روز دوم فروردین ۱۳۴۲ که مصادف با ۲۵ شوال ۱۳۸۲ سالگرد شهادت حضرت امام صادق(ع) بود، مدرسه فیضیه قم مورد حمله و هجوم کماندوهای شاه قرار گرفت. دژخیمان شاه طلاب علوم اسلامی را مورد ضرب و شتم قرار دادند و کشته و زخمی کردند.

امام در پیامی از روی جنایت شاه در فیضیه چنین پرده برداشت:

حملۀ کماندوها و مأمورین انتظامى دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانى پاسبان‏ها به مرکز روحانیت، خاطرات مغول را تجدید کرد، با این تفاوت که آنها به مملکت اجنبى حمله کردند، و اینها به ملت مسلمان خود و روحانیون و طلاب بى ‏پناه. در روز وفات امام صادق علیه‌‏السلام‏‏ با شعار جاوید شاه به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانى و روحانى آن بزرگوار، حملۀ ناگهانى کردند و در ظرف یکی ‏‏‏‏دو ساعت، تمام مدرسۀ فیضیه، دانشگاه امام زمان ـ‏‏صلوات ‏اللّه‏ و سلامه علیه‏‏ را با وضع فجیعى در محضر قریب بیست‏ هزار مسلمان غارت نمودند و درب‏ هاى تمام حجرات و شیشه‏ ها را شکستند. طلاب از ترس جان، خود را از پشت ‏بام ‏ها به زمین افکندند، دست‏ها و سرها شکسته شد، عمامۀ طلاب و سادات و ذریۀ پیغمبر را جمع نموده آتش زدند، بچه ‏هاى ۱۶ـ۱۷ ساله را از پشت‏ بام پرت کردند، کتاب‏ها وقرآن‏ ها را چنانکه گفته شده پاره ‏پاره کردند.
اکنون روحانیون و طلاب در این شهر مذهبى تأمین جانى ندارند، اطراف منازل علما و مراجع، محصور به کارآگاه و گاهى کماندو و مأمورین شهربانى است. مأمورین تهدید مى‏کنند که سایر مدارس را نیز به صورت فیضیه درمى‏ آوریم، طلاب محترم از ترس مأمورین، لباس‏هاى روحانیت را تبدیل نموده ‏اند، دستور داده ‏اند که طلاب را به اتوبوس و تاکسى سوار نکنند، در مجامع عمومى، مأمورین درجه ‏دار به روحانیون ـ عموماً‏‏ و به بعضى افراد به اسم‏‏ ناسزا مى‏گویند و فحش ‏هاى بسیار رکیک مى‏دهند. شب‏ها پاسبان ‏ها ورقه‏ هاى فجیع با امضاى مجعول پخش مى‏کنند. اینان با شعار «شاه دوستى»، به مقدسات مذهبى اهانت مى‏کنند. شاه‏دوستى یعنى غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش، شاه‏دوستى یعنى ضربه ‏زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏ هاى اسلام و محو آثار اسلامیت، شاه‏دوستى یعنى تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن کریم، شاه‏دوستى یعنى کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت، حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب «ولو بلغ ما بلغ».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *