته فلسطینی با استناد به برخی اسناد معتبر ضمن تحقیق پیرامون موقعیت آتی سفارت امریکا در قدس که متعلق به آوارگان فلسطینی و وقف اسلامی است، به تاریخ مفصل از انتقال سفارت امریکا از تلآویو به قدس میپردازد. او در این اثر کوتاه همراه با ۴۰ همکار محقق خود نکات جالبی از چگونگی تصاحب و اشغالگری صهیونیستی بیان میکند. ولید الخالدی در کتاب دیگری به نام قدس کلید صلح به جایگاه قدس از هر نظر اشاره دارد. کتاب دیگر او به نام کیلاننسی دربرگیرنده معرفی ۴۱۸ آبادی فلسطینی در اراضی اشغالی ۱۹۴۸ است. آن هم با استناد به منابع و اسناد شخصیتهای اسرائیلی همچون ایلان پاپه و بنی موریس.
[۲].۱۲۸ کشور در مجمع عمومی سازمان ملل ضمن محکوم کردن به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، هر گونه تغییر در بافت شهر قدس را باطل و بیاثر دانستند. (۳۰/۹/۹۶)
[۳].دولت مصر یک قطعنامه به شورای امنیت با این مضمون جهت تصویب ارایه کرد که مسئله قدس باید از طریق مذاکرات حل شود و هر گونه تصمیم و اقدامی که منجر به تغییر ماهیت، موقعیت و ترکیب جمعیتی بیتالمقدس شود، هیچ وجه قانونی ندارد و فاقد ارزش و اعتبار است و باید مطابق قطعنامههای شورای امنیت به حالت اول بازگردد.
[۴].دونالد ترامپ در روز چهارشنبه ۱۵ آذر طی یک سخنرانی ضمن به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به دولتش دستور داد تا مقدمات انتقال سفارت از تلآویو به قدس را فراهم نماید. این سخنرانی ترامپ تنها مورد استقبال نتانیاهو و چند کشور ذرهای در جهان قرار گرفت ولی در عوض مخالفتهایی را در سراسر جهان علیه امریکا و اسرائیل ایجاد کرد.
[۵].صحیفه امام، ج ۱۶، ص۱۹۰.