متن کامل سخنرانی تاریخ نگار انقلاب اسلامی حجت الاسلام والمسلمین سیدحمید روحانی در وبینار 《مجتهد شهید؛ الگوی حوزه انقلابی》 همایش بزرگداشت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله شهید سیدمصطفی خمینی این همایش مجازی، با قرائت پیام مکتوب آیت الله العظمی سبحانی و سخنرانی آیت الله سیفی مازندرانی و استاد سیدحمید روحانی به همت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در یکم آبان ۹۹ برگزار شد.

بسم الله الرحمن الرحیم رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی  وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی  یَفْقَهُوا قَوْلِی[۱] در آستانه چهل و سومین سالروزشهادت علامه مجاهد آیت­الله سید­مصطفی خمینی اعلی­‌الله مقامه هستیم این مصیبت را به محضر مبارک امام زمان عجل‌­ الله­‌ تعالی فرجه الشریف مقام معظم رهبری ملت عزیز ایران تسلیت عرض می­‌کنم. جهالت؛ بزرگترین مصیبت برای جهان بشریت به عنوان مقدمه عرض کنم که بزرگ‌ترین مصیبتی که برای جهان بشریت وجود دارد و وجود داشت جهل و جهالت است. انسان‌ها تا وقتی که گرفتار جهالت هستند، طبیعی است که از انسانیت تهی می­شوند از انسانیت به آن صورت چیزی درک نمی­کنند مانند حیوان زندگی می کنند خودخواهی، انحصارطلبی، ترس، جبن، ذلت­پذیری، سازش‌کاری تمام این‌ها ریشه در جهل انسان دارد. این جهل به معنای بی­سوادی نیست؛ به معنی بی­خردی است بی بصیرت بودن است انسان­‌هایی که دچار نادانی و جهل هستند به طور کلی نمی­توانند حقیقت را درک کنند سعادت را درک کنند جامعه را به سوی سعادت و موفقیت پیش ببرند اینکه می­بینید پیامبران خدا وقتی مبعوث می­شدند تمام تلاش‌شان این بود که انسان‌ها را از جهالت نجات بدهند، بصیرت ببخشند، آگاهی ببخشند، رشد بدهند چون تا وقتی انسان رشد سیاسی و رشد اجتماعی پیدا نکند و در جهت خردمندی توانایی کسب نکند نمی­تواند برای جامعه مفید باشد بتواند جامعه را سعادت ببخشد انسان‌هایی در جامعه می­توانند کامیاب و سعادتمند و سعادت بخش باشند که از جهالت رهایی یافته باشند ما وقتی در زندگی پیشوایان اسلامی و ملی مطالعه می­کنیم می­بینیم بزرگترین موفقیت­شان همان آگاهی بوده رشد بوده رهیدن از جهالت بوده انسان‌هایی که از جهالت رهایی پیدا می کنند انسان‌های تکامل یافته‌ای هستند که می توانند برای جامعه‌شان مفید باشند. امام بزرگترین نابغه زمان خود ما وقتی در زندگی حضرت امام سلام الله علیه مطالعه می‌کنیم می‌بینیم ایشان بزرگ‌ترین نابغه زمان خودشان بودند از جهت رشد و بینش سیاسی  و از بزرگ‌ترین ویژگی‌شان این بود که آینده‌نگر بودند ژرف‌اندیش بودند آینده را می‌دیدند. ما وقتی زندگی امام را مطالعه می‌کنیم می‌بینیم امام در سال ۱۳۲۳ سخنی می‌گوید که ما در سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ به آن رسیدیم. امام اعلام می­کنند در آن پیامی که در کتابخانه وزیری به عنوان یک یادداشت گذاشتند می فرمایند امروز روزی است که نسیم الهی وزیدن گرفته، رضا شاه دیکتاتور سرنگون شده، محمدرضا که بر تخت سلطنت نشسته آن قدرت و جرأت را ندارد که بتواند ملت‌ها را سرکوب کند نفس‌ها را قطع کند قلم‌ها را بشکند، شرایط؛ شرایط بسیار مناسبی است، امروز روزی است که نسیم الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید فرداست که مشتی هرزه‌گرد شهوت‌ران بر شما چیره شوند و تمام آئین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند و بر شما تفرقه زده‌ها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سخت‌تر شود این را کی دریافتیم؟ در دهه ۴۰ و ۵۰ محمدرضای دیکتاتور خون‌آشام جوان‌های ما را درون زندان چشم‌شان را در می­آوردند پایشان را ارّه می‌کردند و خفقانی در کشور ایجاد کردند که کسی نتواند نفس بکشد خونریزی‌ها و سفاکی­ها کردند پیش‌بینی امام سال ۱۳۲۳ این نتیجه آن بینش است رهیدن از جهل است که انسان آینده‌نگر می‌شود آینده را به درستی می­بیند و از همه مهم‌تر این‌که خوب می‌تواند مسائل را تحلیل کند. امام یک طلبه ای بودند در دوران رضا خان و رضا شاه وقتی که رضا شاه به حوزه­های علمیه فشار آوردند که طلاب باید امتحان بدهند امام می فرمایند که یکی از اساتید ما گفت خب اینکه عیبی ندارد این‌که بد نیست خب این امتحان صورت بگیرد طلاب بی­سواد از حوزه­ها رانده بشوند حوزه یک حوزه علمی بشود. من جواب دادم _امام در دوران رضا شاه نزدیک به ۲۰سال داشته‌اند_ من جواب دادم نه خیر رضاخان دلش برای حوزه‌ها نسوخته که خواسته باشد امتحان بگیرد بی سوادها را از حوزه برهاند می‌خواهد فضلا را، اساتید را، دانشمندان را، اندیشمندان را بشناسد و سرکوب کند چون دیکتاتورها از علم و دانش می­گریزند فراری­اند می‌دانند که دانش و فضل در مقابل دیکتاتوری ها قانون شکنی وحشی گری ها ایستادگی می‌کند. امام می‌فرمایند که رضاخان می‌خواهد با این امتحان شخصیت­های علمی ما را بشناسد و سرکوب کند، متفرق کند، قلع و قمع کند. امام در یک پیامی که در سال ۱۳۴۶ از حوزه نجف خطاب به حوزه های علمیه ارسال می کنند خطاب به طلاب می فرمایند شما نظر رژیم شاه مجرم هستید جرم شما دانش شماست این جرم را دانشگاهیان هم دارند لذا دائما در فشارند و سرکوب می شوند این نکته مهم است که انسان آگاه تحلیل می کند و در می یابد که نقشه ها چیست و برنامه ها چیست. اعلام خطر آیت‌الله سیدمصطفی خمینی به حوزه علمیه نجف مرحوم آیت الله سید مصطفی خمینی رحمت الله علیه همین ویژگی‌ها را داشت آینده نگر بود آگاه بود آگاه به زمان بود یکی از ویژگی های مهم شهی سید مصطفی خمینی همین بود که آینده را می دید و لذا در نجف آرام نداشت نامه های زیادی صدها نامه به اینجا و انجا به اساتید به بزرگان به انسانهای سیاسی ارسال می کرد و آنها را از خطرهایی که در پیش بود آگاه می کرد. چرا؟  برای اینکه آینده نگر بود ژرف اندیش بود. پیش‌بینی مجتهد شهید در مورد تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی [آیت‌الله سیدمصطفی خمینی] در یک پیامی می گوید که در سال ۱۳۵۰ یا ۵۱ آیا می دانید که ممکن است تاریخ اسلام عوض شود و از این پس تاریخ ۲۵۰۰ ساله رواج پیدا کند؟ ما می بینیم که این پیش بینی حاج اقا مصطفی در سال ۱۳۵۴ جامه عمل پوشید رژیم شاه تاریخ را عوض کرد و تاریخ شاهنشاهی را جایگزین تاریخ ایران قرار داد. یا در یک پیام دیگری اعلام می کند ای ملت مسلمان ای دوستان ایرانی اگر سستی کنید اگر از مبارزه سرپیچی کنید اگر از خواب غفلت بر نخیزید و اگر به خاطر خدا و دین قیام نکنید بدانید که دیگران به فکر شما هستند و دشمن در کمین شما نشسته است ما اگر خواسته باشیم نامه هایی را که آیت الله شهید سید مصطفی خمینی برای بزرگان روحانیون و حتی گروه­ها و جریان‌های سیاسی فرستاده اند در اینجا مورد بررسی قرار بدهیم خودش یک کتاب است ودر این فرصت کوتاه نمی شود حق مطلب را ادا کرد اما مرحوم سید مصطفی به خاطر همین بیداری و آگاهی می بینیم که بسیار به شدت دلواپس بود. تنها جاهلان دلواپس نیستند دلواپس یعنی کسی که واقعا نسبت به دینش وطنش ملتش دلسوز است در انقلاب ما امروز آن کسانی که دلواپسند یعنی مادر انقلابند؛ انقلاب را بوجود آوردند در راه انقلاب خون داده اند جان داده اند جوان داده اند اما آن‌هایی که جاهل‌اند دچار جهلند دلواپسی ندارند، نه برایشان وطن مهم است نه انقلاب مهم است و بر عکس حتی دوست دارند انقلابی نباشد. تنها هوسشان این است که یک آقا بالاسری داشته باشند، کدخدا داشته باشند و دنباله رو باشند؛ ذلت برایشان یک نوع افتخار است. برجام بر ما تحمیل کردند اما حالا دارند به آن می‌بازند و می‌بالند که بله ان شکرتم لازیدنکم و ان کفرتم ان عذابی لشدید این نعمتی را که به عنوان برجام بر ما ارزانی داشتند این را قدر بدانید چرا به خاطر اینکه جاهلید دچار جهلید. تسلیم‌طلبانِ جاهل! امروز تسلیم‌طلبان که متاسفانه اینها را اصلاح طلب می خوانند اینها از جهله­اند دچار جهلند نه از انسانیت چیزی درک کرده­اند نه از اسلام چیزی فهمیده اند نه از غیرت و منیت به آن معنی چیز درستی می فهمند دچار کیش شخصیتند، دچار خودخواهی، خودبینی، خودنمایی، نه وطن برایشان مطرح است، نه ناموس برایشان مطرح است. در عمل هم دیدیم  در آن روزی که صدام به ایران حمله کرد ۸ سال در دوران دفاع مقدس این‌ها کجا بودند یک‌نفرشان قدم به جبهه نگذاشت فقط منتظر بودند که کی ایران سقوط می کند کی نظام سرنگون می‌شود اینها خوشحال می شوند که کی آمریکا بر می‌گردد که این‌ها خوشحال شوند الان هم همین وضع را دارند الان تمام تلاش‌شان این است که به یک نحوی بتوانند آمریکا را به ایران برگردانند انقلاب را کنار بزنند این نتیجه جهل است. برجام، نتیجه القای برداشت انحرافی از سیره امام حسن علیه‌السلام انسان جاهل، انسان بی‌بصیرت، انسانی که از عقل و اندیشه تهی است این می شود سازش‌کار می‌شود وابسته می‌شود سرسپرده می‌شود ذلت‌پذیری برایش افتخار می‌شود چرا دلواپسان عزیز ما امروز از سخنان رئیس‌جمهور در روز شهادت امام مجتبی صلوات الله و سلامه علیه اینقدر نگران شدند حالا این جهله جو سازی می کنند که بله اینها با آزادی بیان مخالفند نه خیر! با آزادی بیان  مخالف نیستند انسان‌های مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسند یک بار این آقای رئیس جمهور از امام مجتبی سخن گفت و حرفش را تحریف کرد نتیجه اش برجام بود اینها نگران هستند که بار دیگر این مقدمه باشد برای تحمیل برجام دوم و سوم اینکه می بینید عزیزان ما نیروهای حزب‌اللهی ما انقلابی ما به شدت در مقابل این تحریف‌گری‌های جناب رئیس‌جمهور موضع‌گیری کردند و حتی او را تهدید به اعدام کردند برای همین بود که احساس کردند این دارد نقشه‌های برجامی را دنبال می کند این نقشه است برای اینکه بتوانند آمریکا را به ایران بر گردانند و لذا در مقابلش این‌طور موضع تند گرفتند ما به آن عزیزانی که در مقابل سخنان آکنده از تحریف جناب رئیس جمهور موضع‌گیری کردند برخورد قهر آمیز کردند سخن بسیار سخن بسیار انقلابی بر زبان آوردند به آنها افتخار می کنیم به آن‌ها سلام می‌کنیم به آن‌ها درود می‌فرستیم به آن‌ها می‌گوییم که شما از مجاهدین هستید شما کسانی هستید که مصداق افضل الجهاد کلمه حق عند السلطان الجائر شما با این سخن‌تان نشان دادید که در مقابل ظلم ایستاده‌اید جو زده نیستید پیرو جو نیستید برای شما فرق نمی کند ظالم ظالم است چه عمامه بر سرش باشد چه تاج بر سرش باشد ملاک صداقت مدعیان مبارزه با رژیم شاه آن‌هایی که در زمان شاه ادعا دارند که مبارزه کردند و زندان رفته اند و امروز ساکتند امروز با ظالم می سازند امروز با این آقای رئیس جمهور همدستند همفکرند  یا آن زمان دروغ می گفتند یا جو گیر بودند نمی‌شود انسان با رژیم شاه مبارزه کند اما امروز با کسی که همان راه می رود و همان نقشه ها را دنبال می کند با آن بسازد. انسان مبارز در هر شرایطی مبارز است. در هر دوره ای سعی می کند با ظلم ستیز کند. با ظلم بستیزد. امام فرمودند تا ظلم هست مبارزه هست تا مبارزه هست ما هستیم.

کسی راست می گویند که با شاه مبارزه کردند، مبارزه شان اصیل بوده، مردمی بوده، خدایی بوده، اسلامی بوده که امروز هم در مقابل ظلم ایستادند. برایشان تفاوتی نمی کند آن کسی که ظالم است، چه کاره است: روحانی است، روحانی نما است، ملی است، مذهبی است، با ظلم مبارزه می کنند. سازش‌ناپذیری در برابر مدعیان دروغین مرجعیت؛ از مهم‌ترین ویژگی‌های مجتهد شهید سید مصطفی اینگونه بود. از مهمتری ویژگی های این بود که سازش ناپذیر بود. با ظلم مبارزه می‌کرد. با بعثی‌ها مبارزه می‌کرد. با زور مدارانی که در حوزه‌های علمیه می‌خواستند نقشه‌های شیطانی خودشان را اجرا کنند، مبارزه می‌کرد. شهیدسید مصطفی خمینی در دورانی که در نجف به سر می‌برد، مشتی افراد بی سواد، افراد دنیا طلب، افراد جاه‌طلب، آمدند در حوزه‌های عملیه می‌خواهند رساله چاپ بکنند. [سید مصطفی] فرمود که – در نامه اش هست که، انشاالله امسال در[کتاب] نهضت امام خمینی جلد پنجم به چاپ می رسد- من تا آنجا که  اطلاع دارم پنجاه رساله در حوزه علمیه قم پخش شده است. از کسانی که نه صلاحیت دارند و نه سواد، علم و دانش لازم را دارند. حتی کار به آنجایی رسیده است که رساله‌شان را اینجا و آنجا پخش می کنند، مردم هم که این رساله‌ها به دردشان نمی خورد، می‌دهند به عطاری و داروخانه‌ها تا در آنها مثلا موادی بگذارند و به مشتری بدهند. اما می‌بینیم که بخاطر همین روشنگری‌های سید مصطفی خمینی آن پنجاه نفر که رساله داده بودند کجا رفتند؟ کجا هستند؟ در مکتب تشیع، در مکتب راستین اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم، آدم های جاه طلب و فریب کار جای ندارند. ممکن است چند صباحی خودشان را مطرح بکنند، اما آینده‌شان تاریک است. امروز می بینیم که در حوزه‌های علمیه قم و حوزه‌های علمیه دیگر کسانی آمده اند که از الان رساله هایشان را آمده کرده‌اند، نقشه‌هایشان را آماده کردند که به مقام مرجعیت برسند. خوب است که از گذشته‌ها عبرت بگیرند که نمی توانند عبرت بگیرند. چرا که جاهلند. کسانی از گذشته می توانند عبرت بگیرند که از جهل رهیده باشند. کسانی می توانند به راستی عبرت بگیرند که «اولو الالباب» باشند. «لَقَدْ کانَ فی‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَلْباب‏». سرگذشت گذشتگان برای کسانی است که درس عبرت است که « اولوا الباب» باشند. خردمند باشند. نه مشتی جهله و تاریک اندیش. نگرانی آیت‌الله سیدمصطفی خمینی از نفوذ در حوزه‌های علمیه سید مصطفی خمینی می بینیم که آن روز اینگونه سوز گداز داشت. از مسئله ای که ایشان به شدت رنج می برد نفوذ بود. از نفوذ دشمن در حوزه های علمیه به شدت نگران بود. عناصری از جاسوس‌های بین المللی، از مراکز جاسوسی به حوزه های علمیه آمدند تا فقط راه انقلاب و راه نهضت را ببندند. این‌ها را درک می کرد، می‌فهمید و آگاهی داشت. افراد در هر لباسی بودند در هر موقعیت بودند و جایگاهی بودند می شناخت. با آن‌ها مقابله می‌کرد. آن‌ها را طرد می کرد. نمی‌گذاشت بیایند در حوزه علمیه و افراد را فریب دهند. آن زمانی که قطب‌زاده‌ها، صادق طباطبایی‌ها، بنی صدرها به نجف می‌آمدند ایشان به آقایان روحانی و طلاب مبارز هشدار می‌داد. توجه داشته باشید. این‌ها خودی نیستند. این‌ها مخلص نیستند. آمدن این‌ها به حوزه نجف از روی نقشه ها و نیرنگ‌هایی است. بعدا دیدیم که این مسئله چقدر روشن شد. آگاه شدیم که چه نقشه هایی در کار بوده است. آن ها می آمدند تا امام را تحت تاثیر قرار دهند. اگر نتوانستند امام را تحت تاثیر قرار بدهند اطرافیان امام را به نحوی فریب بدهند. بر آن ها سوار شوند و از طریق آنها سعی کنند که  امام را به انحراف بکشانند. آلت دست بکنند. همین کار را سازمان مجاهدین خلق نیز داشتند. حتی بعضی از طلبه ها را تا حدی فریب دادند که این طلبه ساده ی جاهل عضو آن ها شد. عضو سازمان شد. او را به جان امام انداخته بودند که شبانه‌روز اشک بریزد یا التماس کند یا داد و فریاد کند تا امام را مجبور کند که مثلا به نفع آن ها اعلامیه بدهد و آن ها را تایید کند. نمی دانستند که امام « کَالْجَبَلِ الراسخ لَاتُحَرِّکُهُ الْعَوَاصِف‏»[۲]. مانند کوه در مقابل این نقشه‌ها ایستاده است. با این چیزها فریب نمی‌خورد. چون عالم است. دانشمند است. حقایق را درک می کند. فریب نخوردن آیت‌الله سیدمصطفی خمینی از جریان شریعتی، سازمان مجاهدین و ماجرای شهید جاوید حاج آقا مصطفی در دوران زندگی اش هیچ گاه از هیچ کس فریب نخورد. حتی آن زمانی که مسئله علی شریعتی اوج گرفته بود و خیلی ها را فریب داده بود، ما دیدیم که ایشان مقابله کرد و به ماهیت شریعتی پی برد. آن زمانی که سازمان مجاهدین خلق تا آن حد اوج گرفته بود که بعضی از شخصیت های روحانی به امام پیام می دادند که اگر سازمان مجاهدین خلق را تایید نکنی در جامعه منزوی می شویم. شهید سید مصطفی خمینی در همان شرایط این‌ها را به عنوان منافق شناخته بود و از آن ها دوری می گزید. با اینکه حاج آقا سید مصطفی به شدت طرفدار حرکت مسلحانه بود. اما حرکت منافقین تحت عنوان سازمان مجاهدین خلق به صحنه آمده بودند، شناخت و آن ها را طرد کرد. کتاب شهید جاوید را وقتی این کتاب چاپ شد، رژیم توانست یک موجی از اختلاف را در حوزه های علمیه پدید بیاورد. سید مصطفی خمینی آن زمان اعلام کرد که این جریان، جریان سازمان امنیت است. ساواک است که این نقشه‌ها را انجام می دهد. ساواک است که افراد را وادار می کند بیایند به اسم روحانی، به اسم طلبه، به اسم واعظ موج ایجاد کنند و آتش اختلاف را شعله‌ور سازند. بعد از انقلاب این سند در آمد. دو نفر از کسانی که در حوزه علمیه قم به شدت علیه کتاب شهید جاوید اینجا و آنجا جو سازی می کردند و حتی رفته بودند محضر بعضی از مراجع گریه کرده بودند و به پیشانی‌شان زده بودند و اظهار تاسف کرده بودند، از ساواک بودند. محاکمه شدند، دستگیر شدند، خلع لباس شدند بعد از انقلاب. جریان‌شناسی آیت‌الله سیدمصطفی خمینی این نتیجه آن بصیرت بود. آن خردمندی بود که سید مصطفی خمینی دارا بود. درنتیجه دور اندیش بود. آینده نگر بود. ژرف اندیش بود. جریان های انحرافی را به درستی می شناخت و با آن ها مقابله می کرد. کم داریم در حوزه‌های علمیه در میان شخصیت‌های علمی که جریان‌شناس باشند. آیت‌الله سیدمصطفی خمینی واقعا جریان‌شناس بود و مسائل را به درستی می فهمید و با آن مقابله می‌کرد. دشمن نیز ازهمین جهت بود که سعی کرد او را از بین ببرد. دریافت که چه نیروی خطرناکی برای دستگاه استبداد و استعمار است. شهید سید مصطفی خمینی این ویژگی های برجسته را داشت و در حوزه نجف تا آنجا که توانست در جهت بیداری حوزه تلاش کرد. کوشش کرد. نامه هایی که به اینجا و آنجا نوشت. بسیار عمیق و سازنده بود. روح او شاد و راه او پر ره‌رو باد. من بار دیگر شهادت او را به همه ی عزیزان، به همه بینندگان و شنوندگان تسلیت عرض می کنم و امید وارم که ملت ما راه آن شهید را بشناسند و به درستی دنبال کنند و مشتی جهله و آدم های ناآگاه، تاریک‌اندیش که در کشور ما به اسم روشن مآب، روشنفکر مآب بازیگر صحنه هستند و جز نوکری برای آمریکا حرفی ندارند، سخنی ندارند و اجازه ندهند که این عناصر لیبرال، فریبکار، تاریک اندیش و جاهل بر موج انقلاب سوار بشوند و انقلاب ما را به بی راهه بکشانند. نگذارید نااهلان بر شما مسلط بشوند! امام هشدار داد « نگذارید نااهلان بر شما مسلط بشوند یک شبه انقلاب را به دشمن می فروشند.» و اگر امروز مقام معظم رهبری، این دیدبان همیشه بیدار در صحنه حضور نداشت و در مقابل توطئه ی مشتی جهله نمی‌ایستاد مسلما این تسلیم طلب ها و دولت تسلیم‌طلب‌ها الان انقلاب را در مسلک خود خواهی و نوکری ذبح کرده بود و از بین برده بودند. بصیرت ملت، آگاهی ملت و هوشیاری مقام معظم رهبری [این اجازه را به تسلیم‌طلبان] نداد. هشدار نسبت به خطر سازشکاران حاکم بر امور اجرایی آن‌ها آمده بودند که انقلاب را ذبح کنند، آمده بودند که راه انقلاب را ببندند، آمده بودند که انقلاب را یک شبه بفروشند، چهل سال در عرصه دیپلماسی تمرین سازشکاری کرده بودند و حالا به قدرت رسیده بودند تا بتوانند این نقشه را عملی کنند. الان هم که در روز های آخر سلطنت خودشان قرار دارند، احساس می کنند، نقشه هایشان نقشه بر آب شده است. نتوانستند آن توطئه هایی که در سر داشتند، آن اندیشه‌های شیطانی که در سر داشتند پیاده کنند و آمریکا را به ایران برگردانند و امروز خطرشان جدی‌تر است چون در آستانه یسقوط‌اند، روزهای آخر عمر سیاسی‌شان و زندگی‌شان هست. باید بیشتر ملت ما هوشیار باشند و مراقب باشند و اجازه ندهند این ترفند ها، این توطئه ها و این نیرنگ کاری ها و پشت هم اندازی ها خدایی نخواسته ضربه ای دیگر مانند برجام بر کشور ما وارد کند. برجام بزرگترین ضربه ی جبران ناپذیری بود که تسلیم‌طلب‌ها بر ملت ما و کشور ما وارد کردند. ضربه‌ای بود که اقتصاد ما را فلج کرد. زندگی ملت ما را تباه ساخت و امروز هم متأسفانه با همه قدرت دارند تلاش می کنند برجام بعدی را هم بر ملت ما تحمیل کنند و مسلما این آرزو را به گور خواهند برد. ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عرض خود می بری و زحمت ما را می داری. والسلام علیکم و رحمه الله [۱] . طه/ ۲۵-۲۸(پروردگارا سینه ام را گشاده گردان و کارم را برای من آسان ساز و از زبانم گره بگشای) [۲]الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۱، ص: ۴۵۲